عصر ایران ؛ نهال موسوی - در چند روز گذشته بیش از 200 فیلمساز طی نامهای خطاب به رئیس جمهور، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سرپرست سازمان سینمایی خواستار لغو "پروانه ساخت" برای تولید فیلم شدند.
این اقدام روندی رو به جلو برای سینمای ایران است به دلیل اینکه در هنر-صنعت سینما قطعا فیلمسازان اولین حلقه تولید فیلم هستند ولی با وجود شورای که به فیلم پروانه ساخت می دهد عملا این حلقه اول منوط به اجازه آنها تعریف میشود.
با ذکر مثالی دیگر از عالم هنر باعث می شود درک بهتری از موقعیت موجود داشته باشیم : فرض کنید که شورای مانند شورای صدور "پروانه ساخت" برای نویسندگان کتاب هم وجود داشت در آن صورت نویسنده باید ابتدا طرحی از کتابی که میخواهد بنویسد را به آنها ارائه می داد و اگر شورا اجازه می داد نویسنده کتابش را مینوشت.
عملا نه چنین کاری انجام می شود و نه قابل اجرا است، ابتدا نویسنده کتابش را بنا بر خواست درونی خود به نگارش در آورده سپس کتاب آماده شده را به شورایی ارائه می دهد تا مجوز چاپ بگیرد حال در این مرحله شاید مجوز بگیرد یا نگیرد یا مجبور به تصحیح و بازنویسی بخشهایی از کتاب شود.
فیلم هم چنین اتفاقی است ما در مرحله قبل از تولید فیلم نباید که راجع به آن تصمیم بگیریم، باید فیلم ساخته شود ونسخه ساخته شده به شورای اکران ارائه شود آنگاه درباره مجوز نمایش آن تصمیم گرفته شود و اگر مشکلی وجود دارد درباره اصلاح یا حذف آن مشکل گفتگو به میان آید.
اگر فیلمی پروانه ساخت نگیرد، تولید نخواهد شد دقیقا مانند آن است که برای نگاشتن کتابی مجوز تالیف بدهند. قضاوت نسبت به یک محصول پایان یافته باید انجام گیرد نه پیش قضاوتی درباره ایده یک اثر هنری.
در کشورهای توسعه یافته هم هیچگاه برای ساخت فیلم پروانهای صادر نمیشود، بعد از ساخت فیلم شورایی درباره شکل نمایش و یا ردهبندی سنی مناسب با مخاطب آن تصمیم می گیرد.
درست است که هر فیلمی بر اساس فیلمنامه آن ساخته میشود ولی باز نتیجه یک فیلم در رسیدن به خروجی نهایی آن مشخص خواهد شد و بر اساس فیلمنامه نمی توان درباره آن قضاوت کرد. فیلم یک بسته دیداری-شنیداری است و فیلمنامه یک مقولهای مربوط به ادبیات نمایشی.
چه بسیار دیدهایم که یک شخصیت یا موضوعی در فیلمنامه بسیار به چشم میآید ولی در فیلم به آن سنگینی حضور در فیلمنامه نیست و برعکس، بسیاری کراکترها یا موضوعاتی بوده اند که در فیلمنامه چندان مطرح نیستند اما در فیلم ساخته شده از آن فیلمنامه وزن خاص خود را دارند.
بهرحال این مرحله "پروانه ساخت" غیر از پیچیده کردن راه فیلمسازی برای فیلمسازان و درگیر کردن آنها در یک روند اداری خسته کننده حاصل دیگری ندارد.
البته همه میدانیم که هر فیلمی تهیه کننده و کارگردان دارد و مسئولیت فیلم تولید شده با آنهاست و طبیعتا هر تهیه کننده و کارگردانی برای ادامه حرفه خود سعی میکند در چارچوب قوانین کشور کار کند و فیلمی که میسازد را از هر گونه مشکل و گرفتاری دور سازد تا بتواند ادامه فعالیت داشته باشد.
و از طرف دیگر با وجود شورای "پروانه ساخت" بسیار پیش آمده است که فیلم بدون مجوز ساخته شده یا به شورا فیلمنامهای ارائه شده ولی بعدتر فیلمی که تولید شده هیچ ارتباطی به آن فیلمنامه نداشته است و یا در زمانهایی درخواست تولید فیلم کوتاه میدادند و با همان مجوز (که بسیار سادهتر داده میشد) فیلم بلند تولید می کردند، منظور آن که اگر کسی بخواهد فیلمی بسازد بهرحال از هر راهی که شده آنرا می سازد چه با مجوز ساخت چه بی مجوز ساخت.
در طول سالیان شاهد بودهایم که وجود شورای "مجوز ساخت" چگونه به سهو یا عمد، تولیدات سینمای ایران را به یک یا دو ژانر خاص سوق دادهاند و باعث شده است در مقطعی تولیدات سینمای ایران فقط به یک فضای محدود منتهی شود و عملا تنوع و خلاقیت از فضای سینما ایران دور شود.
امید که این مرحله از جریان تولید سینمای ایران حذف شود که نتیجه آن اعتماد، اطمینان و احترام به فیلمسازان است و فراهم ساختن بستری برای فعالیت بیشتر و ورود به عرصههای جدید و قطعا باعث نزدیکی بیشتر میان هنرمند و اثر هنری اوست.
این اتفاق یک ضرورت است که فیلمسازان درخواست اقدام عملی درباره آن را احساس کردهاند و اگرچه نامه مذکور را حدود 200 فیلمساز امضا کردهاند ولی قطعا اکثریت قریب به اتفاق سینماگران و فیلمسازان با این درخواست موافق بوده و از چنین اقدامی حمایت میکنند. حال باید دید وزارت ارشاد به چنین درخواستی چه جوابی خواهد داد؟