عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ جنگلها روز به روز کمتر میشوند و با این روند، اکسیژنمان برای نفس کشیدن به آخر میرسد. تالابها یکی یکی خشک میشوند و طوفانهای گرد و خاک، نفس حیات در این سرزمین را گرفته. راهکارمان برای زنده ماندنمان چیست؟ حفظ حیات. حفظ گوناگونی حیات و زیست در زمین. عهدی که کشورهای جهان ۲۵ سال پیش آن را در غالب کنوانسیون تنوعزیستی لازمالاجرا کردند و ایران هم ۳ سال بعدش یعنی سال ۱۳۷۵ عضو آن شد تا از گوناگونی حیات در ایران حفاظت کند و مرگ تنوع زیستی را به حداقل برساند.
متولی جلوگیری از این تخریبها، سازمان محیطزیست است. سازمانی که قرار است تا تنوع زیستی را در کشور حفظ و به مفاد کنوانسیون تنوع زیستی عمل کند. اما، پس از گذشت دو دهه از عضویت ایران در این کنوانسیون، دولت دوازدهم تصمیم گرفته تا وزارت کشاورزی را مجری این کنوانسیون در کشور کند. چرا وزارت کشاورزی؟ توجیه دولت این است که چون نزدیک به ۸۵% عرصههای طبیعی و تقریباً ۱۰۰% بانکهای ژن و ذخایر توارث ژنتیک در اختیار وزارت جهادکشاورزی است، پس این وزارتخانه باید مرجع ملی این کنوانسیون شود.
اینکه چرا ۸۵% عرصههای طبیعی این کشور در دست وزارتخانهای است که کارش توسعه کشاورزی است، به اندازه کافی در همه این سالها مایه تعجب بوده و هست، اما اینکه چطور این وزارتخانه بهرهبردار قرار است کار حفاظتی برای حیات انجام دهد، آنقدر عجیب است که در هیچ مخیلهای نمیگنجد. یعنی قرار است وزارت جهاد کشاورزی، گونههای جانوری و گیاهی ایران را حفظ کند؟ قرار است عرصههای طبیعی را دست نخورده و بکر نگه دارد؟ مطمئنا نه.
هدف اصلی وزارت کشاورزی، کمک به تولید کشاورزی در ایران است. در طول این سالها حجم بالایی از پروندههای زمینخواری و آتشسوزی مراتع و جنگلها، بهخاطر گسترش زمینهای کشاورزی بوده و بیشترین مصرف بیرویه آب ایران هم با این وزارتخانه مرتبط است. سازمانی که حجم از بین رفتن خاک و آب، ارتباط مستقیمی به عملکردش در دهههای گذشته داشته، حالا قرار است تنوع حیات را در ایران حفاظت کند؟
موضوع وقتی غمانگیزتر میشود که بدانیم سازمان محیطزیست که وظیفه اصلیاش حفاظت از حیات گیاهی و جانوری است، خود یکی از پیشنهاددهندههای واگذاری مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی به وزارت کشاورزی بوده، به وزارتخانهای که بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی را آفت میداند و شایسته از بین بردن.
اهداف اجرایی کنوانسیون تنوع زیستی مشخص است. اینکه کشورها علل از دست رفتن تنوع زیستی را بیابند و فشار مستقیم بر گوناگونی حیات را کاهش دهند تا بتوانند از بهرهبرداری صرف از منابع، به بهرهبرداری پایدار برسند. در کنار آن، وضعیت تنوع زیستی را از طریق حفاظت از اکوسیستمها و گونهها بهبود دهند.
به طور قطع متولی تمام این اهداف، سازمان محیط زیست است نه وزارت کشاورزی که قصد دارد با تولید و عرضه محصولات دستکاری شده ژنتیکی یا به بیان جدیدتر «تراریختهها» در ایران، فقط بحرانهای مربوط به کشاورزی را حل کند و نگاهی حفاظتی به منابع طبیعی ندارد. اینکه چرا سازمان محیط زیست نمیخواهد مرجع این کنوانسیون حفاظتی باشد؟ چرا و به چه نیتی دولت مسئولیت حفاظت از تنوع زیستی در خطر کشور را به وزارت کشاورزی هبه کرده، سئوالهایی است که باید به زودی به آنها پاسخ داد وگرنه گذشت زمان پاسخ بیرحمانه و قاطعی به همه ما میدهد.