This is a modal window.
درجریان حمله مسلحانه به یک کنیسه یهودیان در حوالی شهر پیتزبورگ ایالت پنسیلوانیا آمریکا دست کم ۱۱ نفر کشته شدهاند. ضارب دستگیر شده اما برای مداوا در بیمارستان بستری است. او رابرت باوئرز، سفیدپوست و ۴۶ ساله است.
برخی ناظران از عنوان «تروریستی» برای این حمله استفاده کردند و برخی دیگر با احتیاط از آن صحبت کردهاند و آن را تروریستی نمیدانند. در این حمله، استفاده از عنوان تروریستی شاید درست باشد اما میتواند سبب تحریک نیروهای بیشتری برای مقابله با سفیدان شود. این چیزی است که تحلیلگر فارن پالسی عنوان کرده.
اما چه زمانی میتوان یک حمله را ترویستی خواند؟ در حالت کلی مردم زمانی از عنوان تروریستی استفاده میکنند که برای تقبیح و یا جهت منفی دادن به حرکت مخالفان باشد. یعنی برای گروههای موافق خود به کار نمیبرند. برایان جن کینز تحلیلگر حوزه تروریسم سال ۱۹۸۱ تعریفی را از تروریسم ارائه کرد:« تروریست کاری است که آدم بدها میکنند.» این تعریف تاحدودی درست است. اما تعریف حقوقی و کارشناسی واژه تروریست قدری دقیقتر است. بروس هافمن استاد پیشکسوت این حوزه در تعریفی میگوید:« خشونت سیاسی صورت گرفته از سوی گروههایی منشعب شده از دولت یا مقامات رسمی را تروریسم میگوییم.»
تعریف دولت آمریکا چیست؟ استفاده مخرب از قدرت و خشونت علیه گروهها یا مردم برای ارعاب یا اعمال زور علیه دولت، شهروندان عالی و یا هر کسی که سوژه اجتماعی و سیاسی حمله باشد. آنطور که تحلیلگر فارن پالسی میگوید، این تعریف تاکیدش روی سیاست، خشونت و تاثیرات بیشتری است که تروریسم به دنبال آن است.
چه زمانی که تروریستها گروهی را با خودرو زیر میگیرند و یا به یک مکان حمله میکنند، مشروعیت سیاسی اهمیتی ندارد بلکه کاری که تروریستها میکنند به چشم میآید. حتی اگر احمقانه باشد.
تحلیلگر فارن پالسی تاکید میکند که آمریکا بعد از حملات ۱۱ سپتامبر تمام توجه خود را روی گروههای خارجی گذاشت و توجهی به گروههایی که در خاک خود رشد مییافتند، نکرد. هیچ لیست و یا نظارت دقیقی هم بر این گروهها نکرد. حالا از همین ناحیه هم ضربه میخورد. چرا که بدون یک لیست و نظارت دقیق، گروههای داخلی قدرت مالی میگیرند و افراد بیشتری را به سمت خود جذب میکنند. نبود یک چارچوب قانونی برای گروههای داخلی، چیزی است که حالا ضربه بزرگی به کشوری مانند آمریکا وارد میکند.
شاید هم خصومت شخصی.