رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در مجلس ششم عضو ناظر پارلمان در گفتوگوهای خزر بوده است. او اگر چه بعید نمیداند که جنجالها و حاشیهسازیهای برجام بر سر مذاکرات خزر هم تکرار شود، اما تأکید دارد که نه گفتوگوهای منتهی به توافق هستهای خیانت مذاکره کنندگان بود و نه مذاکرات مربوط به رژیم حقوقی دریای خزر.
به گزارش عصرایران، گفتوگو با کاظم جلالی، نماینده تهران با روزنامه ایران را در ادامه میخوانید.
** این روزها درباره بحث دریای خزر، مناقشهای جدی بین صاحبنظران شکل گرفته که حتی دامنه آن به سطوح عمومی هم کشیده شده است. داوری شما درباره مجموع این مناقشه چیست؟ به عنوان کسی که در دورهای در همین مذاکرات حضور داشتید، درباره مباحثی که پیرامون سهم کشورها مطرح میشود چه نظری دارید؟
آن چیزی که در رسانهها مطرح شد بحث تقسیم دریای خزر بود که بحث تقسیم در این موضوع وجود ندارد. به هر حال دریای خزر باید دارای یک رژیم حقوقی باشد و همان طور که در سخنرانی رئیس جمهوری در قزاقستان هم بود برخی از کشورها پایگاههای نظامی در دریای خزر ایجاد نکنند و مداخلهای در امور این منطقه نداشته باشند. برخی از مسائل هم درخصوص موضوع زیست محیطی دریای خزر بود که میدانید موضوع زیست محیطی دریای خزر بسیار اهمیت دارد و متأسفانه این بحثها دچار مشکل شده است. بحث دوم درخصوص استفاده از منابع زیربستر است که میدانید عمدتاً چون در قسمتهای عمیق دریای خزر هستیم هزینههای استخراج برای ما سنگینتر است درخصوص این موضوع هم از گذشته بحث مطرح بود که اقدامات مشاعی انجام شود و یا بر اساس تقسیم عادلانه تصمیمگیری شود که به نظر من جمهوری اسلامی در این خصوص پیگیریهای خوبی داشته است من در مجلس ششم به عنوان عضو ناظر مذاکرات دریای خزر حضور داشتم همه این مسائل نیاز به قواعد دارد که چگونه اجرا شود و چندین سال است در حال پیگیری هستیم و به نظر میرسد باید به مجلس بیاید و درخصوص آن کار کارشناسی جدی انجام شود.
** این تصور سهم 50-50 ایران از دریای خزر چقدر مبنا دارد؟
من هنوز متن رژیم حقوقی فعلی را ندیدهام و باید ببینم تا بتوانم قضاوت قطعی بکنم. اما یک سری موضوعات هم قطعی هستند که میتوان با اطمینان صد درصد درباره آن حرف زد از جمله اینکه حرفی درباره سهم کشورها به میان نیامده و در این رژیم حقوقی این بحث مطرح نیست که بگوییم سهم ایران چقدر است و سهم دیگران چقدر.
لذا هیچ گونه تقسیمی در کار نیست. مسأله بعدی اینکه ما هیچ وقت هم سهم 50-50 از این دریا نداشتیم، یعنی حتی وقتی که شوروی هنوز از هم نپاشیده بود. درک این مسأله هم خیلی ساده است، شما نقشه را نگاه کنید؛ تنها خط ساحلی ما با دریای خزر ضلع جنوبی آن است و بقیه آن در محاصره خاک شوروی سابق بود که الان چهار کشور دیگر را تشکیل میدهند، بعد چطور میشده که ما سهم 50 درصدی از این دریا میداشتیم؟ مسأله فقط حق مساوی کشتیرانی بوده نه سهم از دریا. در دورههای قبل هم بودند چهرههایی که اعترض داشتند و بحثهایی هم میکردند، اما این بحثها چندان هم پایه حقوقی ندارد. طبعاً هم جا انداختن بحثهایی که مبنای حقوقی ندارند، کار راحتی نیست.
** فکر میکنید این دست بحثها و ابهاماتی که مطرح شده، بتواند دامنهدار شود یا اینکه امیدوار به پایان یافتن آنها هستید؟
من شخصاً معتقدم نباید دامنه این بحث به جنجالهای سیاسی کشیده شود و باید در همان چارچوب کارشناسی ادامه پیدا کند. ولی با توجه به مسائلی که پیش آمده و سؤالاتی که در افکار عمومی مطرح شده به نظر میرسد که ما باید بر سر موضوع خزر منتظر یک جنجال داخلی دیگر از جنس حاشیههای برجام باشیم. قبلاً هم البته بحثهایی بر سر خزر بود اما در این دور از مذاکرات که متأسفانه برخی چهرههای مورد وثوق هم قضاوتهای اشتباه خود را وارد کردند، چندین برابر تمام دورههای قبل ما با جنجال و حاشیه مواجه شدهایم و من بسیار بعید میدانم که دامنه این مباحث به راحتی محدود شود.
من خودم آرزو دارم ای کاش خود افرادی که این مسائل را کلید زدند، بیایند و توضیحات کارشناسی را که میدانم به آنها منتقل شده هم بگویند و پافشاری بر سر مواضع ناظر به این موضوع تبدیل به یک اصرار از موضع احساس نشود. پیمانی که در حال پیش بردن آن هستیم حتماً مثل برجام میتواند نقاط ضعف و قوتی داشته باشد و حتماً میشود گفت در فلان جاها مذاکرهکنندگان ما میتوانستند بهتر عمل کنند. اما وجود برخی ضعفها که خیلی هم به نظر من جدی و تعیین کننده نیستند اصلاً به معنای خیانت مذاکرهکنندگان به کشور نیست. همان طور که برجام خیانت به کشور نبود، مذاکرات خزر هم خیانت نیست.
** با این حساب میتوان خوشبین بود که ابهامات پیش آمده به هر حال در مقطعی پاسخ داده شود و مناقشه داخلی بر سر این موضع پایان بگیرد؟
ما الان 5 کشور هستیم که دور این دریا قرار داریم. بنده خودم در مجلس ششم به عنوان عضو ناظر در مذاکرات شرکت میکردم. بحث اصلی بر سر دو چیز بود؛ اینکه بشود دریای خزر را هم به شکل مشاع اداره کرد و هم بهرهبرداریها به صورت مشاع صورت بگیرد. ما در بخش بهرهبرداری دو حوزه رو و زیربستر را داریم که دو بخش متفاوت هستند. در بخش روی بستر به این دلیل که بخش عمیق دریای خزر به سمت ماست، منافع هم بیشتر متوجه ما شده تا دیگران. ولی در بخش زیر بستر این موضوع فرق دارد و مسأله خیلی هم به نفع ما نیست. مضاف بر اینها بحث منابع پخش شده در پهنه خزر را هم داریم که جدای از تعیین سهم ایران، پرداختن به آن موضوع هم مهم است و میتواند تعیین کننده باشد.
بنابراین مسأله طوری نیست که بتوان خیلی راحت درباره آن اظهار نظر کرد. هیچ دولتی هم در طول سالهایی که مذاکره انجام میشده در پی این نبوده که حتی یک متر از این دریا یا ذرهای از منابع آن را به هر دلیلی مورد چشم پوشی قرار دهد. ذکر این دست مسائل که مذاکرات خزر را با قرارداد ننگین ترکمنچای مقایسه میکنند نه تنها غلط است که میتواند غرضورزانه هم باشد. همان طور که برجام ترکمنچای نبود، مذاکرات خزر هم ترکمنچای نیست. از طرف دیگر ما مجلس را هم در این مملکت داریم که اقدام خواهد کرد. تا مجلس ایران و مجالس چهار کشور دیگر این تفاهمنامه را تصویب نکنند که امکان عملیاتی بودن آن مهیا نمیشود.
** یک مسأله همین است که میگویند مجلس تا الان در جریان نبوده و این شائبه آن را ایجاد میکند که به یکباره در برابر یک تصمیم قرار بگیرد و با دست بسته بخواهد رأی بدهد. این را چقدر قبول دارید؟
مجلس هیچ گاه با دست بسته رأی نمیدهد. اما درباره نقش آن از لحاظ حقوقی و قانونی دولت موظف نیست که قبل از به سرانجام رسیدن کار مجلس را در جریان بگذارد و گزارش بدهد. دولت میتواند بگوید من کار خودم را میکنم و وقتی تمام شد به مجلس میرود و آنها هم بروند کار خودشان را بکنند. ولی بهتر بود که جلساتی برای اطلاع نمایندگان گذاشته میشد.
دولت مذاکرات خود را انجام داد اما اگر از قبل مجلس و نمایندگان در جریان قرار میگرفتند خوب بود اما لایحه آن به مجلس میآید و مجلس درخصوص آن تصمیمگیری میکند. همان طور که گفتم تعیین حدود و خط مبدأ درخصوص دریای خزر تصمیمگیری نشده و قرار است به صورت دوجانبه با یکدیگر توافق کنند و بیانیه تفصیلی هم جمهوری اسلامی در این خصوص داده است و باید صبر کنیم تا دولت درخصوص این موضوع لایحه خود را تنظیم کند.