علی ملاقلیپور گفت: سینمایی که به سمت شوخی های جنسی می رود سینما نیست بلکه در حال از بین بردن فرهنگ جامعه است اما اینکه چرا فرهنگ در این حوزه از هنر نازل می شود، را نباید در سینما جست بلکه برای یافتن پاسخش باید گلوی متفکران جامعه را گرفت.
به گزارش عصر ایران به نقل از ایسنا، طبق خبر رسیده از دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، چهارمین نشست تخصصی عصر طنز با موضوع نقدی بر فراگیری کمدی جنسی در سینمای ایران و با حضور علی ملاقلی پور و صادق فرامرزی در حسینیه هنر برگزار شد.
علی ملاقلی پور کارگردان سینما در ابتدای این نشست در سخنانی گفت: سینما کاملا مرتبط با ادبیات است و ادبیات هم به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر فلسفه است. اصل ماجرا این است وقتی تولید فکر که کار متفکر، ایدئولوگ و فیلسوف است، مشکل پیدا کند، ادبیات بد و ضعیف می شود و هنرهایی که باید از آن استفاده کنند، ضعیف می شوند.
وی با اشاره به فیلم «اجاره نشینها» افزود: این اثر، فیلمی است که در حوزه طنز به سطح نمیزند بلکه از عمق هم برخوردار است. فیلمنامه این اثر در واقع محصول فکر است. مشکلی که در ادبیات و سینما داریم، عبور سینما از فکر و رسیدن آن به سطح و ابتذال است.
ملاقلی پور با اشاره به تغییر ذائقهها از فیلمهای فکری و فلسفی به سمت آثار کمدی با شوخیهای جنسی گفت:جامعه دهه 60 تحت تاثیر فکر بوده و کل دعواهای کف خیابان، دعواهای ایدئولوژیک بوده است، در آن زمان، جریان فکری در سطح جامعه به شدت رشد داشته است. رشد این جریان موجب شده بود که ساخت فیلم مبتذل در این فضا و شرایط جایی نداشته باشد.
او خاطرنشان کرد: در آن زمان به دلیل اینکه جامعه آرمان داشت، فرهنگ غالب، به جایی رسیده بود که مردم با هر ایدئولوژی به دنبال آرمانی خاص بودند. در حالی که الان مخالف نظام فردی چون مجری فراری، "حسینی" است و این یک وضعیت کمدی تراژیک است.
این کارگردان یادآور شد: سینمایی که به سمت شوخیهای جنسی میرود سینما نیست بلکه در حال از بین بردن فرهنگ جامعه است. این قبیل فیلمها البته از جنبه صنعتی توجیه اقتصادی دارند. اما مسئله اینجاست که آیا تقاضای جامعه چنین فیلمهایی است؟ یا ما در حال نازل کردن تقاضای جامعه هستیم؟جواب این سوال که چرا فرهنگ در این حوزه از هنر نازل می شود، در سینما نیست بلکه برای یافتن پاسخ این سوال باید گلوی متفکران جامعه را بگیریم.
وی با اشاره به فیلم «خجالت نکش» به عنوان یک کمدی سالم تصریح کرد: ماجرا در سینمای امروز کشور برعکس شده و این پخش کننده است که به کارگردان و فیلمساز می گوید چه چیزی بسازد. مدیریت فرهنگی این است که چند متفکر درست و حسابی پیدا کنیم، نیازهای جامعه را به همراه آنها بررسی کنیم و این موارد را با چند هنرمند مرتبط کنیم تا با هم تعامل کنند، در این صورت است که محصول خوبی از جمله کمدی بیرون می آید. مسئله بعدی این است آنهایی که دغدغه خانواده، اخلاق، انسانیت و شرافت دارند اگر در عرصه سینما با فیلم خوبی روبرو شدند باید مبلّغ آن باشند.
او ادامه داد: سینمای اول انقلاب محصول فکر امام خمینی (ره) بود. سینماگران کشور در ابتدای انقلاب چه بخواهند و چه نخواهند تحت تاثیر اندیشههای ایشان قرار داشتند. اما در دهه 70 این جایگاه ایدئولوژیک بسیار کمرنگ می شود. بچههای حزب الهی این دغدغه را دارند که چه عاملی موجب می شود فیلمسازان متعهد راجع به موضوعات کمدی فیلم نمی سازند؟ گویی ما برای آنها سینمای طنز متعهدانه تعریف نکرده ایم. یکی از سوالات این است که آیا تا امروز جشنواره فیلم فجر به بهترین فیلم کمدی جوایزی اهداکرده است؟ پاسخ خیر است.
این کارگردان گفت: حتی اگر کارگردانی کمدی خوب و سالمی بسازد و متعهدانه هم باشد در نهایت به او می گویند که تو که پول این فیلم را می گیری. در واقع نگاهصرفا هنری و هنر زدگی باعث شده است که بعد از انقلاب هیچ فیلمی نداشته باشیم که بتوانیم به آن سینمای طنز متعهدانه بگوییم.
ملاقلی پور خاطرنشان کرد: مشکل امروز سینما، همان بچه های دهه 60 هستند و از اینجا هم نمی روند. مدیران و سینماگران ما هم اینگونه هستند. متاسفانه مدیران جوان ما در سینما به جوانان اعتماد نمی کنند زیرا آن مدیران جوان را بر اساس اینکه آن تفکرات قدیمی را باور کرده در این سمتهای سینمایی گذاشته شدند. از این روی با آمدن مدیران جدید هم هیچ اتفاق جدیدی روی نمیدهد.
وی اضافه کرد: سینمای متعهد نه متولی، نه دلسوز و نه متفکر دارد. در حقیقت این نوع از سینما هیچی ندارد. فقط دریک صورت ممکن است که دراین سینما تغییری ایجاد شود و آن اینکه جامعه نه از ساختار بلکه از درون اصلاح شود.
این کارگردان یادآور شد: زمانی که فرد متعهد بوجود بیاید به دنبال آن نویسنده و فیلمساز متعهد هم پدید می آید. به دنبال آن نیز کمدین اخلاق مدار، کاریکاتوریست، سیاستمدار و صنعتگر متعهد بوجود می آید. مشکل امروز ما این است که گویی معلم نداریم.
صادق فرامزی ـ روزنامهنگار ـ در ادامه این نشست گفت: اگر بخواهیم یک تعریف کاربردی از ابتذال ارائه بدهیم این است که یک جزئی از یک کل را که می توان با آن خیلی سر و صدا درست کرد و می توان با آن مخاطبان زیادی و حتی رای خرید را انتخاب کنیم و آنقدر به آن پر و بال بدهیم که این جزء حاکم بر کل قضیه شود. تا حدی باید بپذیریم که جامعه در سطوح مختلف خود از ابتذال استقبال کرده است. به عبارتی اگر ابتذال، آن فریب عمومی را به همراه خود نداشت اهمیت خاصی پیدا نمی کرد. در این چارچوب ما دو نوع نگاه به سینما می توانیم داشته باشیم. نخستین نگاه که دیدی تجاری به سینما دارد و نگاه دوم که تعهدی پشت آن وجود دارد.
وی اضافه کرد: سینما هم از جامعه تاثیر می پذیرد و هم تاثیر می گذارد. جامعه فعلی را اگر از بعد اجتماعی نگاه کنیم کاملا در بعد تجاری سازی جلو رفته است. بر همین اساس هم اگر به وضعیت سینماهای کشور نگاه کنیم می بینیم که اخیرا و در سالهای اخیر در محیط های تجاری احداث می شوند.
او با بیان اینکه «متاسفانه با روندی که در حال طی کردن آن هستیم شاهدیم نخبگان ما ارتباط خود را با فضای فرهنگ و هنر کشور قطع کرده اند» عنوان کرد:از طرفی فیلمهای خوبی هم که تولید می شوند محدود و اندک هستند و نمی توانند جریان سازی کنند. سینمای امروز با بحران فراوانی در حوزه های محتوا، معرفت و اندیشه مواجه است.
وی افزود: ما آمدیم و دوگانه سینمای خود را دوگانه تجاری و متعهد را به دوگانه سیاسی کشور تقلیل دادیم. دو طرف فیلم های خوبی که حرفهای حسابی برای گفتن دارند و از تفکر سیاسی و اجتماعی دیگری نمایندگی می کنند را با قدرت نقد می کنند و در یک توافق نانوشتهای دو طرف در برابر این سینمای اجتماعی یک سکوتی هم کردهاند. بنابر این سینمای متعهد برای ما سینمایی شده است که یا تاریخ انقلاب را روایت می کند و یا مربوط به دفاع مقدس است یا به مباحث دینی می پردازد.اما هیچ وقت نیامدیم فیلمی کمدی بسازیم که یک خانواده در کنار هم آن را تماشا کنند و ارزش های انسانی هم داشته باشد، مبلغ چنین آثار سینمایی هم نبودیم.
فرامرزی خاطرنشان کرد: ما باید یک هنر سینمای طنز متعهد و سالم را تعریف کنیم و از فیلمهایی که آن را نمایندگی می کنندحمایت کنیم. البته چنین فیلم هایی کم هم نیستند و در چند سال اخیر حدود 5 تا 6 فیلم کمدی خوب و سالم داشتیم.اما برخورد خوبی تا امروز با این فیلم ها نداشتیم و مبلغ خوبی برای آن نبودیم.
وی اضافه کرد: یک زمانی می گفتند اگر کسی فیلمهای انقلابی بسازد آن فیلم فروش نمیرود و خیلی هم فیلم ساخته می شد و فروش هم نمی رفت. اما از یک جایی که این بدنه تصمیم گرفت خودش را در این سینما تثبیت کند آنقدر پای فیلمها خودشان ماندند که الان آن اتفاق های گذشته رخ نمیدهد. اگر حزب الهی ها بخواهند با جشنواره فیلم فجر روبرو شوند الان دیگر، به عنوان یک اقلیتی که تازه می خواهند خودشان را به رسمیت بشناسند، نیستند.