عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در میان کتابهایی که خوانده، تورق کرده یا دربارۀ آنها شنیدهام یا در نوشتن مقالهای به آن مراجعه کرده یا ارجاع دادهام کتاب «کالبد شکافی چهار انقلاب» نوشتۀ «کرین برینتون» جایگاه ممتازی دارد واستقبال و استناد به آن نشان میدهد در کثیری دیگر از خوانندگان نیز این احساس وجود دارد.
از این رو این خبر که قرار است سخنران امروز از سلسلۀ «نشستهای جهان ایرانی» با عنوان «جهان ایرانی و ایران جهانی» مترجم همین کتاب باشد حس متفاوتی میدهد.
سلسله نشستهای جهان ایرانی به همت فصلنامۀ بخارا برگزار میشود و یکی دیگر از خدمات فرهنگی علی دهباشی است که بارها دربارۀ او نوشتهایم به تنهایی کار یک بنیاد را انجام میدهد.
این نشست ساعت پنج بعد از ظهر امروز- شنبه 30 تیر1397 - در خانۀ گفتمانشهر یا خانۀ وارطان (میدان فلسطین، خیابان طالقانی غربی، پلاک ۵۱۴) برگزار میشود.
محسن ثلاثی بازنشستۀ گروه انسانشناسی دانشگاه تهران و مترجم آثار مهمی در جامعهشناسی و انسانشناسی است.
در خبر بخارا آمده است: ترجمۀ استاد ثلاثی از کتاب «فراسوی چپ و راست » اثر آنتونی گیدنز برنده جایزه کتاب سال شده ، همچنین کتاب «جهان ایرانی .....» به عنوان کتاب برگزیده دانشگاه تهران در ۱۳۷۹ شناخته شده است و البته ترجمه «توتالیتاریسم» از هانا آرنت و «کالبد شناسی چهار انقلاب.»
این که به بازنشر خبر نشست امروز بسنده نکرده و خود درباره خبر مینویسم دو دلیل دارد:
نخست همان امتیاز و ویژگی که در آغاز آمد. این که 35 سال بعد از خرید و مطالعۀ کتابی فرصت دیدار و گفت و گو با مترجم آن دست دهد سخت مغتنم است و نباید از کف داد و به همین خاطر جا دارد دیگر خوانندگان کتاب هم که از آن آموختهاند از این فرصت بهره برند.
کتابی که «نشر نو» در سال 1362 با تیراژ 5000 نسخه در چاپ اول و به قیمت 53 تومان – بله 53 تومان- منتشر کرد و خدا را شکر که در این 35 سال پیشرفت کردهایم. چون اگر چنین کتابی در حال حاضر منتشر شود تیراژ یا شمارگان آن باید به یک پنجم کاهش یابد و قیمت آن هم 400 برابر (20 هزار تومان) شود! و دست آخر هم معلوم نیست اگر چاپ شود مخاطبان حوصله کنند بخوانند یا ترجیح دهند روزی یک ساعت با فضای مجازی سرگرم باشند.
دلیل دوم اما این است که شماری از مترجمان آثار فکری تنها مترجم نبودند تا نهایتا مترجمان خوبی به حساب آیند که زبان اصلی و زبان برگردانده شده را نیکو بشناسند.
این هم البته هست ولی دلیل اصلی این است که فراتر از مترجم ظاهر شدند زیرا دریچه هایی به جهان نو و تفکرات مدرن گشودند.
محسن ثلاثی با برگردان همین«کالبد شکافی چهار انقلاب»، عزت الله فولادوند با برگردان «جامعۀ باز و دشمنانش» و خانم شهین دخت خوارزمی با برگردان «موج سوم» و دیگر آثار الوین تافلر.
این رو می توان گفت امثال محسن ثلاثی حقی بیش از مترجم در مفهوم مصطلح آن بر گردن ما دارند.
یک مصداق این که: در همین شمارۀ اخیر ماهنامۀ «اندیشه پویا» گفت و گویی مفصل با آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد با موضوع زندگی فرهنگی و فکری و سیاسی و اجتماعی او درج و منتشر شده است.
او نوادۀ شیخ عبدالکریم حایری یزدی پایه گذار حوزه علمیه قم و خواهر زادۀ دکتر مهدی حایری حکیم بزرگ ایرانی و خود ادیب و سخن دان و فقیه و مدتی واجد سمت مدیریتی در عالی ترین سطوح و چهره ای کاملا فرهنگی است اما در میان همۀ آثار و کتاب هایی که بر او تأثیر گذاشته از «جامعۀ باز و دشمنان آن» نام می برد. اثر مشهور کارل پوپر با ترجمه عزت الله فولاد وند و از آن پس باور او به دموکراسی و جامعه باز بیش از پیش می شود.
وقتی آیت الله محقق داماد تأثیر آن کتاب را انکار نمی کند، اگرهمچو منی از«کالبد شکافی چهار انقلاب» با ترجمۀ محسن ثلاثی یاد کند جای شگفتی ندارد.
مهم ترین اصطلاح یا نظریه کتاب «کالبد شکافی چهار انقلاب» اما «ترمیدور» است و نویسنده مدعی است در هر چهار انقلاب رخ داده است.
واژه «ترمیدور» یا حرکت دَوَرانی انقلاب ها برگرفته از نام یکی از ماه ها در تقویم انقلاب فرانسه است که به دلیل حادثه ای مهم در این ماه، نقطه عطفی در انقلاب فرانسه محسوب می شود.
ترمیدور یازدهمین ماه تقویم انقلاب فرانسه (1789 م) است. در نهمین روز این ماه مصادف با 27 ژوئیه 1794 روبسپیر و یارانش از گروه رادیکال ها (ژاکوبن ها) با کودتای ناپلئون سرنگون شدند. درحقیقت این واقعه حاکی از مرحله ارتجاعی و ضد انقلابی در انقلاب فرانسه است که کودتاگران با دستاوردهای انقلاب کبیر فرانسه دشمنی ورزیدند و این مقطع در فرانسه دوره استقرار دیکتاتوری پس از انقلاب است.
نویسنده « کالبدشکافی چهار انقلاب» پس از بررسی و مقایسه تحولات مهم 4 انقلاب فرانسه، روسیه، امریکا و انگلستان، این نظریه را تبیین می کند و بر اساس این نظریه انقلابها در سیر تحولات خود سه مرحله را پشت سر خواهند گذاشت: در مرحله اول پس از سرنگونی رژیم حاکم، نیروهای میانه رو بر مسند قدرت تکیه می زنند و حاکمیت را در دست می گیرند.
در مرحلۀ دوم پس از گذشت مدت کوتاهی از حکومت میانهروها به دلیل برآورده نکردن توقعات انقلابی مردم این نیروها از مسند قدرت کنار زده شده و جای خود را به نیروهای رادیکال می دهند.
مرحلۀ سوم یا مرحلۀ ترمیدور یا همان دوران نقاهت پس از انقلاب دوران بازگشت به ارزشهای رژیم پیشین و حذف رادیکالها از عرصه قدرت است و به تعبیری دورانی است که انقلاب فرزندان خود را میخورد.
به اعتقاد او این مراحل در هر چهار انقلاب کلاسیک مورد مطالعه او رخ داده است.