فرهاد حنیفی
خبره بازارهای مالی
ایران برای اولین بار در سال 2009 به لیست سیاه FATF (گروه ویژه اقدام مالی) وارد شد. در طی ده سال اخیر برخی کشورها در لیست سیاه و برخی دیگر در لیست خاکستری قرار گرفتهاند. دو کشور ایران(در حال حاضر تعلیق شده در فهرست) و کرهشمالی در فهرست سیاه FATF قرار دارند.
لیست خاکستری و لیست سیاه، بیانگر وجود برخی ریسک هاست که ممکن است کشورها را با برخی عوارض نظیر اعلام وجود ریسک بالا در سطح بینالمللی توسط FATF، عدم توصیه و ایجاد محدودیت در جذب سرمایهگذاری خارجی، عدم امکان انتشار اوراق بدهی در بازارهای بینالمللی، اخذ وامهای خارجی و در سطوح ریسک بالاتر محدودیت در ایجاد شعبه و نمایندگی در کشورهای عضو مواجه نماید ؛ البته همواره در این بخشها ایران دچار محدودیت بوده است.
FATF از سال 1989 تشکیل شده و در دو بخش فنی-کارایی و اثربخشی ، همواره دستورالعمل و توصیههایی در خصوص جلوگیری از تامین مالی تروریسم و جلوگیری از پولشویی ارائه میکند.
FATF هیچ گونه ضمانت اجرایی برای اعمال مصوبات خود ندارد و از طریق ارائه توصیه، هشدار و اعلام شاخص ریسک نقش آفرینی میکند و از طریق همکاری اعضاء و توجه به هشدارها بر وضعیت ریسک کشورها نظارت میکند. هرچند که مباحث مورد نظر گروه اقدام ویژه مالی مبنی بر جلوگیری از تامین مالی تروریسم و اعمال رویههای اجرایی ضد پولشویی منطقاً و ماهیتاً بلا اشکال و مورد تائید است اما این که اجرای توصیههای آن متضمن چه منافعی است و در صورت عدم اجرای آن چه ریسکهایی را متوجه کشور میکند، نیاز به بررسی دقیقتر دارد. عدم همکاری با شبکههای تروریستی و جلوگیری از اقدامات پولشویی اخلاقاً و قانوناً اقدامی پسندیده و قابل تقدیر است ، اما ظرائف موضوع در آن سازمان نبایستی مغفول باقی بماند.
این سازمان بخش مهمی از تصمیمات خود را با ملاحظات سیاسی و با فشار غیر منطقی برخی کشورها به ویژه آمریکا میگیرد.
کره شمالی سالهاست جزء لیست سیاه بوده و در بالاترین سطوح ریسک پولشویی و تامین مالی تروریسم قرار میگیرد اما در واقع از نظر فنی چقدر ظرفیت برای ایجاد ریسک در مقیاس بینالمللی دارد؟ موقعیت جغرافیای این کشور در کنار سایر مختصات اقتصادی آن، ظرفیت ریسک زایی آن را نشان میدهد.صادرات و واردات این کشور باهم مجموعاً 6 میلیارد دلار است که حدود 85 درصد آن هم در ارتباط با چین است و با GDP سرانه 1300 دلار در حد کشورهای فقیر آفریقایی قرار میگیرد. پر واضح است بخش غالب شاخص محاسبه شده برای ریسک این کشور منشاء سیاسی دارد.
اما در مورد ایران، وضع به مراتب سیاسیتر است و کشورهای غربی و به ویژه آمریکا از این سازمانها بیشتر به عنوان ابزار سیاسی استفاده میکنند.
باتوجه به شکل گیری FATF در سال 1989و ورود ایران به فهرست سیاه در سال 2009 قاعدتاً میبایست مشکلی در قبل از تشکیل این سازمان یا سال اعلام نام ایران در فهرست سیاه، در روابط تجاری و بانکی و جذب سرمایهگذاری وجود نداشته باشد ، ولی در واقع اینگونه نیست. یکی از شرکای تجاری ایران که نزدیک به سی سال با ایران همکاری دارد پژو فرانسه است. در خلال این سال ها پژو فرانسه در ایران چقدر سرمایهگذاری کرده است؟
موضوع پاکستان مثال دیگری است. علیرغم تلاشهای گسترده این کشور در تامین توصیههای گروه ویژه اقدام مالی، هر زمان که آمریکا اراده میکند پاکستان به لیست خاکستری وارد میشود و نامزد ورود به لیست سیاه میشود. در اسفند ماه 1396 این کشور مجدداً در فهرست خاکستری FATF قرار گرفت.
در حال حاضر ناظر سازمان FATF اسرائیل و عربستان سعودی هستند که رویکرد این دو در مواجهه با ایران کاملاً مشخص است و نیازی به توضیح بیشتر ندارد!
اصولاً اعمال تحریمهای ثانویه آمریکا ظرفیت اجرایی استفاده از مزایای FATF را به صفر کاهش میدهد. حتی با فرض کسب بهترین نمره عملکرد FATF برای ایران، تحریم ثانویه آمریکا امکانی را برای ایران فراهم نمیکند. با اجرای تمام توصیههای FATF از جنبه فنی انتظار میرود از جنبه اثربخشی(کارکرد) آمریکا موانعی را ایجاد و اجازه ندهد ایران از فهرست سیاه و یا حداقل از فهرست خاکستری خارج شود. در عمل با اعمال نفوذ آمریکا جنبه اثربخشی اقدامات ایران مورد تائید قرار نخواهد گرفت.
در جلسه قبلی FATF در اسفند ماه گذشته، آمریکا پیشنهاد ورود پاکستان به فهرست خاکستری را داد و با فشار سیاسی زیاد، حتی مخالفت اولیه کشورهای چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس را برطرف و در نهایت این کشورها از حمایت از پاکستان پا پس کشیدند و با آمریکا همراه شدند.
به اعتقاد نگارنده شاید بهترین تصمیم برای ایران در حال حاضر تائید ماهیت آن توصیهها با حمایت مجلس برای نشان دادن همراهی با جامعه بینالملل و در کنار آن توقف اجرا تا رفع مواضع خصمانه آمریکا باشد.
بنابراین تا زمانی که آمریکا تحریمهای ثانویه را لغو نکرده و به برجام بازگشت نکرده و خود را رسماً متعهد به اجرای مفاد برجام ننموده است، ورود به برنامه اقدام اجرایی توصیههای FATF فاقد کارکرد است و متضمن موفقیت نیست.
بنابراین ایران در عمل چیزهای را از دست میدهد که قبلاً نیز عایدی از آن نداشته است.