مردان جوان که دختر دانشجویی را ربوده و او را مورد تجاوز قرار داده بودند، با حکم دادگاه به اتهام تجاوز به عنف به اعدام محکوم شدند.
به گزارش شرق، سال 93 دختر 19سالهای درحالیکه وضعیت بسیار آشفتهای داشت، به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد دو مرد به او تجاوز کردهاند. دختر وحشتزده به مأموران گفت مردانی که در این واقعه شرکت داشتند، چهار نفر بودند اما دو نفر آنها اقدام به تجاوز کردند. او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من دانشجوی دانشگاه در ورامین هستم. روز حادثه هم داشتم از دانشگاه به خانه برمیگشتم که سوار پرایدی شدم فکر کردم راننده مسافرکشی میکند. او در راه شخصی را سوار کرد آنقدر این اتفاق طبیعی بود که من اصلا فکر نکردم فردی که سوار شده مسافر نیست. نفر دیگری هم در ماشین بود کسی هم صحبتی نمیکرد. تا اینکه من از راننده خواستم توقف کند تا پیاده شوم.
زمانی که میخواستم پیاده شوم، مردی که کنارم نشسته بود با چاقو من را تهدید کرد و گفت بنشین. اول فکر کردم سارق هستند. گفتم هرچه دارم برای شما اجازه دهید بروم، اما قبول نکردند. آنها با تهدید چاقو من را به خانهای بردند و مورد تجاوز قرار دادند. وضعیتم آنقدر بد بود که میخواستم خودکشی کنم. دو مرد با یکی از دوستانشان تماس گرفتند و از او هم دعوت کردند که بیاید و به من تجاوز کند. من منتظر فرصتی بودم که خودم را بکشم. وقتی نفر سوم آمد و وضعیت من را دید، طوری وانمود کرد که انگار او هم میخواهد به من تجاوز کند و از دوستانش خواست از اتاق بیرون بروند بعد لباسهای من را داد و کمکم کرد که فرار کنم. من هم که حالم خیلی بد بود ابتدا به خانه رفتم و بعد با مشورت اعضای خانوادهام و اصرار آنها شکایت کردم.
با توجه به مشخصاتی که دختر جوان از ناجی خود داد، مأموران او را شناسایی و دستگیر کردند. او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: دوستانم کامبیز و رامین با من تماس گرفتند و گفتند که دختری را آوردهاند که در ازای پول رابطه برقرار میکند. من هم باور کردم و وقتی دعوتم کردند، به محلی که گفته بودند رفتم، اما وقتی با دختر مواجه شدم دیدم دختر را ربودهاند و او وضعیت بسیار بدی دارد. دختر بهشدت ترسیده بود حالت نیمهجان داشت و حالش اصلا خوب نبود. آنقدر گریه کرد که دلم برایش سوخت. وانمود کردم قصد برقراری رابطه دارم و از دوستانم خواستم محل را ترک کنند و بعد دختر را فراری دادم.
با توجه به گفتههای این مرد، مأموران کامران و رامین را بازداشت کردند. آنها ابتدا منکر همهچیز شدند، اما وقتی دیدند که دوستشان توضیح داده چه اتفاقی افتاده است، اتهام را قبول کردند و گفتند برای تفریح این کار را انجام دادند. رامین که در مرکز میوه و ترهبار کار میکند و متأهل است، ادعا کرد نمیدانست کارش چه تاوانی دارد و از سر هیجان دست به این کار زده است.
آنها درباره شخصی که برای ربودن دختر جوان همراهیشان کرده بود، گفتند: نامش جلال و از دوستان قدیمی ما بود. گفتیم میخواهیم کمی تفریح کنیم و او هم قبول کرد، اما بعد از اینکه دختر جوان را پیاده کرد خودش رفت و دیگر در محل حاضر نشد. جلال نیز براساس این گفتهها بازداشت شد. او گفت با دختر جوان رابطهای نداشته و اتهام تجاوز را قبول نکرد، اما دادسرا او را به اتهام آدمربایی بازداشت کرد. با انجام تحقیقات اولیه، پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. دو متهم در جلسه رسیدگی حاضر شدند.
دختر جوان نیز برای بیان توضیحات خود به دادگاه آمد. او گفت: چهار سال از آن ماجرا میگذرد و من روزهای سختی را پشتسر گذاشتم. وضعیت روحیام آنقدر خراب شد که مجبور شدم دانشگاه را ترک کنم و چهار سال است که تحت مداوا هستم و هنوز به حالت عادی بازنگشتهام. زندگیام نابود شد. اگر مرد جوان نبود و من را از آن جهنم نجات نمیداد، قطعا خودکشی میکردم من گذشت نمیکنم شکایتم را پس نمیگیرم و درخواست مجازات شدید برای متهمان را دارم. در ادامه متهمان در جایگاه حاضر شدند.
آنها اتهام برقراری رابطه را قبول کردند، اما اینبار ادعا کردند دختر جوان خودش خواهان این رابطه بود، اما با توجه به شهادت مردی که دختر جوان را نجات داده بود و سایر مدارک موجود در پرونده، هیئت قضات وارد شور شدند و کامبیز و رامین را به جرم تجاوز به عنف به اعدام محکوم کردند. همچنین درخصوص اتهام آدمربایی مرد راننده نیز پرونده در دادسرا تکمیل و برای محاکمه به دادگاه ارسال شده و او نیز بهزودی پای میز محاکمه میرود. مردی که دختر جوان را نجات داده بود هم با توجه به اینکه جرمی مرتکب نشده بود، برای همیشه در این پرونده تبرئه شد.