۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۱۴۷۶۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ - ۲۴-۰۳-۱۳۹۷
کد ۶۱۴۷۶۲
انتشار: ۰۹:۵۵ - ۲۴-۰۳-۱۳۹۷

کبودی زیر چشم

انگار قرار نیست ضربات تمام شود و باز دعا کردیم که مصاحبه نماینده خمینی شهر پیرامون اتفاق تلخ برای یک کودک پنج ساله، دروغ باشد اما در تأیید مصاحبه، ناک اوت شدیم و ماندیم که این کلمات را نماینده یک شهر می گوید که داعیه وکیل بودن دارد؟

عصر ایران؛ روح الله صالحی- مربی می گفت باید روزی ده هزار بار با مشت بزنید به کیسه ماسه بادی تا عصب مشت هایت آستانه تحملش بالا برود و با این کار بدون ترس از درد ،مشت های محکم تری می زنید.

انگار جای ما و کیسه ماسه بادی عوض شده است و هردم از این باغ بری می رسد و بسیار از اتفاقات دور و اطراف را هضم نشده می فرستیم برود و حالا که تب فوتبال و جام جهانی حدی هست که بشود پشتش قایم شد شکلک درآورد.

توپی شده ایم که تمام خرج هایش را مصرف کرده است و حتی شبیه توپ های جنگ عثمانی که فقط صدا داشتند تا دشمن بترسد قمپز در می کنیم که حواس مان به همه چیز هست و شهروند های مطالبه گری هستیم.

برای هر مشکل فقط یک بار پای کار هستیم. انگار در رنج بنیتا و ... تمام داشته های مان بی هدف شلیک کرده ایم و شبیه مشت هایی که بر کیسه ماسه بادی می زدیم دست ها سر شده است و دیگر نفر مقابل دردی حس نمی کند و بی محابا حمله می کند.

در ماجرای خمینی شهر و کودک افغان پنج ساله توپ نماینده این شهر بسیار پر بود و دعا می کردیم نامه درخواست برکناری رئیس اورژانس اجتماعی کشور تکذیب شود. آن هم به واسطه رسانه ای کردن یک اتفاق نامبارک، این نا مبارک، هرجا و هر شهر دیگری می توانست اتفاق بیفتد پس اسم شهر مهم نیست بلکه شوکه رفتار متولیان هستیم از آن همه باروت که شلیک کرده اند تا پا پس بکشیم و بگویم آب از آب تکان نخورده است.

انگار قرار نیست ضربات تمام شود و باز دعا کردیم که مصاحبه نماینده خمینی شهر پیرامون اتفاق تلخ برای یک کودک پنج ساله، دروغ باشد اما در تأیید مصاحبه، ناک اوت شدیم و ماندیم که این کلمات را نماینده یک شهر می گوید که داعیه وکیل بودن دارد؟

بعضی وقت ها لازم است از خودمان بپرسیم کجای اخلاق ایستاده ایم؟ تعریف ما از اخلاق چیست؟ نمی شود سر گذاشت روی دیوار و زور زد که دیوار در شود و راه گریزی باشد.

آن قدر از اخلاق گفته ایم که سر و صورت همه مان از مشت های پی در پی درد می کند و کسی نیست بپرسد «که بالاخره چه» باید تصویر مشترکی از اخلاق داشته باشیم یا نه؟ نمی شود هر کس هر طور دوست دارد رفتار کند و اسمش را دفاع از حریم اخلاق بگذارد.

چه فرق می کند شیشه پپسی بوده باشد یا هرچیز دیگر، مهم نوع حمایت ما از کودکان است که دارد زیر ریزش ماسه بادی که با هر مشت چند دانه می افتد خاک می خورد.

این که یک نماینده به جای تلاش برای ایجاد بستر قانونی که بتواند کودکان را به سلامت از این دوره سنی بگذراند. با بدترین حالت ممکن دارد صورت مساله را با بدترین ابزار پاک می کند.

مشت ها از جایی به بعد دیگر عادت نمی کنند بلکه باعث لرزش دست ها می شد و وقت امتحان دادن، بدخطی خیلی از نمره درسی ما کم کرد و حتی کار به تبصره ماده 18 رسید که قبول شویم .

دعای همیشگی را تکرار می کنیم که امیدواریم دیگر شاهد رنجی این چنینی برای کودکان این سرزمین نباشیم تا بزرگ شوند و در سلامت کامل روح به توسعه کمک کنند.

ارسال به دوستان