عصر ایران؛ سروش بامداد - یکی از تلویزیونهای ماهوارهای فارسیزبان، دیشب (شامگاه جمعه 19 خرداد 1397) فیلم «دورهمی» مهران مدیری با مرحوم ناصر ملک مطیعی را - که مجوز پخش از شبکه سوم سیما نگرفته بود- پخش کرد.
پس از آن که خبر پخش این فیلم را مدیر این تلویزیون خصوصی (علیرضا امیر قاسمی) در شب قبلتر، توییت کرد، این پرسش درگرفت که فیلم از صدا و سیما به بیرون نشت کرده یا از دفتر و عوامل مهران مدیری خارج شده است؟
شاید برخی آماده بودند زبان به شماتت صدا و سیما باز کنند که سازمانی که این همه سانسور و مراقبت می کند چگونه نمی داند در خانۀ خودش چه خبر است و نشتی دارد و پخش فیلمهای تاریخی از تلویزیون «من وتو» را نیز حاصل همین نشتی در آرشیو سازمان بدانند یا این اتهام متوجه مهران مدیری و عوامل او شود که امانتداری نکردهاند.
واقعیت اما چیز دیگری بود. فیلم پخش شده نشان داد یکی از حاضران که در جایگاه تماشاگران نشسته مخفیانه برنامه را ضبط کرده است. بدین ترتیب شایبۀ خروج فیلم از صدا و سیما یا دفتر مهران مدیری زدوده شد. هر چند برخی معتقدند دوربین کار گذاشته شده اما ظاهر مخفیانه ای دارد و اگرچه قضاوت قطعی در این باره دشوار است اما همین که دوربین چندان تکان نمیخورد می تواند مناقشه برانگیز باشد.
هر چند که شاید گفته شود مگر حاضران تفتیش نمیشوند که گوشی تلفن همراه با خود به داخل نبرده باشند اما با همه مراقبت ها و کنترلها باز هم بر پایۀ روابط یا اعتماد یا رودربایستی بعضی میتوانند از فیلترهایی عبور کنند و از این نظر چندان جای شگفتی نیست خاصه این که فرد مورد نظر حدس میزده احتمال دارد برنامه پخش نشود یا انگیزۀ اقتصادی و مادی داشته تا در این صورت فیلم را به شبکهای در خارج از کشور برساند یا بفروشد یا بسپارد.
ناصر ملک مطیعی در این فیلم البته حرف خاصی نمیزند که هنجارهای صدا و سیما را بشکند. مثلا در مقایسۀ سینمای پیش و بعد از انقلاب میگوید آن موقع پول نبود و تهیهکننده به سختی پول تهیه میکرد و برای برگشت سرمایه چشم او به گیشه بود و به این خاطر فیلم باید میفروخت. در واقع توضیح یا توجیه او این است که برخی صحنهها در فیلمفارسی برای فروش بوده است.
کیفیت نازل فیلم به خاطر ضبط با گوشی مانع از آن شد که بتوانیم تمام آن را ببینیم اما آنچه نشان داده شد مشکلی برای پخش نداشت و هر چند صدا و سیما را از این نظر تبرئه کرد که نشتی دارد و آرشیو آن به بیرون درز میکند اما جای این پرسش باقی ماند که اگر پخش میکردید چه اتفاقی میافتاد؟ اگر دل پیرمرد را خوش میکردید و مردم را پای تلویزیون داخلی مینشاندید کدام یک از ارکان عرش به لرزه در میآمد؟
تازه میتوانستند یک گفت و گوی انتقادی درباره فیلمفارسی ترتیب دهند یا بر ماندن ملک مطیعی و بازگشت او به کشور پس از یک مهاجرت کوتاه تاکید کنند یا از زبان مدیری یا یک منتقد سینما بگویند چون شما «شمایل» لوطیگری با آن سبک و سیاق شده بودید و فیلمنامه ها دیگر چنان نبود، امکان ادامه بازیگریتان نبود و قس علی هذا.
ناراحتکنندهترین بخش از سخنان ناصر ملک مطیعی اما این بود که صحبت دربارۀ برخی موضوعات را به یک دورهمی دیگر موکول کرد غافل از آن که همان هم پخش نمیشود و دورهمی دیگری هم درکار نخواهد بود چرا که داس اجل اولین ستاره سینمای ایران را چید و بُرد...