IQ آلبرت اینشتین 170، هاوکینگ 160 و ناتالی پورتمن 140 است. به نظر میرسد که آدمهای باهوش مشکلی ندارند و واقعا شاد هستند. اما اینطور که پیداست این موضوع صحت ندارد و آدمهای بینهایت باهوش ندرتا شاد هستند. واقعا چرا؟ در این مطلب به این علتها میپردازیم که چرا افراد باهوش معمولا احساس تنهایی میکنند و شاد نیستند.
مسائل را بیش از حد آنالیز میکنند
آدمهای باهوش مدام در حال تجزیه و تحلیل اتفاقهای زندگیشان هستند. این کار به مرور زمان آنها را خسته و فرسوده میکند زیرا یافتههای آنها معمولا پُر از ترس و ناامیدی است و همین باعث میشود چالشهای اساسی در ذهنشان سربرآورد. اگر شما هم چنین هستید باید یاد بگیرید چطور اشتباهات خود را بپذیرید و باور کنید که حق دارید مرتکب اشتباه شوید، آنها را بشناسید و اجازه دهید دیگران هم اشتباه بکنند. همهی ما نقصهایی داریم بنابراین اگر از ما ایراد گرفتند، انتقاد کردند یا حتی پشت سرمان غیبت کردند نباید از آن فاجعه بسازیم. اگر این را قبول کنیم و به جلو حرکت کنیم اوضاع خیلی بهتر خواهد بود.
از خودشان و دیگران بیش از حد توقع دارند
افراد باهوش دقیقا میدانند چه میخواهند. آنها معمولا ایده آلیستی به دنیا نگاه میکنند و برایشان سخت است که از انتظارات و رویاهای خود دست بکشند. این طرز فکر مانع رضایت آنها از زندگی و احساس شادیشان میشود و واقعیتی که در دنیای اطرافشان وجود دارد اغلب ناامیدشان میکند.
روابط گرم و صمیمانه ندارند
همه دوست دارند روابط گرم و دوستانه داشته باشند اما برای افراد باهوش سخت است که گپ و گفتهای گرم و صمیمانه داشته باشند زیرا معمولا دیگران آنها را خوب درک نمیکنند. آنها دوست دارند در مورد چیزهای مهم و معنی دار صحبت کنند و به ندرت موضوعات مورد علاقهی آنها مورد قبول دیگران است. به گفتهی دانشمندان، برای آدمهای باهوش، برقراری روابط اجتماعی خوب، تحربهای بسیار دردناک و سرشار از حس تنهایی است!
سعی کنید اطرافیان خود را بررسی کنید و آنهایی را که انرژی شما را میگیرند و حس بد به شما میدهند رها کنید. راههایی پیدا کنید که با افراد جدید آشنا شوید، افرادی که همراهیتان کنند و به شما انگیزه بدهند. اقوام و دوستانی را که واقعا دوستتان دارند قدر بدانید؛ این بهترین راه رها شدن از حس ناشادی و ناامیدی است.
معمولا مشکلات روانی دارند
بسیاری از پژوهشهای علمی تائید کردهاند که آدمهای باهوش معمولا از اختلالات روانی رنج میبرند. دانشمندان نتوانستهاند در این مورد ارتباط مستقیمی پیدا کنند اما واقعیت بر سر جای خود باقیست. عادت به مدام تجزیه و تحلیل کردن امور منجر به اندیشههای عمیق نسبت به زندگی، مرگ و موجودیت میشود. همهی اینها در بیشتر موارد باعث افسردگی میشوند.
راه حل؟ بیشتر به دیگران کمک کنید، حتی به غریبهها! مطالعات نشان میدهد آنهایی که به دیگران کمک میکنند و حامی آنها هستند، در درون خود هماهنگی و هارمونی احساس میکنند که در آنهایی که دیگران را نادیده میگیرند وجود ندارد. ضمنا این کار یک بهانهی عالی برای فرار از تجزیه و تحلیلهای مداوم و خسته کننده و رها شدن از افکار پریشان کننده است.
به دنبال برآورده کردن توقعات زیاد دیگران هستند
موفقیتهای آکادمیک افراد باهوش باعث میشود همه از آنها انتظار داشته باشند همیشه موفق و موفقتر باشند. چنین فشاری گاهی واقعا غیر قابل تحمل میشود، مخصوصا برای بچههای با استعدادی که از همان دوران کودکی تحت فشارهای آموزشی سنگین از کودکی کردن محروم میشوند. اضطراب ناشی از مدام تحت نظر بودن و چگونه در نظر دیگران جلوه کردن مانع زندگی شاد و آسوده میشود. درست است که باید تمام تلاش خود را برای موفقیت و پیشرفت بکنید اما مراقب باشید تمام زندگی و تمرکز خود را درگیر این موضوع نکنید.
به ندرت تصمیمهای منطقی میگیرند
طبق مطالعات انجام شده افراد باهوش به اندازهی دیگران مرتکب اشتباه میشوند. آنهایی که ضریب هوشیشان بالاتر از حد متوسط است، بیشتر رفتارهای غیر منطقی دارند و بیشتر هم مستعد خیالپردازی و توهماند؛ این اشخاص بیشتر به شهود درونی خود تکیه میکنند.
همیشه هم موفق نیستند
مطالعات نشان میدهد 85 درصد از موفقیتهای مالی بستگی به چیزهایی مانند شخصیت فردی و توانایی ارتباط برقرار کردن و مذاکره دارد. بررسیهای میگویند آدمها معمولا با کسانی وارد تجارت میشوند که دوستشان دارند و به آنها اعتماد دارند، حتی اگر محصول گرانتری ارائه دهند.
طبق گفتهی دانشمندان، هوش هیجانی، هوش فیزیکی و هوش اخلاقی، نقش بسیار پررنگتری در موفقیتهای مالی و تجاری دارد. یاد بگیرید که این مهارتها را در خود تقویت کنید. هوش هیجانی یعنی اینکه چقدر بلدید احساسات خود و دیگران را بفهمید. هوش اخلاقی نیز به این برمیگردد که چقدر متعهد هستید و میتوانید درست را از نادرست تشخیص بدهید. هوش فیزیکی نیز یعنی اینکه چگونه از بدن خود مراقبت میکنید (تغذیه، ورزش، استراحت و سلامتی).
بیشتر دچار استرس میشوند
دانشمندان کانادایی به این نتیجه رسیدهاند که افرادی که ضریب هوشی بالایی دارند، مشکلات عادی روزمره را عمیقتر دریافت میکنند. آنها عادت دارند در مورد اتفاقی که افتاده بارها و بارها فکر کنند که شامل افکار منفی شده و آنها را به سمت استرس مزمن پیش میبرد. شما باید یاد بگیرید در مواجهه با مسائل به طور موقت افکار منفی خود را از کار بیندازید. این کار کمکتان میکند بعدا در آرامش، موقعیت را ارزیابی کرده و راههای بهتری برای رفع مشکل پیدا کنید.
بیشتر ممکن است بیمار شوند
یک نفر هر چه باهوشتر باشد دیرتر به رختخواب میرود! این نتیجهای است که دانشمندان به آن رسیدهاند. چنین عادتی موجب بیماریهای قلبی میشود. ضمنا معلوم شده افرادی که ضریب هوشی بالاتری دارند بیشتر احتمال دارد که اعتیاد به الکل و سیگار پیدا کنند که دلیل آن، اضطراب زیاد است.
شما باید یاد بگیرید که چطور خود را آرام کنید. سعی کنید هرازگاهی به سفر بروید و استراحت را فراموش نکنید و حتی گاهی اصلا هیچ کاری نکنید! مرتبا هم ورزش کنید. حین این فعالیتها، بدن شما هورمونهای شادی و لذت را ترشح میکند که میتوانند حس و حالتان را واقعا خوب کنند.
تنهایی راحتترند
افراد فوق العاده باهوش در زمانهایی که با دیگران در ارتباطند احساس ناراحتی میکنند. آنها واقعا درگیر رسیدن به هدفهایشان هستند و برای همین ممکن است به راحتی فرصت وقت گذراندن با دیگران را از دست بدهند. به گفتهی روانشناسان آنهایی که به صورت هدفمند با خانواده و دوستان وقت میگذرانند در زندگی خیلی بیشتر احساس شادی و رضایت میکنند. این خیلی مهم است که تجربیات و احساسات خود را با دیگران شریک شوید، چون ارتباط برقرار کردن واقعا مهم است.
منبع: برترین ها