اعتماد نوشت: یک سوءتفاهم جدی وجود دارد که عده ای فکر میکنند که دولت بوده است که بازار انحصاری بالای چهل میلیون را برای تلگرام فراهم کرده است. اما واقعیت این است که آن فیلترهای معنیدار مردم را به سمت تلگرام سوق داد.
اوايل خاطرتان باشد بيشتر ويچت رونق داشت، بعد هم واتس اپ. اما گفت از هر طرف كه رفتم جز وحشتم نيفزود. از هر طرفي رفتيم، بستند تا آخرش رسيديم به تلگرام.
ميدانم وسط بحث جدي نبايد جوك تعريف كرد اما اين انبوه كاربران تلگرام مرا ياد آن لطيفه معروفي مياندازد كه طرف گفت ميخواهم بروم خارج هيچ زبان نميدانم. چه كنم؟ رفيقش گفت ما ميگوييم تاكسي، خارجيها هم ميگويند تاكسي. بنا بر اين ميتواني تاكسي سوار شوي. ما ميگوييم هتل، خارجيها هم ميگويند هتل. پس ميتواني با تاكسي بروي هتل. گفت اگر حوصلهام سر رفت چه؟ گفت برو سينما. ما ميگوييم سينما خارجيها هم ميگويند سينما. طرف چند روزي با تاكسي رفت سينما و برگشت هتل تا اينكه حوصلهاش سر رفت. زنگ زد به رفيقش گفت جاي ديگر هم ميتوانم بروم؟ رفيقش گفت پارك. ما ميگوييم پارك خارجيها هم ميگويند پارك. اين رفيق ما تاكسي گرفت و رفت پارك ديد همه همشهريانش توي پارك نشستهاند و جلوتر از آن را بلد نيستند.
حالا حكايت ماست با تلگرام. چون ملت جاي ديگري را نميشناختند حدود چهل ميليون نفر در تلگرام، با فيلتر يا بيفيلتر جمع شدهاند. اگر زبان بلد بودند، مطمئن باشيد چنين ازدحام عجيي نميكردند.
مثلا اگر وضع و حال رسانهها به خصوص تلويزيون ايني نبود كه الآن هست، حتما تلگرام تبديل به مساله نميشد. اما اشتباه نكنيد دولت بازار تلگرام را داغ نكرد. همين الآن ميدانيد چرا پيامرسانهاي داخلي يخشان نميگيرد؟ براي اينكه مردم فكر ميكنند اين وسط يك قضيهاي هست، بلكه كاسهاي زير نيمكاسه هست فلذا از غير تلگرام پروا دارند.
باور كنيد اگر بازار مساعد و مساوي براي همه فراهم ميكرديد، هيچكدام از اين اتفاقات نميافتاد.
عده ای فکر می کنند،اين دولت است كه باعث ميشود فيلمي بفروشد يا كتابي ركورد بزند. طرف ميگفت همانطوري كه دولت كاري كرده كتابهاي جامعهشناسي غربي مورد توجه و عنايت دانشجويان قرار گرفته ميتواند كاري كند كه كتابهاي ضد غربي ما پرفروش شود... واقعا ميتواند؟ آيا درباره فهمشان از دولت و دركشان از دانشجو به بيراهه نرفتهاند؟
و اما نكته آخر. خيلي عجيب است كه اصليترين پيامرسان داخلي را به نهادي سپردهايم كه متخصص كساد كردن بازار انحصاري خودش است. تلويزيون يكتنه بيرقيب بر صدر بود، اما مديران بزرگوارش خاكسترنشينش كردند و در رقابت با جماعتي شاخشكسته قافيه را باختند. يك نگاهي به پشتبامهاي شهر بيندازيد. آنوقت شما پيامرسان بيمشتري را دادهايد به اينها كه رونقش بخشند؟