تصمیمات جنجالی ترامپ در عرصه سیاست خارجی آمریکا این روزها در کانون توجهات بینالمللی قرار گرفته است و 3 تصمیم مشخص او - که این روزها هر 3 تصمیم در صدر اخبار و تحلیل های بینالمللی است - اقداماتی هستند که ممکن است نتایج وحشتناک و نامشخصی برای آینده منطقه خاورمیانه ، شرق آسیا و جهان به جای گذارند.
به گزارش عصرایران روزنامه واشنگتن پست آمریکا در مطلبی به قلم" آدام تیلور" 3 تصمیم و تحول جنجالی اخیر در سیاست خارجی آمریکا را که هر 3 کمابیش از شعارهای انتخاباتی او بوده اند، مورد توجه قرار داده و با عبارت "سیاست خارجی نقد بخر نسیه بپرداز" این 3 تصمیم جنجالی ترامپ را به باد انتقاد گرفته است.
از نظر نویسنده این گزارش ترامپ تصمیماتی جنجالی را به مورد اجرا گذاشته که ممکن است پیامدهای نامشخص و مبهم و حتی فاجعه باری را برای آمریکا و جهان در پی داشته باشد:
1- امروز – دوشنبه 14 می 2018- طی مراسمی رسمی با حضور دختر و داماد ترامپ قرار است مراسم افتتاح سفارتخانه جدید آمریکا در شهر قدس برگزار شود و ایالات متحده آمریکا از این پس رسما شهر قدس را به عنوان پایتخت ابدی اسراییل مورد پذیرش قرار میدهد.
2- در 12 ماه ژوئن آتی – 22 خرداد 1398- ترامپ و "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی قرار است در سنگاپور با هم دیدار و مذاکره کنند. دیدار ترامپ با رهبر بستهترین و مخوفترین نظام سیاسی دنیا در حالی است که رییسجمهوری آمریکا افتخار و اعتبار این کار را همه از آن خود میداند و بیشتر از اینکه به فکر نتیجه این دیدار باشد از هماکنون به دنبال نهایت بهرهبرداری تبلیغاتی از "شو تلویزیونی" حاضر شدن با رهبر کره شمالی در مقابل دوربینهای خبرنگاران و ترکیدن بمب خبری دیدار سران آمریکا و کره شمالی در رسانههای جهان است.
به بهانه این اتفاق ترامپ چند روزی در صدر اخبار رسانههای دنیا قرار خواهد گرفت؛ اما اینکه آیا نتیجه این دیدار چه خواهد بود و ایالات متحده آمریکا حتی بر فرض توافق با دولت کره شمالی با خالی کردن زرادخانه هستهای پیونگ یانگ مهر تاییدی بر مشروعیت و ادامه حیات بدترین دیکتاتوری حال حاضر جهان خواهد زد، برای ترامپ اهمیتی ندارد.
3- اما خروج از برجام یکی دیگر از این تصمیمات جنجالی ترامپ است که به نظر میرسد بیش از آنکه برنامهای حساب شده و در قالب استراتژی مشخص در پشت آن باشد بیشتر برای عمل به وعده انتخاباتی او و از میان بردن همه میراثهای برجای مانده از دولت قبلی آمریکاست.
ترامپ بدون در نظر گرفتن تبعات احتمالی خروج از برجام که نگرانی بسیاری از دولتهای اروپایی و جهان را برانگیخته، تنها به این فکر است که توانسته با این کار هم خط بطلانی بر یکی دیگر از میراثهای اوباما بکشد و هم کلکسیون وعدههای انتخاباتی را در آستانه نزدیک شدن به انتخابات میاندورهای کنگره، تکمیل کرده باشد.
شاید او به هیچ وجه به تبعات این تصمیم فکر هم نکرده باشد؛ تبعات بر هم زدن توافق و بنایی که خط به خط و خشتبهخشت آن نتیجه ماهها و سالها دیپلماسی چندجانبه و مشقتبار بینالمللی میان دولت قبلی آمریکا و کشورهای اروپایی، روسیه، چین و البته ایران بوده است.
با نگاهی به 3 تصمیم و اقدام جنجالی اخیر ترامپ میتوان چنین نتیجه گرفت که ترامپ در سیاست خارجی آمریکا با تاکتیک" الان بخر بعدا بپرداز" عمل میکند، تاکتیکی که خطرات زیادی برای آینده آمریکا و جهان دارد و با توجه به قطبی شدن مساله "سیاست خارحی" در فضای سیاسی آمریکا، میتواند موقعیت دولت آمریکا را در عرصه بینالملل تضعیف سازد، چرا که شانهخالی کردن آمریکا از تعهدات و مسئولیتهای بینالمللی و تغییبر مداوم و 180 درجهای سیاستهای دولت قبلی از سوی دولت بعدی به هیچوجه برای وجهه دیپلماسی بین المللی آمریکا مناسب نیست:
1- درست است که ترامپ با انتقال سفارت آمریکا به شهر قدس دست به کاری تاریخی زده و به یک وعده انتخاباتی خود عمل کرده و طبیعتا موجب خشنودی لابی بهودی حامی او در انتخابات و دولت راستگری اسراییل شده است، اما این کار در حکم روشن کردن فتیله یک بمب است و با ناخشنودی دولت فلسطین و کشورهای اسلامی و حتی بسیاری از کشورهای اروپایی و جهان، دولت آمریکا را از موضع یک میانجی صلح در منطقه به موضع یک کشور طرفدار پروپاقرص اسراییل تبدیل کرده است.
2- مذاکره مستقیم با رهبر کره شمالی انگیزه و هدف نمایش تلویزیونی ترامپ را ارضا خواهد کرد اما مشخص نیست که مقامات کره شمالی مثل دفعات پیشین این بار نیز زیر توافقات و تعهدات خود نزنند و حتی در صورت خلع سلاح این کشور، ایالات متحده آمریکا باید امتیازاتی اساسی به بستهترین رژیم دیکتاتوری جهان بدهد و مشروعیت ادامه حکومت کره شمالی را تایید کند.
3- در زمینه خروج از برجام نیز ترامپ بیش از آنکه به تبعات این اقدام خود بیندیشد بیشتر به فکر عمل کردن به وعده انتخاباتی و راضی کردن ذهنیت مخاطبان رای دهندهاش از اجرای" واو به واو" شعارهای انتخاباتی است.
ترامپ در دو سال نخست دوره ریاست جمهوری از سیاست خارجی" نقد بخر، نسیه بپرداز" استفاده میکند و بیمحابا میتازد تا سیاهه عمل به وعدههای انتخاباتی خود را تکمیل کند بدون ملاحظه اینکه با این تصمیمات و اقدامات جنجالی چه هزینههایی برای آینده سیاست خارجی آمریکا روی دست این کشور خواهد گذاشت.