دیدم شهید امامی در حال کمک به مردم و هدایت آنان به سمت پیاده رو بود که با اتوبوس برخورد کرد؛ پس از آن دوباره اتوبوس منحرف شد و از روی شهید بایرامی عبور کرد که البته در آنجا هم دیدم شهید بایرامی در حال فریاد زدن بود و به مردم می گفت فرار کنید.

قاضی محمدرضا محمدی کشکولی رئیس شعبه ٩ دادگاه کیفری یک استان تهران روز یکشنبه، با اعلام حضور متهم پرونده، وکیل پرونده، اولیای دم مقتولان ، نماینده حقوقی نیروی انتظامی و نماینده دادستان رسمیت دادگاه را اعلام کرد و پس از دعوت به رعایت نظم وا حترام دادگاه از سری حاضران از نماینده حقوقی ناجا خواست با حضور در جایگاه، مطالب خود را بیان کند.

به گزارش ایرنا؛ نماینده حقوقی ناجا در جایگاه حاضر شد با بیان اینکه متهم که حین جرم دستگیر شده خود را متعلق به یک گروه خاص معرفی کرده است، گفت: در طول مدت حادثه، رعایت اخلاق اسلامی جزو رفتارهای ماموران ناجا بود؛ درحالی که شورشیان از رفتار خود دست نکشیده و در نهایت رفتارشان منجر به این جنایت شد.

سرهنگ فلاح زاده خاطرنشان کرد: متهم حادثه و همدستانش باید بدانند که اقدام آنها موجب شهادت چهار جوان برومند و مجروح شدن بیش از ١٠ تن از ماموران و همچنین وارد شدن خسارت بسیاری به اموال مردم و سلب آسایش عمومی شده است.

نماینده حقوقی ناجا از از قاضی پرونده خواست که شاهدان عینی حادثه،را به منظور بیان مشاهدات خود به جایگاه احضار کند که قاضی کشکولی خطاب به شاهدان از آنان خواست به ترتیب در جایگاه حاضر شده و آنچه را که در آن حادثه مشاهده کرده اند، بیان کنند.

یکی از شاهدان حادثه با حضور در جایگاه، گفت: هنگامی که به خیابان رسیدیم، هنوز حتی از موتورهای خود پیاده هم نشده بودیم که آنان به سمت ما کوکتل مولوتوف پرتاب کردند اما با این حال به ما دستور داده شده بود که اصلا حق برخورد نداریم و نباید به مردم و اموالشان آسیبی برسد.

وی ادامه داد: در خیابان هفتم اتوبوسی را دیدم که با سرعت کمی در حال حرکت به سمت ما است که فکر کردیم می خواهد از خیابان عبور کند؛ اما پس از اینکه مدتی از حرکتش گذشت، ناگهان بر سرعتش افزود و با حرکت به سمت چپ و راست به مأموران حمله ور شد.

این شاهد اضافه کرد: دیدم شهید امامی در حال کمک به مردم و هدایت آنان به سمت پیاده رو بود که با اتوبوس برخورد کرد؛ پس از آن دوباره اتوبوس منحرف شد و از روی شهید بایرامی عبور کرد که البته در آنجا هم دیدم شهید بایرامی در حال فریاد زدن بود و به مردم می گفت فرار کنید.

به گفته این شاهد عینی ماجرای خیابان گلستان هفتم، این اتوبوس به خاطر ترافیک و شلوغی خیابان و حضور ماشین های داخل خیابان از حرکت ایستاد.

در این هنگام قاضی کشکولی از شاهد پرسید در گزارشات آمده که در اتوبوس جای گلوله مشاهده شده است که شاهد پاسخ داد ما اصلا اسلحه و سلاح گرم به همراه نداشتیم.

قاضی دوباره از او پرسید: آیا خود شما متهم را در اتوبوس دیدید؟ که او گفت بله او را پشت فرمان زمانی که داشت از جلوی ما با سرعت کم عبور می کرد، دیدم.

**اظهارات دومین شاهد ماجرای خیابان گلستان هفتم

یکی دیگر از شهود سپس با درخواست قاضی در جایگاه حاضر شد و در تشریح واقعه شب ٣٠ بهمن ، گفت: ماموریت داشتیم به سمت کلانتری 102 پاسداران حرکت کنیم. به محض پیاده شدن از موتورها آشوبگران را دیدیم که خیابان را بسته بودند و باید آنان را طبق دستور متفرق می کردیم که آنان به سمت خیابان هفتم فرار کردند.

وی با بیان اینکه جزو نخستین کسانی بودم که وارد خیابان گلستان هفتم شدم، ادامه داد: در آنجا اتوبوسی را دیدم که به آرامی در حال حرکت بود نخست فکر کردم اتوبوس همکاران است که می خواهد مامور پیاده کند. با این حال اجازه دادم که از کنارمان بگذرد؛ اما پس از عبور از ما، ناگهان سرعت خود را زیاد و به سمت ماموران حمله کرد.

این شاهد افزود: در آنجا دیدم که شهید امامی بین اتوبوس و یک ماشین گیر افتاد و اتوبوس از روی او عبور کرد و سپس به سمت راست رفته و شهید بایرامی را هم به شهادت رساند.

رئیس دادگاه خطاب به شاهد دوم از او پرسید که فاصله بین این مقتولان چند نفر بود؟ که شاهد چنین پاسخ داد که تقریبا حدود 2 تا 3 متر با هم فاصله داشتند.

قاضی کشکولی ادامه داد که آیا شما دیدید ، به اتوبوس شلیکی شده باشد؟ و شاهد پاسخ داد: نه من ندیدم چون ما اسلحه نداشتیم و حتی سپر هم برای دفاع از خود نداشتیم.

قاضی کشکولی از شاهد پرسید : شما دیدید که این متهم از اتوبوس پیاده شود و شاهد گفت: چون پس از این حادثه بالای سر مقتولین رفتم، جلو نبودم که بیینم چه کسی از اتوبوس پیاده شد اما زمانی که اتوبوس از جلوی من عبور می کرد متهم را در پشت فرمان اتوبوس دیده بودم.

این شاهد ادامه داد: البته گفتند که همکاران برای متوقف کردن اتوبوس ، یک گاز اشک آور به سمت آن شلیک کرده اند و اگر ماشین های پارک شده در داخل خیابان نبود احتمالا اتوبوس افراد بیشتری را زیر می گرفت و به افراد بیشتری آسیب می رساند.