متاسفانه هر روز که گذشته، جامعه ما، مادیگراتر شده، مادیگرایی به این مفهوم که همه ثروتمند نیستند اما چون ثروتمندان نوکیسهای پیدا شدند که با ثروتشان، خودشان را به رخ بقیه میکشند، بلیه این رفتار نامناسب به طبقات پایینتر جامعه هم منتقل شده به این معنا که طبقات پایینتر با قرض کردن و حتی کوچک کردن سفرهشان به بهای افزایش زرق و برق ظاهرشان، میخواهند خود را هم طبقه طبقات ثروتمندتر جامعه نشان دهند.
روزنامه اعتماد نوشت: «ویژگی عید نوروز و سال نوی ما، نو شدن و به استقبال نو رفتن است، همزمان با آداب و رسومی همچون خانهتکانی که یک رسم سمبلیک است. به این معنا که ما گرد و غبارهای طول زمستان را از اشیا و خانهمان پاک میکنیم تا به استقبال طبیعت برویم و به استقبال نو برویم و روزی نو را با تأسی به مفهوم همان دعایی که میخوانیم «حول حالنا الی احسنالحال» آغاز کنیم.
اگر نگاهمان این گونه باشد، نوروز، بیشتر یک تغییرروانی و رفتاری است و پشت کردن به تاریکیها و گرفتگیهای حاصل از زمستان و زمستان، سمبل گرفتگی اما متاسفانه، ما گرفتار یک دنیای تجاری هستیم. در دنیای جدید و در سطح بینالمللی و این دنیای تجاری، دنیای تولید هر چه بیشتر و مصرف هر چه بیشتر است که فقط هم مختص جامعه ما و نوروز ما نیست.
در کشورهای مسیحی که ۲۵ دسامبر روز تولد حضرت مسیح است و از ماه نوامبر و حدود یک ماه قبل از این موعد، تمام مراکز خرید ولولهای به راه میاندازند در جهت فروش هرچه بیشتر و در واقع، در دنیای صنعتی، تجارت بر سنتها و اعیاد و جشنهای سنتی سوار شده است.
درست است که ما نو میپوشیم اما نو پوشیدن در دو نسل قبل، مفهوم دیگری داشت به این معنا که خرید پوشاک یک خانواده موکول میشد به شبهای عید ولی در حال حاضر، بهار و تابستان و پاییز و زمستان هم، مغازهها ما را با تبلیغاتشان دعوت میکنند به خرید کفش و پیراهن و لباس و بنابراین، مفهوم خرید لباس عید با آن نوپوشی قدیم بسیار متفاوت شده است.
اگر به این تغییرات توجه کنیم، نوروز موعد نوگراییهای جدیدتر خواهد بود. به عنوان نمونه، امروز که حمل و نقل عمومی و امکانات تردد شهری و بین شهری پیشرفت کرده، مردم میتوانند دید و بازدیدهایشان را برخلاف ایام قدیم، گستردهتر کنند تا به همدلی بیشتری برسند.
اما این تغییرات رفتاری نیازمند تغییر ساختارهای اجتماعی هم هست. متاسفانه هر روز که گذشته، جامعه ما، مادیگراتر شده، مادیگرایی به این مفهوم که همه ثروتمند نیستند اما چون ثروتمندان نوکیسهای پیدا شدند که با ثروتشان، خودشان را به رخ بقیه میکشند، بلیه این رفتار نامناسب به طبقات پایینتر جامعه هم منتقل شده به این معنا که طبقات پایینتر با قرض کردن و حتی کوچک کردن سفرهشان به بهای افزایش زرق و برق ظاهرشان، میخواهند خود را هم طبقه طبقات ثروتمندتر جامعه نشان دهند.
در حالی که در این جامعه ایرانی ما در گذشته، ثروتمندان ما متواضعتر بودند و خود را با ثروتشان به رخ دیگری نمیکشیدند و حتی به گونهای عمل میکردند که در همان محله خودشان، با ثروتی که داشتند امکاناتی برای خانوادههای کمدرآمد فراهم میکردند که آنها هم نونوار شوند همچنان که خودشان نونوار میشدند تا این فاصله فقیر و غنی، هر چه کمتر مشخص باشد.
متاسفانه امروز و هر چه زمان گذشت، خودخواهی و زیادهخواهی بخشی از جامعه به خاطر آنچه در اختیار گرفته موجب شده و موجب میشود طبقات پایینتر جامعه هم برای این که از این قافله عقب نمانند، گرایش به شباهت با همان طبقه نوکیسه پیدا کنند اما این گرایش، حتما در سفره انداختن و شیرینی خریدن و آجیل خریدن و میوه خریدن و لباس خریدن اثر میگذارد و عید را به کامشان تلخ میکند، چرا؟ چون وقتی بیش از ظرفیت جیبشان هزینه میکنند، بیش از آن که دچار شادمانی شوند، دچار حزن میشوند.»