پخش زنده و نسبتا کامل مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر، اگرچه از نگاه برخی، اتفاق چندان مهمی هم تلقی نمیشود اما بسیاری را به تایید این جملات میرساند که «تلویزیون قصد آشتی با مخاطب را دارد» و «میخواهد اعتمادها را دوباره برگرداند». آنچه مسلم است برای رسانهای که این روزها به شدت دنبال راهکاری برای بالا بردن تعداد مخاطبش میگردد، پخش زنده و کامل اختتامیه جشنواره فیلم فجر، میتواند کلیدی باشد برای باز شدن درهای جدید به سوی هنرمندان و مهمتر از همه بینندگانی که بزرگترین سرمایه رسانه ملی محسوب میشوند.
جشنواره فیلم فجر یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی هنری کشور است و حضور هنرمندان در مراسم اختتامیه که با هدف معرفی و تجلیل از برگزیدهها انجام میشود، جذابترین بخش این ماراتن سینمایی را شامل میشود؛ در این میان برخی فیلمسازان معتقدند نحوه پوشش این مراسم میتواند چالشی جدی برای صداوسیمایی باشد که این روزها در پی جذب بیشتر مخاطب است.
هر چند باید در نظر داشت که پخش زنده و کامل مراسم اختتامیه از شبکههای تعاملی و همچنین شبکههای اجتماعی، امکان نسبتا جدیدی است که علاقمندان به سینما را در صورت پخش نامناسب مراسم اختتامیه از شبکههای صداوسیما، از رسانه ملی بینیاز میکند.
ایسنا از نخستین روزهای آغاز جشنواره فیلم فجر با تهیه و پخش سلسله مصاحبههایی دربارهی لزوم تعامل بیشتر رسانه ملی و سینما که جلوهای از آن را میتوان در پخش زنده مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فیلم فجر شاهد بود، به دنبال رسیدن به همکلامی سینما و تلویزیون است که نتیجهی آن در نهایت به نفع همگان از جمله هنرمندان و علاقمندان سینما خواهد بود.
جسارت به خرج دهید
مهرداد خوشبخت از جمله هنرمندانی که معتقد است: اگر تلویزیون مراسم اختتامیه فیلم فجر را درست پخش کند میتواند تعداد بینندههای خود را افزایش دهد و افرادی که به سمت شبکههای اجتماعی میروند را به سمت خود جذب کند.
این کارگردان سینما و تلویزیون با پخش زنده مراسم اختتامیه فجر از صداوسیما موافق است و در عین حال میگوید: متاسفانه تلویزیون ما ممیزیهایی دارد که نمیتواند تصاویر متنوع و جذابی از مراسم پخش کند. جذابیت این نوع مراسم به نمایش تصاویر هنرپیشهها و هنرمندان است که تلویزیون ما پخش نمیکند، اگر در نهایت مراسم به روی آنتن برود از روی رفع تکلیف است.
او به تفاوت پوشش غالب جامعه با آنچه از تلویزیون نمایش داده میشود اشاره میکند و در عین حال میگوید: اگر مراسم اختتامیه زنده از تلویزیون پخش نشود فقط به دلیل پوشش شرکتکنندگان در مراسم نیست بلکه به خاطر حرفهایی که برخی هنرمندان در مراسم اختتامیه میزنند هم این اتفاق میافتد.
خوشبخت در نهایت از مدیران تلویزیون میخواهد که جسارت بیشتری به خرج دهند و مراسم اختتامیه جشنواره را پخش کنند، چراکه با پخش آن هیچ اتفاق بدی نمیافتد.
او میگوید: اگر مراسم اختتامیه پخش نشود، به بینندگان خود و حتی افرادی که تلویزیون نمیبینند بیاحترامی میکنند و باعث میشوند همان درصد کوچکی که تلویزیون تماشا میکنند به سمت شبکههای اجتماعی بروند و دیگر تلویزیون را دنبال نکنند.
حساسیت خطای بزرگی است
محسن چگینی از جمله تهیهکنندگانی است که میگوید: تلویزیون با حساسیت نشان دادن به پخش برنامههایی مانند مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر وپخش نکردن تیزر برخی فیلمها به خاطر یک بازیگر، خطای بزرگی انجام میدهد.
این تهیه کننده سینما و تلویزیون به مراسم اختتامیه که در سالهای گذشته با تأخیر پخش میشد اشاره و اظهار میکند: تلویزیون همیشه در پخش مراسم دچار مشکل بوده است که میتوان دلیل آن را فضای اختتامیه و افتتاحیه جشنواره فیلم فجر، یعنی نحوه پوشش و اجرا دانست. در واقع این فضا با سیاستهای تلویزیون همخوانی ندارد؛ البته از نگاه من، با پخش آن اتفاقی نمیافتد؛ و پخش این مراسم اصلا آنقدر پیچیده نیست و به راحتی میتواند روی آنتن برود.
او ادامه میدهد : تلویزیون با پخش نکردن تیزر برخی فیلمها به خاطر یک بازیگر، خطای بزرگی انجام میدهد؛ و باعث حساس شدن جامعه نسبت به آن موضوع میشود و عملا به رسانهها سوژه میدهد. با پخش کردن این نوع مراسم یا آگهیهای فیلمها اتفاقی نمیافتد. در واقع یک موضوع ساده را با این کارها پیچیدهتر میکند و تأثیر منفی میگذارد.
چگینی در پایان به دوگانگی فضای تلویزیون و جامعه اشاره می کند و میگوید: زمانی که میخواهیم سریالی بسازیم در هیچ جای تهران نمیتوانیم دوربین بگذاریم به دلیل اینکه افرادی که در جامعه هستند یا مویشان بیرون است یا نحوه پوششان مناسب پخش از تلویزیون نیست. با اینکه این فضا واقعیت جامعه ماست اما نمیتوان آن را در تلویزیون نشان داد و این دوگانگی در فضای تلویزیون و جامعه اعتماد مخاطب را کم میکند.
بهرهگیری از راهکار نمایش فوتبالها
بیژن بیرنگ معتقد است: اگر صداوسیما بخواهد سختگیری کند که افرادی که روی صحنه میآیند چه باید بکنند، نمیتواند مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر را پخش کند؛ البته با راهکارهایی که فوتبال را پخش میکنند، میتوانند مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر را هم به روی آنتن ببرند.
این کارگردان سینما و تلویزیون به چالش صداوسیما برای پخش مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر اشاره میکند و ادامه میدهد: این چالشها همیشه بوده و میان چیزی که به عنوان واقعیت در جامعه وجود دارد با آن چیزی که نشان میدهند، تفاوت دارد. پوشش جامعه بخشی از واقعیتهای اجتماعی است و آن چیزی که صداوسیما از پوشش تعریف میکند، واقعیت نیست. این اختلافها همیشه وجود داشته و دلیل آن را نمیدانم. برای مثال در تلویزیون محدودیتهایی در حجاب وجود دارد به این معنی که یک تار مو نباید معلوم باشد اما در سینما، خیابان و فضاهای دیگر ... چنین پوششی وجود ندارد. واقعیتی که تلویزیون همیشه نشان میدهد این است که جامعه ما همیشه به این شکل است و من نمیدانم برای چه کسی این نوع پوشش را نشان میدهد؛ برای عده خاصی؟ فکر میکنم این عدم تطابق با واقعیت برای عده خاصی است که یعنی ببینید چقدر تلویزیون ما ویژگی خاص دارد.
او میگوید: این کار ما را به سمت پنهان کردن حقیقت میکشاند. تلویزیون در اکثر مواقع واقعیت نادرستی را از یک حقیقت نشان میدهد. فردی میگوید اگر پوشش زنان در اختتامیه خوب باشد ما مراسم را پخش میکنیم؛ یعنی اینکه انگار مهمانان بخشی از یک شو هستند که باید ظاهری را مطابق استانداردهایی که تلویزیون برای خودش تعریف کرده (که معلوم نیست از کجا تعریف کرده)، رعایت کنند تا تلویزیون این مراسم را زنده به روی آنتن ببرد.
بیرنگ در نهایت چالش پوشش در صداوسیما را تعریفی از حقیقت برای خودشان میداند که با جامعه امروز تطابق ندارد و اضافه میکند: اگر صداوسیما بخواهد سختگیری کند که افرادی که روی صحنه میآیند چه باید بکنند، نمیتواند مراسم را پخش کند؛ البته همانگونه که فوتبال را پخش میکنند میتوانند با همین راهکارها مراسم اختتامیه را به روی آنتن ببرند.
تلویزیون خود را با شرکتکنندگان هماهنگ کند
مسعود آبپرور از جمله هنرمندانی است که میگوید: به جای تعیین پوشش برای شرکتکنندگان در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر، بهتر است با اعمال تمهیداتی از سوی تلویزیون، امکان پخش این مراسم را فراهم کنیم.
این کارگردان سینما و تلویزیون پخش مراسم جشنواره را حرکت خوبی میداند و اضافه میکند: شنیدم که یکی از مدیران پخش، آن را منوط به پوشش شرکتکنندهها میداند. به نظرم تعامل باید ادامه پیدا کند تا در جایی به تعادل برسد. به جای اینکه برای مهمانان و افرادی که در جامعه حضور دارند و ما برای آنها دوربین میگذاریم و رفتارشان را ثبت میکنیم، تعیین و تکلیف کنیم، بهتر است خودمان را با آنها هماهنگ کنیم.
او در پایان میگوید: زمانی که یک سریال را میسازیم طبیعی است که جلوههای مربوط به بازی، لباس، فیلمبرداری، تدوین و ... در اختیار من باشد و آرایهها را من کارگردان بچینم و در مقابل مخاطب خود قرار دهم. اما زمانی که واقعهای جریان دارد و من دوربین خود را میبرم تا آن را انعکاس دهم، آنچه جلوی دوربین اتفاق میافتد در اختیار من نیست؛ بنابراین سعی میکنم آداب و فرهنگ رسانه خود را با آن هماهنگ کنم. اگر نمیتوانم به اتفاق نزدیک بشوم ممکن است آن تصاویر را از دور نشان بدهم که حتی انتقاداتی میشود که چرا این تعداد نمای باز داشتیم. اما بعد از مدتی مجریان و شرکتکنندگان در آن مراسم خودشان پاسخ مناسب را پیدا خواهند کرد که ممکن است آرایههای موجود در آن فضا مناسب آداب تلویزیون نبوده است پس احتمالا باید کاری کرد که تلویزیون و دوربینهایش به ما نزدیکتر شوند؛ یعنی خودشان پیدا کنند که چگونه میتوان نزدیک شد نه اینکه برای آنها تعیین تکلیف کنیم.