زومیت - شرکت بورینگ تحت نظر ایلان ماسک فعالیت میکند و قصد دارد با استفاده از تونلهای زیرزمینی مشکل ترافیک لسآنجلس را حل کند. فعالیتهای این شرکت نکات جالبی برای بازاریابان دارد.
ایلان ماسک، میلیاردر پرکار و کارآفرین سریالی است که در دههی گذشته توجه کل مردم دنیا را با برنامهی فرستادن موشک به مریخ و ساختن خودروهای خودران به سمت خود جلب کرده است. او در حال حاضر مشغول کار کردن روی پروژهای است که بتواند با استفاده از شبکهای از تونلهای زیرزمینی مشکل بزرگی را حل کند. بورینگ کمپانی (Boring Company) نام این شرکت است و زیر نظر ایلان ماسک فعالیت میکند. این شرکت قصد دارد با احداث تونلهای زیرزمینی مشکل ترافیک شهر لسآنجلس را حل کند. در حال حاضر شهروندان لسآنجلس ۹۰ ساعت از زمان خود را در طول سال در ترافیک سپری میکنند. ایلان ماسک در رابطه با این مشکل گفته است: «حملونقل باید به سه بعد گسترش پیدا کند. حملونقل هوایی یعنی استفاده از خودروهای پرنده، یک بعد این طرح است. اما ساختن این خودروها با مشکلات آبوهوا و تولید سروصدای همراه است و همچنین نگرانیهایی در مورد سقوط آنها وجود دارد. مورد دوم، حملونقل در زیر زمین و استفاده از تونلها است.» شرکت بورینگ در تلاش است تا با احداث تونلهای کمهزینه، سرعت حملونقل در مناطق شلوغ را افزایش دهد. با اجرا شدن این طرح، طی کردن مسافت بین شهرهای نیویورک تا واشنگتن در کمتر از ۳۰ دقیقه ممکن خواهد شد.
علاوه بر مهندسی فوقالعاده قوی، توسعهی طرحها و نامهایی که پشت این شرکت بودهاند، بازاریابی یکی دیگر از عوامل موفقیت این شرکت است. متخصصان معتقدند میتوان از تکتک اقدامات این شرکت نکات آموزندهای در مورد بازاریابی یاد گرفت. در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی اقدامات شرکت و نکات آموزندهی آن میپردازیم.
زمانی که ایلان ماسک این پروژه را اعلام کرد، همه چیز تنها در حد یک ایدهی بزرگ بود. معرفی این طرح بهوسیلهی یک ویدئوی مفهومی انجام شد و پتانسیل پذیرش طرح این تونلها در طولانیمدت بهطور کامل توضیح داده شد. ماسک و سایر اعضای تیم پیش از صرف هرگونه زمان و هزینهی قابل توجهی، فرضیهی خود را ارزیابی و میزان پذیرش ایدهی خود را در بازار برآورد کردند. پیادهسازی کل این مفهوم سالها طول خواهد کشید؛ اما سرمایهگذاران، مشتریها و سازمانها بابت اجرای این طرح بسیار هیجانزده هستند.
شرکت بورینگ از ابتدای آغاز کار و شروع حفاری در برخی شهرها توانسته است مورد حمایت و پذیرش قرار بگیرد. جلب اعتماد دیگران پیش از ساختن محصول، اعتمادبهنفس را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد و از هدر رفتن منابع جلوگیری میکند. بازاریابان سایر شرکتها نیز میتوانند از این راه استفاده کنند و پیش از اقدام به ساخت محصول، مدل اولیهی آن را از راههای مختلف مورد ارزیابی قرار دهند. استراتژیهایی که بر مبنایی دادههای جمعآوری شده پیادهسازی میشوند، موفقتر خواهند بود.
شاید یکی از بزرگترین دلایل موفقیت شرکت بورینگ ارتباط آن با شخصیت شناختهشدهای مانند ایلان ماسک باشد. ماسک سابقهی درخشانی در کارآفرینی دارد و به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کرده است. او در حال حاضر بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین اینفلوئنسرهای دنیای تکنولوژی شناخته میشود. ایلان ماسک میلیونها دنبالکننده در شبکههای اجتماعی خود دارد و همیشه پستهای مربوط به پروژههای بزرگ خود را با آنها به اشتراک میگذارد. ویدئوهایی که او در مورد شرکت بورینگ در توییتر پست میکند، یکی از دلایل جلب توجهها به سمت این شرکت و موفقیت آن بوده است.
انجام چنین کاری یکی از نمونههای موفق اینفلوئنسر مارکتینگ است و مطمئنا تأثیر فوقالعاده زیادی در موفقیت برند دارد. درواقع اینفلوئنسر مارکتینگ بهعنوان یکی از کارآمدترین راههای افزایش مخاطبان شناخته میشود. برای بازاریابی به این روش باید ابتدا اینفلوئنسر فعال در حوزهی کاری خود را پیدا کنید و سپس از او بخواهید اطلاعات مربوط به محصولات و خدمات شرکت شما را با مخاطبان خود در میان بگذارد.
همانطور که میدانید کلمهی بورینگ در زبان انگلیسی به معنای خستهکننده است و استفاده از چنین نامی برای یک شرکت حس کنجکاوی هر فردی را برمیانگیزد. شرکت بورینگ یا همان خستهکننده که حس طنز ایلان ماسک را دارد، از تکنیکهای بسیار پیچیدهای برای پیادهسازی تونلها استفاده میکند؛ اما این کار به نظر مؤسسان آن ساده و خستهکننده است. این حس شوخطبعی کمک کرده است مخاطبان برای دانستن جزئیات کار شرکت بیشتر ترغیب شوند.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که آنها برای تبلیغ شرکت خود تصمیم گرفتند کلاههایی با لوگوی شرکت به فروش برسانند. این بازاریابی ساده بسیار موفق بود و بیش از ۵۰ هزار کلاه با لوگوی شرکت بورینگ به فروش رفت. این روش نهتنها تبلیغات خوبی برای شرکت بود بلکه حمایت مردم سراسر دنیا را به آنها ثابت کرد. همانطور که میدانید، حمایت کاربران و مشتریها بزرگترین دارایی یک برند است و حتی بقای شرکت به این موضوع بستگی دارد.
وظیفهی یک بازاریاب این است که بهطور مرتب با هزاران طرفدار برند در ارتباط باشد و از علایق آنها برای این موضوع استفاده کند. شاید با خودتان بگویید لحاظ کردن سلیقهی شخصی هزاران مشتری در تعیین نوع ارتباط کار سختی است؛ اما به یاد داشته باشید که حس طنز و شوخطبعی همیشه جواب خواهد داد.
یکی دیگر از کارهای بزرگی که تیم بازاریابی شرکت بورینگ بهخوبی انجام داد این بود که نمای شفافی از ساخت شرکت خود را به مردم ارائه کرد. انتشار عکس، ویدئو و گزارش از روند پیشرفت کار بهصورت هفتگی در موفقیت آنها تأثیرگذار بود. این کار نهتنها ارزش حرفهایی را که زده بودند ثابت میکرد، بلکه به حامیان و سرمایهگذاران نشان میداد که اعضای تیمشان تا چه اندازه رو به جلو حرکت کردهاند.
تهیهی گزارش از پیشرفت کار، تکنیکی است که ارتباط میان برند و مخاطبان آن را افزایش خواهد داد. شرکت بورینگ یک صفحهی مخصوص برای بازخورد دارد و از افراد علاقهمند دعوت میکند که نظر، سؤالات و پیشنهادهای خود را از این طریق اعلام کنند. گوش دادن به صحبتهای مخاطبان نشاندهندهی ارزش و اهمیت این افراد برای شما است و محبوبیت برند را افزایش خواهد داد.