مصطفی تاج زاده به روزنامه شرق گفت:مهمترین نقش اصلاحطلبان در شرایط فعلی این است که اجازه ندهند ایران، سوریه یا لیبی شود. این خطری جدی است که جامعه ما را مثل جوامع دیگر تهدید میکند.
يکي از دلايلي که سوريه گرفتار اين وضعيت شد، فقدان يا ضعف جريان اصلاحي در آن کشور بود، بهگونهاي که يک جريان قدرتمند اصلاحطلب در آن کشور وجود نداشت که همزمان دولت و ملت را مخاطب قرار دهد و به آنها هشدار دهد که از مرزهاي خاصي نبايد خارج شوند و دست به روشهاي خشونتآميز نزنند؛ يعني از يک طرف، دولت بگيروببند راه نيندازد و از طرف ديگر، معترضان دست به سلاح نبرده و خشونتورزي نکنند. کمااينکه همه سوريه امروز نااميد شدهاند و همه باختهاند. مهم نيست که چه کسي در رأس قدرت است و چه کسي نيست. بيشترين آسيب را مردم ديدهاند، صدها هزار نفر کشته شده و ميليونها نفر آواره شدهاند.
همچنين بسياري از زيرساختهاي اين کشور نابود شده است و مهمتر از همه اينکه چه زماني ميتوانند به سوريه قبل از اين حوادث بازگردند.
تمام تلاش رسانههاي فارسيزبان بيگانه؛ مثل بيبيسي فارسي و صداي آمريکا و کانالهايي مثل آمدنيوز، به دنبال بدنامکردن اصلاحطلبان و نااميدکردن مردم از اصلاحات دروني و بيفايدهخواندن صندوق رأي است تا جايگزين آن را براندازي، خشونتورزي و سوقدادن سياست به کوچه و خيابان و به صورت خشن نشان دهند. ما بايد بدانيم اتفاقا بزرگترين کارکرد جريان اصلاحي در خاورميانه کنوني در هر کشوري، بهويژه ايران، اين است که جلوي درگيريهاي خونين داخلي را بگيرد. ما هيچ دشمني بدتر از وضعيت هرجومرج نداريم. ملت ما متنوع و متکثر است و گرايشهاي متفاوتي دارند و هيچکدام قادر به حذف ديگري نيستند. هرکدام که بخواهند خط ناديدهگرفتن ديگري را دنبال کند، سر از فاشيسم درميآورد. احتمال موفقيت چنين موضوعي در ايران ناممکن است، اما آنچه محتمل مينماياند، تبديلشدن اين تحرکات و رودررويي مردم با يکديگر است. اگر خداينکرده اصلاحطلبان در انجام وظيفه خود کوتاهي کنند؛ يعني از سويي دولت را مهار نکنند و از سوي ديگر به مردم هشدار ندهند که به روشهاي خشن متوسل نشوند؛ چراکه اين يک بازي باخت - باخت است که همه زيان ميبينيم.