رضا فروانی*، جریان تقبیح خرید کالای قاچاق برای جاری شدن و هنجار شدن در جامعه نیازمند تحقق بسترهای فرهنگی مناسب است، درواقع بدون ایجاد و ترویج این بسترها نمیتوان انتظار داشت این رویکرد در اقشار مختلف مردم که تعیینکنندهترین نقش را در اقتصاد دارا هستند نهادینه و به مرحله اجرا درآید. بیشک پس از پذیرفتن نگاه فرهنگی به مقابله با قاچاق کالا به عنوان یک از پایههای تحقق اقتصاد مقاومتی در سطوح مختلف جامعه، نظام آموزشی کشور در جایگاه اصلیترین محمل شکلگیری و ترویج خطوط فرهنگی کشور مورد توجه خواهد بود.
در واقع تبیین وظایف و مسئولیتهای آموزش و پرورش و نهاد مدرسه در تحقق اهداف همچون خرید کالای داخلی نقشی محوری در شکل دادن به باور و خواست ملت در ضرورت پیگیری و تحقق سبک و الگوی مصرف ایرانی اسلامی به عنوان تنها راهکار ادامه حیات فرهنگی کشوردر دنیای پر آشوب کنونی است.
نظام آموزشی کشور با در اختیار داشتن بیشترین زمان برای اثرگذاری در ذهن و عملکرد افراد جامعه از سنین کودکی تا مقطع مهمی از رشد در دوره جوانی منبع مهمی برای تامین و ارتقاء سرمایه انسانیست. وزارت آموزش و پرورش با پوشش مستقیم بیش از سیزده میلیون نفر از نسل آتی کشور و حضور بیش از یک میلیون نفر فرهنگی به عنوان یکی از اصلیترین گروههای مرجع کشور ظرفیت زیادی را برای فرهنگ سازی درباره اصلاح الگوی مصرف را دارد.
مسئولین وزارت آموزش و پرورش نیز بر ضرورت توجه به این ظرفیت در وزارت خانه مطلوب خود واقف هستند و در سالهای پس از مطرح شدن موضوع سبک زندگی به نقش این وزارتخانه در بهینه سازی روندها و ساختارها و فرهنگ سازی از طریق گنجاندن سرفصل هایی در کتاب های درسی دانش آموزان و معلمان و دانشجومعلمان و برگزاری دوره اشاره کردهاند.
از سوی دیگر نقش معلمین در تحقق سیاستها و خط مشیهای اعلامی نیز در نهادی همچون مدرسه بسیار پررنگتر از عوامل اجرایی در بخشهای دیگر در موضوع سبک زندگی ایران اسلامی است. فرهنگ اشاعه شده از طریق برنامه رسمی آشکار یعنی کتابهای درسی، محتوای آموزشی و فعالیتهای رسمی تعریف شده همهی تاثیری نیست که مدرسه میتواند بر مخاطبین خود بگذارد. علاوه بر برنامه درسی آشکار، «برنامه درسی پنهان» (از جمله رفتار و سلوک معلمان و اولیای مدرسه و روابط بین دانشآموزان) نیز تاثیر قابل توجهی بر شکلگیری فرهنگی دانشآموزان دارد. چه بسا اثری که دانشآموزان به ویژه در سنین پایینتر از برنامه درسی پنهان در این رابطه بپذیرند، بیش از بخش رسمی و آشکار برنامههای مدرسه باشد!.
آنچه که به صورت خلاصه در مورد نقش فرهنگی نظام آموزشی در کل و معلمین به صورت خاص در تحقق سبک زندگی ایرانی اسلامی می توان بیان داشت این است که وزارت آموزش و پرورش باید اقدام به طراحی یک الگوی مشخص از شیوهی زندگی متناسب بر اساس سه محور اعتماد بهنفس ملی، روحیهی جهادی، و پرهیز از لقمهی حرام نمایند. همچنین در برنامه درسی به ویژه آموزش های نامحسوس و یادگیری غیررسمی سبک زندگی و الگوی مصرف اسلامی و روحیه مشارکت و کار جمعی فرهنگ سازی در نماید و ترویج فرهنگ کار آفرینی ، آموزش محیط کسب و کاردر بین دانش آموزان رشته های فنی ، حرفه ای و نظری در این زمینه بسیار ضرور است.
اما باید توجه داشت که سرمایه گذاری در آموزش و پرورش به معنی پذیرفتن نقش فرهنگی این نهاد در تبدیل سرمایههای اقتصادی به سرمایههای انسانی و بستر سازی جهت تحقق توسعه پایدار است. در واقع، نحوه تعامل دولت با آموزش و پرورش به عنوان بخشی از حاکمیت که نیازمند سرمایهگذاری بلند مدت با هدف اثر گذاری مستقیم در آینده اقتصاد از طریق تربیت نیروهای متخصص و سرمایههای انسانی و همینطور اثرگذاری غیر مستقیم در مسیر اقتصادی کشور از طریق ایجاد و گسترش فرهنگ اقتصادی صحیح میباشد تعیین کننده آینده سرمایه انسانی در کشور است. مساله مهمی که در مسیر این سرمایه گذاری وجود دارد عبارت است ازجلوگیری از اتلاف و هدر رفت سرمایههای اقتصادی و انسانی با بهینه کردن ساختار اداری و اقتصادی آموزش و پرورش.
متاسفانه محدودیت های بودجه ای آموزش و پرورش به عنوان نهاد تاثیرگذار فرهنگی و اختصاص بیش از 90 درصد از بودجه این وزارتخانه به حقوق و دستمزد کارکنانش در عمل بر کیفیت تعلیم و تربیت اثر منفی گذاشته است. در چنین فضایی می توان با نگاه کارشناسی ، طرح های درآمد زایی و اقتصادی در آموزش و پرورش را مورد توجه قرار داد.
2نظام آموزشی ما باید متناسب با سبک زندگی ایرانی اسلامی عمل كند. كاركرد نظام آموزشی آن است كه كودكان، نوجوانان و جوانان یك كشور را متناسب با شرایط و نیازهای تاریخی آن برهه تربیت كند، اما متأسفانه این اتفاق در كشور ما بهخوبی رخ نمیدهد.
حال این سؤال مطرح است كه نظام آموزشی ما چه اندازه به دنبال نهادینه کردن سبک زندگی ایرانی اسلامی و بارآوردن مخاطبان خویش با این رویکرد است و آیا اصلاً طرحی برای این امر مهم دارد كه فرزندان این مرز و بوم را آگاه به آینده اقتصادی خود باربیاورد؟! ما نیاز داریم كه از سطح پیشدبستان برای این مسأله برنامه داشته باشیم. ما به شعر و داستان و كاریكاتورهایی احتیاج داریم كه كودكانمان را به این سمت هدایت كنیم. بنابراین توجه به نظام آموزشی و تربیتی در این عرصه بسیار مهم و حیاتی است.
متخصص حوزه روانشناسی*