علیرضا افشاری
دبیرکل شبکهی سمنهای میراثی استان تهران
چهارشنبه بیستوششم مهرماه ریاست جدید «ستاد توانافزایی و حمایت از فعالیت سازمانهای مردمنهاد شهر تهران» از خودش رونمایی کرد و در نشستی که با جمع محدود سمنهای همکار با ستاد و مدیران پیشین این مجموعه داشت، خود را به آنان معرفی نمود.
این تنها کاری بود که شورای پنجم شهر تهران در طی نزدیک به سه ماهی که از استقرارش در خیابان بهشت میگذرد در رابطه با سمنهای پرتوان و پرشماری که در پایتخت کشورمان فعال هستند انجام داد؛ زمانی که در دست کم نیمی از آن ریاست جدید این ستاد یعنی جناب حجت نظری، نفر بیستویکم فهرست انتخاباتی امید در اَبَرشهر تهران، انتخاب و مشخص شده بود.
در ارتباط با سمنها ستاد سمنها بهترین و کاراترین مرکز در تهران بزرگ میتواند باشد، چرا که دو ویژگیِ برجسته و متمایزکننده از دیگر نهادهایی که در این زمینه فعال هستند دارد:
نخست آنکه بودجهای تعریفشده دارد، که رقم قابل توجهی نیز هست؛ و دوم آنکه ارتباط نهادینه و مقتدرانهای با شهرداری، یعنی قدرتمندترین نهاد شهر تهران با انبوهی از امکانات که بهویژه برای کوششهای سمنی بسیار مورد نیاز هستند، دارد.
کارگروههایی که عموماً در دیگر نهادهای دولتی و حکومتی برای ارتباط با سمنها شکل گرفتهاند جدا از آنکه هر کدام بُرد و توان بسیار محدودی دارند بیشتر به نظر میرسند که بر پایهی سلیقهای شخصی و نه قانون یا آییننامههایی مورد وثوق شکل گرفتهاند، که گویا برای پیش بردنِ برخی وظایفِ عمومی آن نهاد ارتباطهایی مالی هم میانشان برقرار است.
به سخن دیگر، به نظر میرسد بهکارگیریِ سمنها و ارتباط برقرار کردن با آنها در سازمانهای حکومتی و دولتی و حتی عمومی، که گویا در دولتهای اخیر از بالا نیز دستورهایی در این باره داده شده، بیشتر جنبهای نمادین دارد و تا کنون ندیدهام که در این زمینه قدمی اصولی و پایدار برای کاری برداشته شود.
البته این آسیبِ بزرگ تا همین چندی پیش وصفِ حال ستاد مورد بحث نیز بوده است و این ستاد تنها توانسته بود شمار محدودی از کنشگران سمنیِ شهر تهران را به خود جذب کند که در همین تعداد کم نیز اکثراً منتقد فعالیت آن و از کارش ناراضی بودهاند؛ امری که میبایست آسیبشناسی شود و انتظار داشتهایم که این ستاد به سرعت و با توان به بازسازی خود پرداخته و به مدیریت کسانی که از دلِ کوششهای سمنی بیرون آمدهاند، و نه همچون گذشته محصولِ روابطی خاص بوده باشند، فراخوانی برای نشست با سمنها داشته باشد تا پس از مدتی، با تدوین برنامهای سنجیده و سپس تعطیل کردن کارگروههای موازی، بشود اقداماتی در خور شهر بزرگ تهران و سمنهای آن انجام داد.
اما گویا شورای شهر تهران و ریاست ستاد سمنها به تنها چیزی که توجهی ندارند زمان و گذشتِ آن باشد؛ گویی این کرسی دائمی است و ریاستِ آن رییسجمهور و این شهردارِ همسو، همیشگی است.
از این رو، نه تنها در ستاد سمنها کارچندانی انجام نشده (برای نمونه به سه کار واضحی که در یادداشت پیشینم به آنها اشاره کردم: گرد آوردنِ افراد آگاه و باتجربه در حوزههای سمنی و انتخاب کادر اداری طی مشورت با آنان؛ چیدنِ سازوکاری برای ارتباط عادلانهی ستاد با سمنهای شهر؛ و تدوینِ راهبردی برای رعایت شفافیت) و حتی یک گزارشِ سادهی مالی از چهار سال گذشتهی ستاد ارائه نشده است (خواستی به غایت معمولی که در دیگر سازمانهایی که دوستان اصلاحطلب بر مصدر امور قرار گرفتند دستکم برای نشان دادنِ اوضاعِ بد پیشین و نمایاندنِ قصد خود برای تحول، همیشه چنین گزارشهایی را میدهند)، بلکه حتی دستی را که برای همکاری بهسویشان دراز شده هنوز نفشردهاند!
به همراه شماری از دوستان سمنی، از جمله دبیران شبکههای محیطزیستی و «امداد و نجات» استان تهران، چهارشنبه پنجم مهر دیداری با برگزیدهی شورا برای ریاست ستاد سمنها، داشتیم تا دربارهی این سمت مهمی که بر عهده گرفته و کارهایی که میشود انجام داد گفتوگویی کنیم.
ایشان یادآور شد که برای این کار از مدتی پیش گروهی مشاور را در نظر گرفته و با آنها رایزنی میکند که ــ هر چند جای خالی دوستانی که در جمع بودند و بسیاری از دوستانی که طی سالها فعالیت در حوزههای سمنی در شهر تهران آنها را میشناسم و میدانم جزو برجستگان سمنیِ کشور هستند در چنین گروهی جای شگفتی داشت ــ از ایشان خواستیم که نشستی میانِ ما و آن ستاد برگزار کند تا دستکم به برنامه و راهبردی برسیم که مورد وثوقِ نمایندگانِ بخشِ بزرگی از سمنهای شهرمان باشد و در نتیجه کارها ثمربخشتر پیش برود.
ایشان پذیرفت و قول برپایی نشستی را در این خصوص داد، تا پس از نشستی اولیه، دست به دعوت از دیگر کنشگران و نمایندگان دیگر شبکهها هم بزنیم. اما این اتفاق، با وجودِ پیگیریهای ناشی از حُسن ظنِّ بسیار شخصِ خودم، هنوز رخ نداده است.
از سوی دیگر این شائبه ایجاد شده که گویا مدیرانی که مسبب دورانِ بدونِ خروجی و ناشفاف پیشین بودهاند و دبیران 22 منطقهی ستاد در شهر تهران را هم بر همین پایه چیدهاند، بر سر کار خواهند ماند؛ بهگونهای که با وجودِ شوکِ اولیهی ناشی از تغییر اعضای شورای شهر و نومیدی از ادامهی همکاری، اکنون باز کارها را به دست گرفتهاند.
شوربختانه، حتی هنوز اقدامی برای تهیهی یک گزارش سادهی مالی از چهار سال فعالیتِ این ستاد به ریاست خانم راستگو نیز نشده است؛ دورهای که به گفتهی خودِ ریاستِ کنونی ستاد سالی دستکم سه و نیم میلیارد تومان بودجه به این ستاد تزریق میشده است.
شاید اگر سالیانی پیش بود این عدم شفافیت و این کمتحرکی، که از آن بوی خوبی استشمام نمیشود، در میان انبوه اسرافِ سرمایه در شهرداری تهران چندان توجهی را برنمیانگیخت، اما آشکار است و همه میدانیم که دوره و زمانه تغییر کرده و هیچ چیز همچون دورهی قبل نیست و بر توانِ نظارتی و تأثیرگذاریِ نهادهای مردمی و رسانهها و کنشگران بسیار افزوده شده است.
موضوع «ستاد سمنهای شورای شهر تهران» اعتبار شورای شهر است نزد سمنها؛ یعنی، نهادهای متشکل واسط میان آنان و مردم. خوب است همهی اعضای محترم شورای شهر آن را مهم بگیرند و تنها به گزینشِ فردی برای آن بسنده نکنند، و در این زمینه راهبردی فوری و جدّی را اتخاذ نمایند.