۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۷۰۹۲۵
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۹ - ۱۵-۰۸-۱۳۹۶
کد ۵۷۰۹۲۵
انتشار: ۱۷:۴۹ - ۱۵-۰۸-۱۳۹۶

کاترین اشتون: آمریکا با نقض توافق هسته ای، اعتبار دیپلماتیک خود را تضعیف می کند

«کاترین اشتون» مذاکره کننده و مسول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا می گوید: آمریکا به ریاست «دونالد ترامپ» با نقض توافق هسته ای ایران، اعتبار دیپلماتیک واشنگتن را تضعیف خواهد کرد.

به گزارش ایرنا، مذاکره کننده پیشین برنامه هسته ای ایران در مقاله ای با عنوان «تندروها در ایران گفتند که نمی توان به آمریکا اعتماد کرد، ترامپ ممکن است ثابت کند که آنها راست می گفتند» که امروز دوشنبه در ماهنامه انگلیسی پراسپکت (Prospect) منتشر شد، نوشته است:مدتها قبل از این که ترامپ در عرصه سیاسی حضور یابد، مقامات ارشد ایرانی نگران تعهد پایدار آمریکا به توافق هسته ای بودند. تقریبا هر فردی که امیدوار به نامزدی ریاست جمهوری بود، وعده داده بود هر توافقی را پاره خواهد کرد. با نزدیک شدن به انتخابات، ایرانی ها به لفاظی های فزاینده ای که از سوی آمریکایی ها مطرح می شد، گوش می دادند.

درنشست های دوجانبه ای که با «جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران و مذاکره کننده سلفش داشتیم، گاه درباره این موضوع گفت و گو می کردیم که اگر آمریکایی ها رئیس جمهوری را انتخاب کنند که مخالف توافق است، چه خواهد شد. این مساله همچنین هر وقت من و «جان کری» وزیر امور خارجه پیشین آمریکا با تیم ایرانی ملاقات داشتیم، مطرح می شد.

پاسخ ما به این نگرانی آنها (ایرانی ها) دو بخش داشت: نخست، توافقی خوب که تحت نظارت مناسب و راستی آزمایی آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان سازمانی کاملا معتبر است، به خودی خود گویا است و نیازی به توضیح ندارد. در این صورت دلیلی برای چیدن توافق وجود نخواهد داشت. بسیاری دیگر از مسائل مربوط به ایران نیاز به توجه آمریکا و دیگران دارد، اما این موضوع، نه.

دوم، این توافق، توافقی دوجانبه نیست. پنج کشور دیگر نیز به عنوان بخشی از یک تیم که مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل است، به ریاست نماینده عالی اتحادیه اروپا (کرسی ای که بین سالهای 2009 تا 2014 برعهده داشتم) در این توافق حضور دارند. مذاکرات از 10 سال پیش با مشارکت وزیران امور خارجه فرانسه، آلمان، انگلیس و اتحادیه اروپا شروع شده بود. «حسن روحانی» اولین مذاکره کننده بود که بعدها رئیس جمهوری ایران شد. آمریکا، چین و روسیه در مراحل بعدی به نمایندگی از شورای امنیت به تیم مذاکره کننده پیوستند.

ما اغلب به این نتیجه می رسیدیم که تعامل با هر شش کشور بسیار مهم است. تعهد آمریکا لازم اما کافی نیست. جان کری مذاکره کننده ای زیرک بود اما این توافق فقط به آمریکا مربوط نمی شد. در هر نشست هماهنگ شده ای که من ریاست آن را برعهده داشتم، ما درباره دستور کار مذاکرات خود گفت و گو می کردیم و اگر لازم بود آن را به پایتخت های خود ارجاع می دادیم. در مواقعی، آمریکا بشدت تلاش می کرد سایر کشورها را مجبور به پذیرش نکاتی در توافق کند که بیشتر برای آنها مهم بود. ما برای دستیابی به موضعی مشترک از طریق مذاکراتی دشوار تلاش کردیم.

این موضوع آسان نبود زیرا مذاکرات ما در زمانی انجام شد که شش کشوری که به دنبال حفظ اتحاد خود بر سر ایران بودند، درباره مسائل دیگری عمیقا دچار اختلاف بودند. برای مثال، با به اوج رسیدن مذاکرات، آمریکا و اتحادیه اروپا درباره روسیه بر سر اوکراین اختلاف داشتند اما ما اجازه ندادیم این اختلاف بر آنچه انجام می دادیم، تاثیر بگذارد. ما اطمینان دادیم که نمی توانند بین ما اختلاف بیندازند و در عین حال آنها می توانند درباره پایبندی ما به آنچه که پیشنهاد می دهیم، اعتماد کنند. وقتی که در نوامبر سال 2013 (آبان 1393) به توافق موقت دست یافتیم، که شالوده توافق نهایی سال 2015 را بنا نهاد، آینده آن روشن به نظر می رسید.

در حقیقت، الگوی قدرت های بزرگ درباره مذاکره درباره برخی از مسائل حتی با وجود اختلافات عمیق در مسائلی دیگر، مدل خوبی برای پرداختن به مسائل دیگر به نظر می رسید.

با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، بیشتر ناظران تصور می کردند که واقعیت، دقایقی بعد از مراسم سوگند رئیس جمهوری جدید آمریکا، حتی اگر یک جمهوری خواه باشد، تحقق خواهد یافت. توافقی که موثر بوده و اجرا می شود به آسانی کنار گذاشته نمی شود.سپس ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا روی کار آمد. با وجود ادله روشن بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره پایبندی ایران به تعهدات خود، وی تصمیم گرفت توافق را تغییر دهد و تهدید کرد اگر به نتیجه نرسد از آن خارج خواهد شد. این مساله مشکلاتی را در دیپلماسی در مفهوم کلی آن و به ویژه دیپلماسی آمریکا به بار می آورد.

اکنون همه انواع همکاری ها فقط سخت تر شده است. هر کشوری یا نقش آفرین غیردولتی حال دیگر، قبل از وارد شدن در توافقی به آمریکا، بار دیگر به آن فکر خواهد کرد. برای مثال، اروپا و آمریکا همکاری نزدیکی داشته اند و به این همکاری در مسائل دیگری از یمن گرفته تا لیبی ادامه می دهند. نقش چین در وادار کردن کره شمالی برای قرار گرفتن در جایگاهی سازنده تر اقدامی است که آمریکا برای تحقق آن تلاش کرده است.

هنگام مذذاکرات ایران، دیپلمات های کره شمالی دیدارهایی از بروکسل داشتند تا اطلاعات بیشتری کسب کنند و آنها تنها افرادی نبودند که چنین دیدارهایی را انجام دادند. راه حلی برای اوکراین به آمادگی روسیه برای دستیابی به توافقی در این زمینه بستگی خواهد داشت.

اینها همگی مسائل مهمی هستند که اگر قرار است از طریق دیپلماسی حل شوند، تا حدی به مصالحه نیاز دارند. همه طرف ها باید اطمینان یابند که منافع فردا از اهمیت بیشتری نسبت به توافقات امروز برخوردار است. بدون اطمینان از امکان پذیری یک توافق، دیپلماسی بخت چندانی (برای موفقیت) ندارد.

بسیاری در داخل این کشور از حسن روحانی رئیس جمهوری این کشور می خواستند موضعی سختگیرانه تر اتخاذ کند. آنها گفتند که آمریکا هرگز قابل اعتماد نیست. آنها فکر می کردند که ایران تاسیسات خود را برخواهد چید و بعد احساس خواهد کرد که به این کشور خیانت شده است. ترامپ دیدگاههای این عده را تقویت کرده است. توافق ایران لغو نشده ولی تاثیر دلسردکننده بر یکی از مهم ترین ابعاد توافق از دیدگاه ایرانی ها داشته است. به استدلال من، انگیزه اصلی دستیابی به توافق و پایبندی به آن، بهبود وضعیت اقتصاد ایران بود. لغو تحریم ها به ایران اجازه داد به دارایی ها خود دسترسی یابد و تجارت و سرمایه گذاری را گسترش دهد. اما اکنون بسیاری از شرکت ها که احتمالا قصد سرمایه گذاری در ایران یا تجارت در این کشور را داشته ، دست نگه داشته اند. آمریکا (با این تصمیم ترامپ) فرصت مذاکره با ایران را در باب مسائل دیگری که نگرانی های جدی در خصوص آنها دارد، از دست می دهد. بیایید امیدوار باشیم کنگره به ترامپ کمک می کند تا بار دیگر بیندیشد.

برچسب ها: اشتون ، آمریکا
ارسال به دوستان