*این مطلب در سال 1396 در عصر ایران منتشر شده و اینک به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید، بازنشر می شود. لطفا به خاطر بچه هایتان بخوانید و عمل کنید.
عصر ایران ؛ جعفر محمدی - با آغاز سال تحصیلی، بی مناسبت نیست بدون هیچ مقدمه ای، چند پیشنهاد را با پدر و مادرها در میان بگذاریم:
1 - بهترین راه برای درس خوان و مهم تر از آن، کتاب خوان شدن فرزندان تان این است که خودتان هم کتاب بخوانید.
همه مطالعات روانشناسی و حتی تجربیات فردی نشان می دهند که کودکان بیشتر از رفتارهای شما الگوبرداری می کنند تا از حرف ها و امر و نهی های شما.
حتی اگر اهل مطالعه نیستید، می توانید کتابی را در دست بگیرید و تظاهر به مطالعه کنید. این کار به ویژه برای کودکان پیش دبستانی بسیار اثرگذار است.
2 - از باورهای قدیمی دست بکشید. زمانی تمام خوشبختی فرزندان در این تعریف می شد که حتما به دانشگاه بروند و سپس با مدرکی که می گیرند، در یک جای خوب استخدام شوند.
اما امروز این الگو دیگر جواب نمی دهد. اولاً دانشگاه رفتن بسیار آسان تر از قبل شده و ثانیاً دانشگاه تضمین کننده آینده نیست.
بسیاری از افراد موفق در ایران و جهان، یا دانشگاه نرفته اند، یا دانشگاه را رها کرده اند یا در شغلی غیرمرتبط با رشته تحصیلی شان فعالیت کرده اند.
در آینده نیز اهمیت دانشگاه باز هم کمتر خواهد شد؛ بسیار کمتر از آنی فکرش را بکنید. استخدام ها و کارآفرینی ها، نه بر پایه مدرک تحصیلی که بر اساس مهارت های فردی خواهد بود کما این که هم اکنون نیز در بخش خصوصی، چنین روندی وجود دارد
با این الگوی فکری، دیگر به بچه هایتان برای کسب نمرات بالا فشار نیاورید؛ آینده بچه هایتان الزاماً از میان نمره های بالا نمی گذرد. بگذارید آنها در حد توان خود درس بخوانند و نمره بگیرند. در عوض آنها را با زندگی واقعی و مهارت های کاربردی بیشتر آشنا کنید.
3 - به جای فشار بر روی بچه ها برای کسب نمرات بهتر، آنها را به کوشش بیشتر تشویق کنید: "پسرم! دخترم! همین اندازه که می بینم تلاش می کنی برایم ارزشمند است. تو تلاشت را بکن، بعد از آن دیگر مهم نیست چه نمره ای می گیری."
فرزند شما نباید احساس کند دوست داشته شدنش، تابعی از نمراتی است که در مدرسه می گیرد.
4 - اگر فرزندتان در امتحانی مثلاً 12 (یا حتی نمره کمتر)گرفت، این ادبیات پیشنهاد می شود:
خب! تو در 12 بخش عملکرد خوبی داشتی؛ آفرین. آن 8 نمره ای که نگرفتی، دارند با تو حرف می زنند که نقطه ضعف کارت کجاست. بهتر است، روی این بخش ها بیشتر کار کنی؛ چه خوب شد که 12 گرفتی و فهمیدیم گیر کار کجاست؟ من هم در دوران دانش آموزی گاهی نمرات پایین می گرفتم؛ اشکالی ندارد.
ضمناً اگر بعضی درس ها را دوست نداری، طبیعی است؛ قرار نیست همه ما همه درس ها را دوست داشته باشیم. پس اگر در بعضی درس ها نمره هایت پایین باشد اشکالی ندارد.
5 - بچه ها را هرگز و هرگز و هرگز با دیگران مقایسه نکنید. این کار تزریق سم در روح آنهاست.
بچه ها را با خودشان مقایسه کنید: "تو نسبت به قبل، تلاش کمتری داشتی، یا بیشتر تلاش کردی."
6 - هیچ اشکالی ندارد در طول سال، گاهی به بچه هایتان اجازه دهید مدرسه نروند؛ مثلاً یک بار صبحی که خیلی خسته اند و یک بار هم زمانی که امتحان کلاسی دارند و درس شان را نخوانده اند. باور کنید آسیب اضطرابی که متحمل می شوند، بیشتر از نرفتن شان به مدرسه است؛ البته که قرار نیست این پیشنهاد به یک رویه دائمی تبدیل شود. نکته مهم این است که آنها باید با شما احساس راحتی کنند، حتی در نرفتن به مدرسه.
7 - در انجمن اولیا و مربیان مصوب کنید که از معلمان، به ویژه در مقطع ابتدایی خواسته شود تا حد امکان از دادن تکلیف شب خودداری کنند یا به حداقل بسنده کنند. همچنین برای روزهای تعطیل تکلیف ندهند. کودکان در ساعات غیر مدرسه، باید بیشتر بازی کنند یا به ارتباطات خانوادگی و اجتماعی بپردازند تا تکرار آنچه در مدرسه آموخته اند.
8 - کیف بچه ها را تا حد امکان سبک کنید. حتی اگر لازم باشد، کتاب های قطور را به دو یا سه قسمت تقسیم و جدا جدا سیمی کنید. به ستون فقرات بچه ها رحم کنید.
9 - بچه ها به ویژه در فصل های مدرسه، بیشتر تحت فشار هستند؛ بنابر این به همدلی و همراهی والدین نیاز بیشتری دارند تا استرس های مدرسه را تخلیه کنند. برایشان وقت بگذارید، حرف بزنید، شوخی کنید و گاهی با هم بیرون بروید. بچه ها باید بدانند که شما پناهگاه شان هستید.
10 - و مهم از همه: کودکی و نوجوانی، شادترین دوران زندگی هر انسان است که دیگر تکرار نمی شود؛ هر کاری که می کنید، ملاک تان این باشد که شادی کودکی و نوجوانی را تباه نکنید. این سخن، به معنای ولنگاری تربیتی نیست؛ اتفاقاً تأکید بر تربیت اصولی کودکان و نوجوانان است زیرا تربیتی که شادی را از دوران کودکی و نوجوانی بزداید، اساساً تربیت نیست، بلکه نابودی امروز و فردای آنهاست.
هیچ کس حق ندارد شادی را از ساحت کودکی و نوجوانی بزداید، حتی پدر و مادرها و معلمان ، حتی پدر و مادرها و معلمان، حتی پدر و مادرها و معلمان.
پیشنهاد 6 هم فوق العاده مزخرف بود
مطمئنا پیشنهاد حذف تنبیه بدنی هم اولش به نظر خیلی ها مزخرف بوده
به نظر من بهترین بند همین بند 6 بود. اضطراب و استرس بین مردم ما ریشه در کودکی داره که متاسفانه یه عده ای نمی خوان بفهمن.
همه پیشنهادات عالی بودن و بنده حتما بهشون عمل می کنم. شما هم یه نگاه به منفی هایی که خوردی بکن.
پیشنهاد می کنم که جناب علی آقا! کمی مطالعه بفرمایند.
همینطوری نصف سال تعطیله ، چند روز که بجه های به دلایل مختلف نمیرن ، چند روز هم که معلم نمی یاد
شما الان سطح سواد بچه ها را نگاه کن
سواد بچه ها چشه؟
یه مشت مزخرف با حجم بالا به خورد بچه ها میدن؟
شما هم اگه اطلاع نداری اظهار نظر نکن.
بهترین سیستم آموزشی دنیا رو فنلاند داره که می تونی بری و ببینی چجوری تدریس میکننن. آمریکا هم میخواد از این سیستم آموزشی استفاده کنه.
بنده هم جهت اطلاع رتبه زیر 150کنکور سراسری شدم بعدشم رفتم یکی از دانشگاه های خوب کشور که اسمشو نمیارم ولی هیچ فرقی با دبیرستان نداشت همه مطالب مجددا تئوریک و کسل کننده بودن. بعدشم که اومدم تو صنعت فهمیدم هیچ آمادگی جهت شروع به کار در صنعت ندارم و اصلا در این راستا از نظر آموزشی تربیت نشده بودم.
ساختار آموزشی ایران پر از ایرادهای بزرگ و ریشه ایه که یکیش همین حجم بالای کتب درسیه.
یادمون نره که انگلیسی ها هندی های مستعمره رو وادار به حفظ جدول لگاریتمی می کردن!!! شبه علم!!!
دوست عزیز با قد بازی و صحبت کردن های نا آگاهانه سیستم آموزشی اصلاح نمیشه.
باید روش های اموزش و پرورش در جامعه بروز رسانی بشه
من دانش آموخته رشته مدیریت آموزشی هستم و بنا به ضرورت رشته تحصیلی ام به خوبی به اهمیت آموزش در سرنوشت کشور و کم و کیف آن آگاهم. خوشحالم که می بینم اراده ای قابل تحسین در سایت شما برای بهبود اوضاع عرصه آموزش وجود دارد. مقالات خوب آقایان محمدی و نظری، و اخیرا دکتر رنانی مقدمه ای برای آگاهی بخشی و شروع یک مسیر متفاوتند.
امیدوارم در آینده شاهد اتفاقات مثبتی باشیم.
اینا همون افرادی بودن که طرح توصیفی رو به جای نمره دادن به بهانه این که روحیه دانش اموز خراب میشه راه انداختن و گند زدن به سواد ملت...
پس بین دانش اموز خوب و خراب چطور فرق ایجاد بشه و خوبه چه انگیزه ای داشته باشه؟؟؟؟/
بسيار نكات به جا و صحيح بود . انشاالله والدين شادي را به فرزندانشان هديه دهند كه عواقب زندگي بدون شادي براي كودكان در زمان بزرگسالي غير قابل جبران است .
باعث بی علاقگی به درس میشود.
کلاس سوم ابتداییه ، ولی خدایی من که صبح کیفش رو بلند کردم که بهش بدم ، یه لحظه گذاشتم زمین ، دوباره بلند کردم . دیشب هم تا آخر شب مشق داشت . هنوز مدرسه ها شروع نشده بچه رو تحت فشار گذاشتن . دیشب میگفت کی میشه این مدرسه ها تموم بشه . متاسفانه مدیران مدارس (به خصوص غیر انتفاعی ها) برای ارتقا مدرسه خود بچه ها رو تحت فشار میذارن .
لطفا اجازه بدید کارشناسان خبره در این قسمت نظر دهند.
جواب: چون همانهایی که این نسخه ها ار برای ما می پیچند فرزندان خود را به ممالک پیشرو می فرستند تا با آن استانداردها رشد کنند! همانهایی که برای توده مردم پراید می سازند خودشان ماشین خارجی سوار می شوند! و ...
دیگه آش اینقدر شور شده جناب روحانی دیروز دادش درامد که بعد دوازده سال فقط یه کاغذ به بچه ها میدیم .همین
ما ياد گرفتيم تا مقاله اي ميخونيم فقط جنبه منفي رو در نظر بگيريم ، پدر و مادر عزيز خوب اگر شما تبلت و تلفن همراه براي فرزندتون تهيه نكنيد ، اين اتفاقات كمتر بروز ميكنه ، ما والدين براي از زير كار در رفتن و اينكه يه جوري بخوايم مسئوليت كمتري داشته باشيم در حق بچه هامون ظلم ميكنيم و اونا را با اين چيزا سرگرم ميكنيم . وگرنه هرجاي دنيا كه نيگاه كنيد نظام آموزشي خيلي قشنگتر و آرومتر و شادتر برنامه ريزي شده و انسان هاي موفق تري هم هستند . در كشور ما نظام آموزشي خيلي بي برنامه هست و هيچ تضميني براي آينده فرزندامون نداره ، فقط شده رقابت رقابت رقابت
از ارل سال بچه ها با استرس و سيصد مدل كتاب كمك آموزشي ميرن مدرسه در آخر هم هيچي . توي اين كتابا انسانيت و اخلاق و روابط اجتماعي جايگاهي نداره ، پس بنابراين ما خودمون بايد سعي كنيم اين مسائل رو راحتر بگيريم كه نسل آيندمون انسانهاي مهربان و خوبي بشن ، نه يه مشتي آدمايي كه از درون خالي
مطالب بسیار مفیدی هستند سعی میکنیم رعایت کنیم .بسیار متشکریم.
در عوض هیچوقت اضطراب نداشتم وهمیشه موفق بودم .
عالی نبودم ولی خیلی خوب بودم. بعد هم دانشگاه دولتی پذیرفته شدم . که دیگه حالا نه رشته ونه دانشگاه باعث موفقیت نیستند .
من هم حالا هر وقت بچه هام مشکلی دارن اجازه میدم مدرسه نروند .
الان دختر من کل تابستان منتظر باز شدن مدرسه بود ! چون خانه ما آپارتمانی است و فضای کافی برای جنب و جوش وبازی و شادی ایشان نداریم !
گاهی به سفر می خواهیم برویم برای یک زنگ آخر مرخصی گرفتن کلی با دخترم دعوا داریم و ایشان حاضر نیست زنگ آخر را مرخصی بگیرد چه برسد به یک روز مرخصی گرفتن !
تا راهنمایی عملا امتحانی گرفته نمی شود که ما بخواهیم نگران نمره باشیم تا به آن گیر بدهیم یا ندهیم !
یادش بخیر قبلا که می گفتن معلم نیومده یک زنگ زودتر بخانه بروید چقدر خوشحال می شدیم ! نامردا همین خوشی ساده را هم از بچه های ما گرفته اند :))