عصر ایران- با نزدیک شدن زمان معرفی کابینه و در پی تأکید اصلاح طلبان بر لزوم وفادارای به آرمان ها برخی با انتقاد از محمد رضا عارف او را به سهم خواهی متهم می کنند.
محمد جواد روح تحلیل گر سیاسی اما با رد این ادعا نقش اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری و موقعیت کلیدی عارف را یادآور شده و از مواضع او حمایت کرده است. نکات مهم محورهای یادداشت از این قرار است:
- تاکنون در یادداشت های مختلفی که نوشته ام (عموما سال گذشته در مقطع انتخاب رییس مجلس دهم)، به زبان نقد درباره محمدرضا عارف سخن گفته ام.
- این بار اما جا دارد از گفته های اخیر وی که روحانی را "مدیون اصلاح طلبان" خوانده و بر هماهنگی رییسجمهور در تعیین کابینه با اصلاحطلبان سخن گفته دفاع کنم.
- سخن عارف و مجموعه اصلاحطلبان برخلاف آنچه در تبلیغات پیدا و فشارهای پنهان راستگرایان متوجه رییسجمهور می شود؛ به معنای سهم خواهی نیست.
- سخن اصلی آن است که رییسجمهور با مجموعه تعهدات و شعارهایی از مردم رای گرفته و باید نیروهایی متناسب با این شعارها را به کار گیرد.
- خوش بختانه، شخص رییسجمهور و چهره های موثر کابینه (همچون اسحاق جهانگیری، بیژن زنگنه، محمدجواد ظریف و محمدعلی نجفی) پس از انتخابات هم به شکلی قاطع بر تداوم گفتمان اعلامی در انتخابات پای فشرده اند و نشانه های اعمال این گفتمان در تشکیل کابینه آینده را بروز داده اند.
- در این میان، جریان ها و افرادی درون و بیرون دولت با استدلال های ظاهرا درستی همچون حساس نشان دادن شرایط و تاکید بر مسایلی همچون ضرورت خودداری از تنش آلود شدن فضای سیاسی، نسخه های نادرستی می پیچند.
-این نسخه ها که نتیجه آن، حذف چهره های توانمند، موثر و معتقد به شعارها و برنامه های رییسجمهور است؛ مدعی است دولت آینده نه با اصلاحطلبان و پایگاه اصلی حامی روحانی که با ساخت سیاسی باید هماهنگ شود.
- حاصل این نسخه های انحرافی تقلیل جایگاه رییسجمهور به رییس دستگاه اجرایی و به تدریج، حتی فروتر از آن است.
- حال آنکه در قرائت دموکراتیک از قانون اساسی، رییسجمهور و برنامه های او، همان گونه که در سخنرانی های روحانی هم دیده می شود؛ مهم ترین حلقه ارتباط و اتصال میان ساختار سیاسی و بدنه اجتماعی است.
- در این قرائت، اتفاقا سایر ارکان و نهادهای حاضر در ساختار سیاسی باید با برنامه و شعارهای اعلامی رییسجمهور همراه شوند و برای کسب و تقویت مشروعیت سیاسی، او را در وفای به عهد یاری رسانند.
- اگر قرار بر این باشد که کابینه دوازدهم مطلوب گفتمان و مجری برنامه از پیش تعیین شده ای باشد؛ انتخاب رییسجمهور چه معنایی خواهد داشت؟
- از منظر ظاهرا مصلحت جویانه "جلوگیری از تنش آلود شدن مناسبات" هم، اتفاقا برخورد انفعالی رییسجمهور در انتخاب کابینه و هماهنگ شدن با دیگران (به جای اصلاحطلبان) طرف مقابل را به گفتارها و رفتارهای تنش آفرین تشویق می کند؛ چون می بیند این راهبرد، با پذیرش رییسجمهور همراه می شود.
- تجربه دولت دوم آقایان هاشمی و خاتمی در این جهت، پیش روی آقای روحانی است که می تواند بسیار پندآموز و تجربه اندوز باشد.
- از این منظر، رییسجمهور نه تنها باید نقاط قوت کابینه یازدهم را حفظ کند؛ بلکه باید گامی پیش بردارد و با تاکید بر راهبرد "آرامش سیاسی ناشی از مشارکت حداکثری نیروهای سیاسی و بدنه اجتماعی"، در تعامل با طرف مقابل بر گسترده تر شدن دایره اصلاحطلبان در کابینه جدید پای فشارد.
- البته، می توان در کابینه از نیروهای محافظه کار هم استفاده کرد؛ اما باید روشن شود و این اعتقاد و اعتماد حاصل شود که محافظه کاران هم در چارچوب برنامه و شعارهای اعلامی رییسجمهور عمل خواهند کرد.
- متقابلا چهره هایی که به نام اصلاحطلبان در کابینه نخست حضور داشته اند، اما ارزیابی عملکرد آنها نشان می دهد در گفتمان و برنامه دیگران هضم شده اند؛ نباید جایی در دولت آینده داشته باشند.
- در این میان، دکتر عارف و اصلاحطلبان مجلس هم نقش کلیدی و راهبردی در تحقق کابینه ای متناسب با شعارهای رییسجمهور دارند و باید فارغ از تعارفات سیاسی و با عملکردی منسجم، ملی و فراتر از منافع قومی، محلی و منطقه ای نمایندگان در فرآیند رای اعتماد نقش موثری ایفا کنند و سرمایه اصلاحات را به مسلخ رایزنی ها و گفتگوهای پشت پرده نکشانند.