یک استاد علم قرائت قرآن کریم، گفت: ریشه موسیقی مقامی عرب که تلاوت قرآن مبتنی بر آن است، به موسیقی ایران برمیگردد اما اینکه فکر کنیم مقامات یا دستگاههای ایرانی به شکل مستقیم در تلاوت قرآن مورد استفاده قرار میگیرد، درست نیست.
غلامرضا شاهمیوه در گفتوگو با ایسنا، ادامه داد: هر زبانی در هر فرهنگی اقتضائات خودش را دارد و موسیقی متناسب با آن باید اجرا شود. ما در موسیقی ایرانی، تکیهها و کششهایی داریم که در اغلب موارد در کلام عرب قابل اجرا نیستند.
او با اشاره به اصل رعایت تجوید در قرائت قرآن، بیان کرد: در تلاوت قرآن باید تجوید را رعایت کرد و این موضوع از جهاتی دست قاری را میبندند و او نمیتواند هر نغمه و آهنگی را به تلاوت خود وارد کند. بنابراین اصل اول بر رعایت تجوید است. در کاربرد نغمات و موسیقی مقامی عرب در تلاوت قرآن این ظرفیت بیشتر وجود دارد.
شاهمیوه اضافه کرد: اما میان موسیقی مقامی عرب و موسیقی ایرانی اشتراکهایی نیز وجود دارد زیرا خاستگاه اولیه آنها یکی بوده است؛ اما اینکه تصور کنیم میتوانیم از ردیفهای آوازی ایرانی در تلاوت استفاده کنیم؛ از نظر من تصور غلطی است و اصل این قضیه را منتفی میدانم.
این استاد قرائت قرآن کریم توضیح داد: در تجوید و تلاوت قرآن نمیتوانید صداهای کوتاه را بکشید؛ این درحالیست که در نغمههای ایرانی کشش داریم.موضوع دیگر این است که فرهنگ تلاوتی که ما با آن انس گرفتیم یک هنر مصری و وارداتی است، یعنی ما از طریق تلاوتهای مصری، تلاوت قرآن را یاد گرفتیم و استفاده کردیم.
او اضافه کرد: بنابراین نغمههایی که مصریها سالهای سال روی آن کار و متناسب با آهنگ درونی آیات کردند کار تجربه شدهای است و ما از آن تجربیات استفاده میکنیم. بنابراین کسی که میخواهد سبک جدیدی غیر از سبک مصریها در تلاوت قرآن وارد کند و مبتنی برنغمات ایرانی باشد نیاز به کار وسیعی دارد و شاید دهها سال طول بکشد تا همچین فرهنگی جا بیفتد.
شاه میوه معتقد است: در حال حاضر امکان چنین قضیهای وجود ندارد و ما باید سعی کنیم همان موسیقی تلاوت که در اختیار ماست و بر اساس سبکهای مصری و مقاماتی مانند «بیات» و «صبا» و «دو حجاز» و «عجم» است حفظ کنیم.
او با بیان اینکه برخی این مقامات عربی مشابه ایرانی هم دارد اما نه با همان کیفتی که در موسیقی مقامی عرب است، گفت: مقام «بیات» عربی معادل «شور» فارسی است اما وقتی نگاه میکنیم فواصل متفاوتی در «شور» وجود دارد. دستگاه «حجاز» موسیقی عرب نیز مشابه دستگاه «همایون» ایرانی است اما به شکل عینی، همان نیست.
این قاری قرآن درباره ابداعات جدید در قرآت قرآن اظهار کرد: به طور کلی تقریبا دو دهه است که باب بحث ابداع در مصر نیز حدودا بسته شده است. ابداعهایی که اخیرا توسط برخی قاریان انجام شده بیشتر در ظاهر و نمای تلاوت است نه در باطن آن؛ مانند تغییر در تحریرها.
او اضافه کرد: در واقع آنها نتوانستند مهندسی و فونداسیون اصلی را جا به جا کنند. این ابداعات بسیار محدوند که نمیتوانند سلیقه مخاطب حرفهای را ارضا کند. مردم عوام بیشتر آن صدای خوش و آهنگ را دریافت میکنند و نمیدانند ابداع انجام شده یا تلاوت تقلیدی است؛ اما خواص که به سبکهای مختلف این کار آشنایی دارند با ابداعاتی که دو دهه اخیر انجام شده، راضی نشدند.
شاهمیوه در پاسخ به این پرسش که ابداع خوب در تلاوت قرآن نیازمند چه شرایطی است؟ گفت: این کار مسلتزم لوازم و ابزار است. کسانی که میخواهند ابداع کنند باید نابغه و گوش موسیقایی قویای داشته باشند. از طرفی آنها باید به فنون، سبکها و موسیقی مقامی عرب اشراف داشته باشند. ممکن است قاریان ما ضعفهایی داشته باشند به عنوان مثال فردی صدای خوش داشته باشد اما اشراف به مقامات یا نبوغ لازم را نداشته باشد. اما اگر شرایطی که ذکر شد در یک نفر جمع شود شاید در آینده شاهد ابداعهای خوبی باشیم.