عصر ایران؛ یوسف ناصری- مطابق اعلام بانک مرکزی، نرخ تورم در سال 1395 به 9 درصد کاهش پیدا کرده است. این بانک، نرخ تورم سال 91 را 30.5 درصد اعلام کرده بود. همچنین طبق اطلاعات این بانک که تنظیم سیاست های پولی و بانکی، کنترل تورم و حفظ ارزش پول ملی را به عهده دارد، در سال 90 نرخ تورم 21.5 درصدی تجربه شده است.
بر این اساس در سال 90 به طور متوسط حدود 21 درصد و در سال 91 حدود 30 درصد از قدرت خرید مردم، کاهش پیدا کرده است و در سال 95 هم فقط 9 درصد. بانک مرکزی نرخ تورم مناطق شهری را با بررسی تغییرات قیمتی 385 قلم کالا و خدمت و با مراجعه به 16 هزار خانوار در سراسر کشور، محاسبه می کنند.
دولت روحانی، تک رقمی کردن تورم را یکی از دستاوردهای بزرگ خود در مسیر حفظ قدرت خرید مردم می داند.
این باور در بین اقتصاددان بزرگ دنیا از جمله «میلتون فریدمن» وجود دارد که دولت، بزرگترین عامل تورم است. گفت و گوی عصر ایران که در پی می آید با دکتر جعفر قادری است. با او درباره علل کاهش نرخ تورم و این که چرا در جامعه ما نسبت به کاهش قابل توجه نرخ تورم تردید وجود دارد، صحبت کردیم.
قادری، دکترای اقتصاد شهری و منطقه ای دارد و استاد دانشگاه شیراز است. او در دوره های هشتم و نهم، نماینده اصولگرای مردم شیراز در مجلس بوده. پیش از آن هم از دی ماه 84 تا اردیبهشت 86 شهردار شیراز بوده است.
***
*بعد از آن که 25 سال تورم دو رقمی در کشور داشته ایم، در سال 1395 نرخ تورم، تک رقمی شده و به زیر 10 درصد رسیده است. اما مردم در اظهار نظرهایی که دارند نسبت به نرخ تورم تک رقمی تردید دارند. چرا چنین وضعی اتفاق افتاده است و وجود دارد؟
-مردم به سبد کالای مصرفی خودشان نگاه می کنند و مواد غذایی هم با افزایش قابل توجه قیمت مواجه است. بسیاری از کالاهایی که بیش تر، مورد استفاده مردم است، تغییرات قیمتی آنها قابل توجه است ولی معمولا در سبدی که برای اندازه گیری نرخ تورم محاسبه می شود سهم کالایی مثل «مسکن» قابل توجه است.
مسکن، معمولا حدود 30 درصد از هزینه های خانوار را به خودش اختصاص می دهد. خب، مسکن تغییراتی نداشته است. تحت تاثیر بعضی از اقلامی که در رکود بوده است در مجموع متوسط تغییرات قیمت که به عنوان نرخ تورم شناخته می شود، خیلی عدد و رقم بالایی را نشان نمی دهد. اما معمولا کالاهایی که مردم، بیش تر با آنها سر و کار دارند تورم آنها قابل توجه است. بر این اساس است که مردم خیلی اعداد و ارقام را جدی نمی گیرند.
*آقای مقتدایی مدیر کل آمارهای اقتصادی بانک مرکزی گفته است که ضریب اهمیت مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت ها در شاخص تورم 32.82 است و خوراکی ها و آشامیدنی ها 27.38 است. این ضریب و وزن های 32 درصدی برای مسکن و 27 درصدی برای خوراکی ها و آشامیدنی ها، نمی تواند واقعیت جامعه را نشان بدهد؟
-سهم مسکن در شاخص تورم، قابل توجه است. الان بیش تر افزایش قیمت را در اقلام خوراکی، تغییرات قابل توجهی را داشتیم. در کالاهای و خدمات مربوط به تحصیل و تفریح یا بهداشت و درمان، حمل و نقل، ارتباطات و کفش و پوشاک تغییرات قیمت قابل توجه بوده است.
*بیش ترین افزایش قیمت در اسفند 95 نسبت به اسفند 94 مربوط به گروه اصلی خوراکی ها و آشامیدنی در شاخص تورم بوده است و با 17 درصد افزایش.
-من جزئیات را نمی دانم ولی کالاهایی که مصرف بیش تر دارند و مصرف روزانه دارند، مردم معمولا آنها را جلوی چشم خودشان می بینند. تغییرات قیمت میوه ها در روزهای قبل از تحویل سال 96، قابل توجه بود. بنابراین افزایش قیمت این اقلام، اثر خودش را نشان می دهد.
یک مشکل دیگر که ایجاد شده، کاهش قدرت خرید مردم است. رکود در بازار وجود دارد. با توجه به این که مردم، درآمد ندارند، در این شرایط، احساس مردم این است که نمی توانند با همین وضعی که وجود دارد خرید کنند و نیازهای خودشان را پاسخ بدهند. این موضوع هم ایجاد مشکل کرده است.
در اعداد و ارقامی که وجود دارد ضریب جینی نیز مطرح است. طبق ضریب جینی، وضعیت توزیع درآمدی، بدتر شده. این هم یک عامل دیگر است که وضعیت توزیع درآمد قشرهای درآمدی پایین جامعه نسبت به گذشته تغییر کرده است.
مجموعه این عوامل باعث شده است دقیقا احساسی که مردم دارند با اعداد و ارقام منتشر شده، خیلی سازگاری نداشته باشد.
*بانک مرکزی اعلام کرده است که شاخص تورم بر اساس استانداردهای صندوق بین المللی پول محاسبه می شود. در محاسباتی که انجام می شود 385 انواع کالاها و خدمات را بررسی می کنند. در چند سال اخیر کشوری مثل آمریکا تورم نزدیک به صفر درصد داشت و تلاش می کرد که به 2 درصد افزایش پیدا کند. آشنایی دارید که آن کشورها دقیقا چه معیارهایی دارند؟
- روش ها و سبدهای شاخص تورم، معمولا به هم نزدیک است و خیلی تفاوتی نمی کند. اما در آن کشورها ثبات قیمتی، به مراتب بیش تر از کشورهای دیگر وجود دارد. به همین دلیل در آن کشورها به علت انعطاف و کشش پذیری که در عرضه کالاها وجود دارد و تقریبا ثباتی که در تقاضا وجود دارد، عملا این نوسانات را شاهد نیستیم.
متاسفانه در کشور ما، ساختارهای نامناسبی وجود دارد. الان به شکل وسیع و گسترده ای مقدار نقدینگی در جامعه بالا رفته است. این نقدینگی مثل یک جریان سیل است. تا زمانی که سد، جلوی سیل به خوبی عمل کند اتفاقی نمی افتد ولی کافی است در این سد، یک رخنه ای به وجود بیاید و این نقدینگی به سمت یکی از بازارها حرکت کند. آن موقع دیگر قابل کنترل نیست و مشکلات جدی ایجاد می کند.
*در چه صورت این نقدینگی، تورم زا خواهد شد؟
-در صورتی که یک خرده بی اعتمادی ایجاد شود و باعث شود مردم به سمت تقاضای سفته بازی برای دارایی هایی مثل ارز و سکه بروند. در گذشته هر کدام از این بازارها دچار التهاب می شد.
اگر شرایطی پیش بیاید که مردم باورشان شود که ارز کمتری در دسترس است، بلافاصله به سمت بازار ارز هجوم می آورند و همه سعی می کنند نقدینگی های ریالی را به ارز تیدل کنند. چون در آنجا انتظار بازده بالاتری دارند.
یا در بعضی از اقلام دیگر مثل مسکن. البته به خاطر مسکن مهر، عرضه مسکن زیاد شد و شاید به این زودی ها مسکن به عنوان یک کالای برای واسطه بازی مورد استفاده قرار نگیرد.
خودرو نیز چنین قابلیت دارد. با توجه به امکانی که برای واردات خودرو وجود دارد، شاید مثل گذشته دیگر روی آن سفته بازی نشود. یا سکه به همین شکل. اما در مجموع اگر مردم احساس کنند درآمدهای ارزی دولت مشکل دارد و دولت در وصول درآمدهای ارزی با مشکل مواجه می شود، ممکن است این حوزه تبدیل شود به حوزه ای که سفته بازی زیادی در آن انجام شود و تقاضای زیادی به این بازار ورود پیدا کند و ایجاد شود.
*در اواخر دولت آقای احمدی نژاد یعنی در اردیبهشت 1392 شما گفته بودید که صاحبان صنایع نرخ تورم رسمی را بالاتر از نرخ اعلام شده توسط مرکز آمار می دانند. چرا این وضعیت وجود دارد و شما هم در آن زمیان این موضوع را بیان کرده بودید؟
-در محاسبات نرخ تورم، سبدی از کالاها بررسی می شود. این سبد در برگیرنده همه کالاها نیست. از طرف دیگر، ما شاخص تورم در سطح عمده فروشی داریم و همچنین شاخصی در سطح خرده فروشی داریم.
بعضی اوقات، این دو شاخص تورم با هم فرق دارند. برای مثال ممکن است در سطح عمده فروشی، قیمت ها با نرخ بالاتری افزایش پیدا کند و با یک تاخیر و بعد از چند ماه، اثر خودش را نشان بدهد. یا در اقتصاد، بعضی از متغیرها، از قبل یک مقدار وضعیت را نشان می دهند.
اگر به این متغیرهایی که از قبل وضعیت را نشان می دهند، توجه شود دولت می تواند اقداماتی متناسب با شرایط انجام بدهد که پیامدهای بعضی از تغییرات را کم کند.
*در سال 91 یعنی آخرین سال کامل در دولت آقای احمدی نژاد، نرخ تورم 30 درصد بود و آقای روحانی در سال 92 در تبلیغات انتخاباتی می گفت «معیار اصلی تورم جیب مردم است و نه بانک مرکزی و مرکز آمار». الان که دولت آقای روحانی تورم را به زیر 10 درصد رسانده است آیا باز باید گفت که جیب مردم ملاک است یا واقعا می شود به آمارهای بانک مرکزی با همین وضعیتی که وجود دارد کاملا اعتماد کرد؟
-در اول هر کتاب آماری نوشته شده است که آمارها دروغ نمی گویند ولی دروغگویان، آمار سازی می کنند. معمولا روال دولت ها این است و برای این که اقدامات خودشان را موجه نشان بدهد، اقدام به آمار سازی می کنند. این کار باعث می شود که یک مقدار اعتماد مردم را سلب کند. دولت الان آمارهایی درباره اشتغال ارائه می کند ولی تعداد شغل های اعلام شده، با واقعیت های جامعه سازگار نیست.
این نشان دهنده این است که بعضا مسئولان، آمار سازی می کنند یا مبناهای آماری آنان، مبناهای درستی نیست و در حقیقت برای موجه جلوه دادن اعداد و ارقام خودشان، از حوزه هایی بهره می گیرند.
*قبل از تشکیل دولت اقای روحانی، فضای جامعه به صورتی بود که مردم به علت وحشت از افزایش قیمت ها، به سمت انبار کردن اقلام خوراکی و آشامیدنی رفتند. الان که تورم 8 درصد شده است واقعا نسبت به سال 1391 تغییر ایجاد شده است؟
-خیر. الان در شرایط رکودی، همه می دانند که ظرفیت های خالی وجود دارد و دلیلی برای ذخیره کردن ندارند. در زمان دولت آقای احمدی نژاد، هم بعضی از کشورها به شرایط بحرانی ایران دامن می زدند و هم عده ای در داخل کشور، اقداماتی را انجام می دادند. دولت هم خیلی توجه نمی کرد و برای کنترل و مهار شرایط بحرانی، اقدام خاصی انجام نمی داد.
مجموعه این عوامل باعث شده بود التهابی در جامعه ایجاد شود و تقاضای سفته بازی شکل بگیرد و همه به سمت انبار کردن کالاها و در نتیجه افزایش تقاضا برای کالاها سوق داده شوند. آن وضع، مشکلاتی را ایجاد کرد.
*دولت آقای روحانی چه سیاست هایی را در پیش گرفت که نرخ تورمی که بانک مرکزی اعلام می کند از 30 درصد در سال 1391 به 9 درصد در سال 1395 کاهش پیدا کرده است؟
-بخش عمده ای از کاهش نرخ تورم، ناشی از رکودی است که در جامعه اتفاق افتاده است. الان ظرفیت های خالی در واحدهای تولیدی وجود دارد. بودجه عمرانی نسبت به کل بودجه را در شرایط فعلی و گذشته در نظر بگیریم، هر چه جلوتر بیاییم در دولت آقای روحانی مقدار بودجه عمرانی نسبت به کل بودجه کاهش پیدا کرده است.
یک مقدار در سطح بین المللی، فضای ایجاد شده به دولت آقای روحانی کمک کرد. در حالی که در دولت آقای احمدی نژاد، فضای بین المللی به ضرر آن دولت بود و به التهابات و تقاضای سفته بازی دامن می زد. در شرایط فعلی، چنان وضعی وجود ندارد و خیلی به تقاضای سفته بازی دامن زده نشده.
از ظرف دیگر، حجم قابل توجهی از مسکنی که در جامعه ساخته شد، این حجم قابل توجه عملا زمینه را برای سفته بازی در بازار مسکن کمرنگ کرده و انگیزه سفته بازی در بازار مسکن، وجود ندارد.
انتظاری هم که مردم از آزاد سازی ارزهای خارجی داشتند باعث شد به سمت بازار ارز نروند. در حقیقت وقتی انتظار داشته باشند دلارها و درآمدهای ارزی به کشور برمی گردد، در نتیجه مردم سراغ ارز نمی روند و سراغ سکه طلا هم نمی روند.
این مجموعه عوامل باعث شد که یک خرده التهاب ها و نگرانی ها نسبت به نوسانات نرخ ارز، کمتر شود و مردم، حرص و ولع برای تبدیل منابع ریالی به دلار و ارزهای خارجی نداشته باشند. چون وقتی حرص و ولع برای ارز خارجی وجود داشته باشد قیمت ارز در بازار داخلی افزایش پیدا می کند.
*در شاخص تورم، قیمت اقلام مختلف را نسبت به سال پایه می سنجند. بانک مرکزی تصمیم گرفته است سال پایه را از سال 1390 به سال 1395 تغییر بدهد و آمارهای سال 96 بر این مبنا اعلام خواهد شد. قبلا سال 1383 و سال 1376 به عنوان سال پایه در نظر گرفته شده بود.
این که فاصله سال پایه کمتر شود می تواند بی اعتمادی مردم نسبت به آمارهای ملی را ایجاد کند یا این فاصله سال های 90 تا 95 برای تغییر سال پایه معقول است؟
-معمولا مدت زمان بیش تری طول می کشد تا سال پایه را تغییر بدهند. شاید یکی از دلایلی که نرخ تورم را کمتر نشان می دهد، تغییر سال پایه باشد.
* نرخ تورم سال 95 بر مبنای سال پایه 90 محاسبه شده است. اما در سال 96 سال پایه تغییر داده می شود.
-من فکر می کنم به این شکل و با این سرعت، تغییر سال پایه خیلی ضرورتی نداشته باشد. تغییرات سال پایه می تواند روی نرخ تورم تا اندازه ای اثر داشته باشد.
*یعنی جلو آوردن سال پایه می تواند نرخ تورم را کمتر نشان بدهد؟
-بله. من با یکی از همکارانم در دانشگاه صحبت می کردم که این موضوع را تایید می کرد. اما من خودم در این زمینه بررسی خاصی انجام نداده ام. یکی از همکاران دانشگاهی، به این بحث اشاره کرد. حقیقتا من خودم در این زمینه فکر نکرده ام. او می گفت تغییر سال پایه باعث می شود که نرخ تورم یک مقدار کمتر نشان داده شود.
*شخصی که تغییر سال پایه بر کاهش تورم را موثر می داند چه کسی است؟
-آقای دکتر ابراهیم هادیان که اقتصاددان و استاد دانشگاه شیراز است.
*آیا می شود تغییر خاصی در محاسبه نرخ تورم ایجاد کرد و یک سبد کالا از اقلام حیاتی که مردم مصرف می کنند مثل گوشت و نان و اقلام خوراکی را در نظر گرفت یا نیاز به چنین کاری نیست و همچنان اگر شاخص تورم را بر مبنای تغییرات قیمتی 385 کالا و خدمت محاسبه کنند اشکالی ندارد؟
-ما سه تا شاخص تورم داریم. یک شاخص این است که تغییرات قیمت ها را در سطح خرده فروشی بررسی می کند و نرخ تورم مصرف کننده را اندازه گیری می کند. تغییرات قیمت در سطح عمده فروشی نیز، تورم را در سطح عمده فروشی های تولیدی اندازه گیری می کند.
شاخص سوم، تورم زدایی است که تغییرات همه کالاها را در نظر می گیرد. آنچه که در مورد تورم مصرفی از آن یاد می کنند همان شاخص مصرف خرده فروشی است. من فکر می کنم این سبد، متناسب با اهمیت و سهمی که در بودجه خانوارها دارد از دوره ای به دوره دیگر می تواند تغییر کند.
با توجه به نمونه گیری هایی که هر ساله از درآمد و هزینه خانوارها انجام می شود این سبد را می توانند تغییر بدهند تا واقعیت ها را بررسی کنند.
*تعداد 294 قلم کالا و 91 خدمت جزو سبد کالاها و خدماتی است که در حال حاضر بانک مرکزی تغییرات آنها را بررسی می کند. شما نظرتان این است که تغییرات قیمت های تعدادی کالای خاص و پر مصرف هم اعلام شود و آیا فرضا 20 کالای عمده ای که مردم در روز و هفته ، بیش تر استفاده می کنند بررسی تغییرات آنها مناسب است؟
-در گزارش شاخص تورم، بانک مرکزی تغییرات قیمت های گروه های اصلی مختلف از جمله «خوراکی ها و آشامیدنی ها» و «بهداشت و درمان» را اعلام می کند. علاوه بر این که نرخ تورم مصرف کننده را اعلام می کند، نرخ تورم گروه های اصلی را نیز اعلام می کند. به آن آمار می شود استناد کرد.
*چگونه می شود اعتماد مردم را نسبت به آمارها بیش تر کرد و همراهی و همدلی در جامعه نسبت به آمار و فرضا کاهش نرخ تورم ایجاد کرد؟
-وقتی آمار و اطلاعات توسط جامعه و نهاد بی طرف تری اعلام شود و آنها به صحت و سقم آمار ورود پیدا کنند و آمار و اطلاعات را تایید کنند، می شود اعتماد بیش تری ایجاد کرد.
اگر دولت فرضا مبنای محاسبه نرخ های اعلام شده را کاملا توضیح بدهد و استدلال و جزئیات را توضیح بدهد مردم می توانند بهتر اعتماد کنند.