عصر ایران- ویژه نامه نوروزی «تجارت فردا» هم خصوصیات مجلات نوروزی را دارد و هم سالنامه های روزنامه ها را چون نسبتی هم با روزنامه دنیای اقتصاد دارد و از این حیث با دیگر نشریات متفاوت است.
«تجارت فردا» مانند «دنیای اقتصاد» به صرف مباحث اقتصادی و بازرگانی و مالی نمی پردازد و سیاست و دیپلماسی و فرهنگ در آن غایب نیست.
به همین خاطر در میزگردی که در تحلیل رویدادهای سال 1395 برپا داشته هم سعید لیلاز صاحب نظر در تاریخ اقتصاد حضور دارد و هم محمد قوچانی تحلیلگر سیاسی و چون هر دو روزنامه نگارند طبعا به حوزه های دیگر هم اشاره کرده اند.
نکته جالب در سخنان سعید لیلاز نگاه یا تعریف متفاوت او از «رکود» است که شاید جای دیگری ندیده یا نخوانده باشیم و نقل آن در این معرفی یا پیشنهاد خالی از لطف نباشد:
«ما در دوره رونق تولید صنعتی هستیم اما ممکن است این تغییر احساس نشود. چون ظرف سال های 1382 تا 1390 به دلیل تثبیت قیمت ارز به قدری ال سی های واردات ماشین آلات که باز شده زیاد شده و ظرفیت سازی در اقتصاد ایران صورت گرفته که شاید این ظرفیت سازی ها تا 20 سال دیگر هم به کار نیاید.
یعنی اگر به ظرفیت نگاه کنید ما در رکود هستیم ولی اگر به سابقه تولید نگاه کنید مدتی است از رکود خارج شده ایم. به عنوان مثال الآن قدرت تولید ما در صنعت کاشی و سرامیک سه برابر مصرف سالانه ایران و افغانستان و عراق با هم است. شگفتا! چرا این طور شده است؟ چون با یوروی 1250 تومان به افراد اجازه گشایش اعتبار دادند تا برود کارخانه بیاورد.
کارخانه یک میلیون یورویی را سه میلیون یورو ال سی باز کرده اند، یک میلیونش را طرف در ایتالیا خورده یک میلیون هم ماشین آلات وارد کرده اند و یک میلیون هم طرف ایرانی در آن پس انداز کرده و در نتیجه کارخانه را رها کرده برای این که مجانی تمام شده است!»
وی در ادامه تحلیل متفاوت خود از « رونق/ رکود» می گوید:
« ما الآن چهار برابر مصرف ایران ظرفیت تولید ماکارونی داریم. دو برابر ظرفیت مصرف ایران ظرفیت تولید لبنیات داریم. چندین برابر مصرف ایران ظرفیت تولید فرش ماشینی داریم. با این وصف اگر به گذشته و به عملکرد نگاه کنیم ما قطعا در رونق هستیم. ولی اگر به ماشین آلات نصب شده نگاه کنید به دلیل سیاست های غلط ارزی و تثبیت و سرکوب نرخ ارز به مدت بیش از 10 سال با اتکا به درآمد نفت، ایران به گورستان مصرف ماشین آلات تبدیل شده و نه روحانی و نه هیچ کس دیگری نمی تواند اینها را به زودی فعال کند چون اساسا چنین ظرفیتی برای مصرف وجود ندارد.»
طبیعی است که این روایت با گفتمان غالب درباره رکود متفاوت باشد و خبرنگار از او توضیح بیشتری بخواهد:
« من تمام عمرم را در کارخانه ها چرخیده ام. امسال تولید خودرو ما نسبت به سال قبل 40 درصد افزایش یافته است. عدد و رقم اقتصاد ایران نشان می دهد ما به لحاظ عملیاتی از رکود خارج شده ایم.
شهرک های صنعتی و کارخانه های تعطیل به هیچ وجه پدیده های نوظهوری نبوده اند. اینها پیش ازدوره ریاست جمهوری آقای روحانی تعطیل بوده اند و حالا هم تعطیل هستند. من اسم این را رکود نمی گذارم. رکود یعنی کارخانه ای کار می کرده و الآن کار نکند. در حالی که بیشتر این کارخانه ها و تأسیسات را اصلا برای تولید نیاورده اند. بلکه آورده اند تا ارز آن را از دولت با دلار رسمی و ریال آن را از بانک بگیرند و هیچ کدام را هم پس ندهند.»
گلِ مطالب «تجارت فردا» همین گفته هاست چرا که چه قبول داشته باشیم و چه نپذیریم نگاه متفاوتی دارد و تعریف دقیق تری از «رکود» ارایه می دهد و به قیمت ارز و رانت های اقتصادی و معوقات بانکی پیوند می زند و از شکلی که پاره ای تریبون مخالف دولت ترسیم می کنند فاصله می گیرد.
بخش جالب دیگر نوشته های 10 روزنامه نگار درباره 10 چهره سیاسی است.
حمید متقی درباره هاشمی رفسنجانی نوشته و او را «بی جایگزین» توصیف کرده است.
مرضیه محمودی به «ناطق نوری» پرداخته و از او با عنوان « حاج علی اکبر خان اعتدال» یاد کرده است.
موضوع نوشته هادی چاوشی هم علی لاریجانی است و او را «سیاست مدار موفقی دانسته که با نشستن و برخاستن به موقع از سر میز» آشناست.
مهرداد خدیر هم درباره «حسین فریدون» نوشته و او را با عبارت «ماهی لغزانی بیرون تور» توصیف کرده و در آغاز نوشته است: «برای مخالفان تند و تیز رییس جمهور روحانی شاید خوشایندترین خبر این باشد که در آغاز سال جدید و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یک گرفتاری جدی قضایی برای برادر و دستیار ویژه او پدید آید.»
چهره ای که جعفر پورفرجودی درباره او نوشته «بیژن نامدار زنگنه» وزیر نفت است که به اعتقاد این نویسنده و بسیاری دیگر موفق ترین وزیر دولت است.
ابراهیم علیزاده نیز از «عباس احمد آخوندی» وزیر راه و شهرسازی با عنوان «مردی برای چند نقش» یاد کرده و نقش های متفاوت او در کابینه را برشمرده است.
چنان که در آغاز گفته شد «تجارت فردا» از هنر و فرهنگ غافل نیست و به همین خاطر نوشتن درباره «عباس کیارستمی» را به « امیلی امرایی» و اصغر فرهادی و فیلم «فروشنده» را به علی شاکر سپرده است.
امیلی امرایی در این نوشته به جای متنی احساسی به بحث پزشکی ماجرا پرداخته و فاصله پزشک و بیمار را در ایران نکوهیده است.
دو چهره دیگرغلامحسین شافعی رییس اتاق بازرگانی ایران و بابک زنجانی اند که رضا طهماسبی و مهدی نوروزیان درباره آنان نوشته اند.
تجارت فردا را می توان حرفه ای ترین نشریه غیر روزانه اقتصادی- مالی و تجاری ایران دانست که با باور به اقتصاد آزاد و به سردبیری محمد طاهری منتشر می شود و برای کسانی که به اعداد و ارقام اقتصادی و آمارها علاقه ای ندارند نیز جذاب و خواندنی است.
با این که برخی تصور می کنند «تجارت فردا» را نیز «گروه هم میهن» منتشر می کند اما ارتباط ارگانیکی با آن مجموعه ندارد.
شاید این ذهنیت در بیرون به این خاطر شکل گرفته باشد که سردبیر تجارت فردا دبیر اقتصادی مجله مهرنامه هم هست ولی این دومی را به خاطر این همچنان ادامه می دهد که هم آیین دوستی و حفظ گروه های روزنامه نگاری را ادامه دهد و هم در مهرنامه به مباحث کلان تر می پردازد.