روزنامه شرق نوشت: فرهنگ و هنر چيست؟ خونبهاي رسالت تاريخي و تعهد ملي هنرمنداني است که زيستن عاشقانه و مسئولانه را آرمان خود ميپندارند. هنرمندان در هر کجاي جهان که زاده شده باشند، گوشهاي از تاريخ بشري را به نام خود ميكنند و آن را سند هويت و شناسنامه ملي ملت و سرزمين خود قرار ميدهند و از اين طريق به وجود آدمي اعتبار و جنبه اخلاقي ميبخشند. هنرمندان با آثار هنري خويش آفريننده فرهنگها هستند و به اعتبار يگانگي همين فرهنگ است که ملتها داراي آبرو و وجاهت تاريخي و جايگاه بينالمللي ميشوند. فرهنگ، بنياد سلامت يک جامعه و هنر آينه اصالت و روح انساني آن است. بدون فرهنگ و هنر، جامعه از هم ميپاشد. هنرمندان ستونهاي حيات جوامع بشري هستند و فرهنگ و سنتهاي کهن هر سرزمين، ميراث تاريخي ايشان، از اين رهگذر سرزمين ايران کهنترين گنجينه فرهنگ و هنر تاريخ بشري را داراست.
حسن ناهيد يکي از اين هنرمندان است. حسن ناهيد متعلق به روزگاري است که موسيقي در آن مقولهاي مصرفي و روزمره نبود که در مسير ابتذال ابزاري شود براي سوءاستفاده از احساسات و روحيات ابناء بشر، بلکه هويت ملي-انساني و تعاليبخش جامعه و روح آدمي بود. وي در دورهاي از تاريخ اجتماعي ايران ديده به جهان گشود که جامعه ايراني در گذر از سنت به مدرنيته بود و دراينميان موسيقي ايراني نيز متأثر از تغيير و تحولات وسيع اجتماعي در حال برونرفت از حصار حاکمان رو به سمت اجتماعيترشدن يا در حقيقت مردميترشدن بود. تا قبل از استاد حسن ناهيد، ني سازي بود که يا در غزلهاي مولانا نامش به نمناکي خوانده ميشد يا نواي سوزناکش در عمق افسانههاي کهن حماسي ادبيات ايران شنيده ميشد، اما در ميان جامعه ايراني ناشناخته بود.
دهه ٤٠ خورشيدي هم براي موسيقي ملي ايران و هم براي حسن ناهيد جوان و نينوازي معاصر کشور دورهاي مهم و تعيينکننده بود. موسيقي ملي ايران در اين دوره با هدايت و مديريت استاد حسين دهلوي يک دهه طلايي و باشکوه را سپري کرد. بهطوريکه بعدها اين دوران به عنوان عصر طلايي موسيقي ايران و نسل موسيقيداناني که در مکتب هنري و علمي و اخلاقي استاد دهلوي در هنرستان عالي موسيقي تربيت و پرورش يافتند، به طلايهداران موسيقي ملي ايران شهرت يافته و قوام و تداوم موسيقي ايراني را بنيادگذاري كردند و حسن ناهيد يکي از همين طلايهداران موسيقي ايراني است. اما براي استاد حسن ناهيد و نينوازي معاصر کشور اين دهه از چهار جهت حائز اهميت بود؛ نخست در سال ١٣٣٩ آشنايي وي با استاد حسين دهلوي و چند نفر از ديگر استادان نامدار آن زمان همچون نور علي خان برومند، سعيد هرمزي و سيدمهدي کماليان و بهرهگيري از مکتب علمي و هنري و اخلاقي ايشان سپس با تأييد و حمايت استاد حسين دهلوي به عنوان نخستين مدرس ساز ني در هنرستان عالي موسيقي به استخدام اداره فرهنگ و هنر در آمد و رسما در مقام استادي به معرفي و شناساندن قابليتها و گستره موسيقايي ساز ني و پرورش شاگردان و دانشجويان موسيقي پرداخته و شيوههاي نويي را در تدريس و نينوازي معاصر پايهگذاري كرد.
اين در حالي است که آن زمان ساز ني به عنوان ساز دوم نيز انتخاب نميشد و مقبوليتي بين دانشجويان موسيقي نداشت. اما به لطف نبوغ موسيقايي و تلاش مستمر استاد حسن ناهيد، ساز ني جايگاه حقيقي خود را در سطح اول آموزش عالي فرهنگ و هنر کشور شناخت. وي در اين سال ازسوي استاد حسين دهلوي به روانشاد آقاي نصرتالله گلپايگاني، سرپرست و رهبر ارکستر رودکي اداره فرهنگ و هنر، معرفي شد. بنابراين براي نخستينبار استاد حسن ناهيد ساز ني را وارد موسيقي ارکسترال ايراني كرد و به مدت بيش از ٢٠ سال سوليست و تکنواز ني ارکسترهاي متعدد موسيقي ايراني بود.
دوم آشنايي با فرامرز پايور، استاد بزرگ سنتور و موسيقيدان بزرگ ملي ايران، که نقطه عطفي در زندگي حسن ناهيد جوان بود. در اين زمان استاد فرامرز پايور وي را به عنوان سوليست و تکنواز ني گروه ارکستر خويش برگزيد و اين سرآغازي شد بر ٥٠ سال دوستي با استاد فرامرز پايور و آفرينش هنري در ارکستر موسيقي ايشان به همراه ديگر هنرمندان سرشناس موسيقي از جمله هوشنگ ظريف، محمد اسماعيلي، رحمتالله بديعي، پروين صالح که از پرباترين دورههاي هنري هنرمندان موسيقي کشور در موسيقي ارکسترال ايراني است. مردم ايران براي نخستينبار ساز ني را بر دستان ذوالقدر استاد ناهيد و در ارکستر موسيقي استاد پايور از تلويزيون ملي ايران مشاهده كردند.
سوم، آشنايي با هنرمند ارجمند کشور عبدالوهاب شهيدي، خواننده نامدار موسيقي ايراني و نوازنده برجسته عود و از پايهگذاران اصلي راديو گلها بود که اين آشنايي نقطه عطف ديگري بود در زندگي استاد حسن ناهيد و سرآغازي شد بر دوستي ٥٠ساله با استاد شهيدي و ورود وي به جرگه نوازندگان برنامه محبوب راديو گلها به دعوت استاد شهيدي و همکاري و همنوازي در بيش از صد برنامه راديويي با استاد شهيدي.
چهارم، هدفگذاري و آگاهي از رسالت فرهنگي و تاريخي و انساني خويش و آغاز رسمي فعاليتها و هنرآفريني ايشان در ارکسترهاي موسيقي ايراني و نينوازي معاصر ايران که درنهايت امروز با دانش و نبوغ و تلاشهاي مستمر استاد حسن ناهيد ني هويت گمگشته تاريخي خود را بازشناخت و به جايگاه حقيقي خويش در موسيقي ملي ايران دست يافت.
حسن ناهيد با داشتن چنين پشتوانه علمي و فرهنگي و هنري کمنظير و کارنامهاي درخشان در موسيقي ملي ايران يکي از معدود جريانسازان هنري در تاريخ موسيقي ايراني و نينوازي معاصر کشور است. او بهحق شناسنامه ني ايرانزمين و ميراثدار يگانه روانشاد استاد حسن کسايي است.