به نظر میرسد اصولگرایان هم برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده از این روش استفاده میکنند. راستگرایان تصمیم گرفتهاند حضوری گسترده در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم داشته باشند.
اصول گرایان حدود یک هفته قبل از انتخابات خرداد 92، خود را پیروز انتخابات میدانستند که ناگهان سونامی روحانی با شعار " من سرهنگ نیستم، حقوقدانم" آمد وتمام جریان اصولگرایی را با خود برد.
حسن روحانی نامزد مورد حمایت جریان اعتدال و اصلاحات توانست با کسب اکثریت آرا به کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند تا بازهم محافظه کاران در حسرت رسیدن ریاست جمهوری باقی بمانند.
نتیجه انتخابات ریاست
جمهوری یازدهم برای اصول گرایان یک شکست کامل بود. شکستی که میخواهند آن را در
اردیبهشت 96 جبران کنند.
آنها برای جبران این کار میخواهند تمام نیروهای خود را به صحنه بیاورند شاید توپی سانتر شد و به سری ساییده شد و نامزد آنها ردای ریاست جمهوری را به تن کرد.
چند ماهی است آنها برخلاف سالهای قبل دم از وحدت نمیزنند. دیگر کسی نمیگوید تنها راه رسیدن به پیروزی معرفی یک نامزد واحد است. این معنا خود حکایت از استراتژی اصولگرایان دارد. آنها میخواهند هم در انتخابات ریاست جمهوری و هم در انتخابات شورای شهر هر آنچه در چنته دارند رو کنند تا اجازه ندهند یک بار دیگر روحانی و اصلاحطلبان فاتح انتخابات شوند.
محافظه کاران با توجه بهشناختی که از روحانی دارند میدانند که نامزد آنها به تنهایی نمیتواند شکست چهار ساله گذشته را جبران کند. بر همین اساس اصولگرایان تصمیم گرفتند با چند مهره به سراغ روحانی بروند. بر اساس این استراتژی در جریان مناظرههای انتخاباتی روحانی یک سو قرار میگیرد و اصولگرایان سوی دیگر.
جریان محافظه کار در ایران بک بار این استراتژی را تجربه کرده است. آنها در سال 1380 و در برابر رییس دولت اصلاحات هم با نامزدهای فراوان شرکت کردند که البته تجربهای جز شکست نداشتند. حالا اما آنها بر این باور هستند که روحانی همچون خاتمی محبوب نیست و میتوان با این استراتژی به دروازه موفقیت رسید.
آنگونه که از شواهد پیداست اصولگرایان تمام عزم خود را برای شکست روحانی جزم کردهاند و به هر طریق ممکن تلاش میکنند روحانی را تبدیل به اولین رییس جمهور چهارساله ایران کنند.
اولین رئیس جمهور چهار ساله ایران :))
چرا اینقدر بی انصافید دوستانی که پشت سر هم میگویند 8 سال خرابی زمان احمدی نژاد این سوال منو جواب بدن اگر 8 سال خرابی بوده پس چرا معاون اول آقای روحانی شخص آقای جهانگیری میگوید در تلاشیم تا به سطح رفاه سال 90 برسیم در اینکه در دوسال پایانی دولت احمدی نزاد مشکلات اقتصادی به دلایل مختلف زیاد شد شکی نیست اما انصاف چیز خوبی است
ولی تورم دوره دوم احمدی نژاد پدرمون رو درآورد.
من به عنوان یک جوان 37 ساله از عملکرد آقای روحانی ناراضی هستم و با اینکه به ایشان رای دادم امیدوارم انتخابات 96 ایشون رای نیاره. کاری هم ندارم به اینکه چون جلیلی و امثالهم قراره کاندید بشن مجدد به ایشون رای بدم! بلکه متوجه شدم که احمدی نژاد و خاتــمی و روحانی و جلیلی و ..... در مجموع توان اداره کشور را ندارند و من بی جهت امید به این مجموعه بسته بودم. ترجیح میدم به این مساله دیگه فکر نکنم....
""از ترس بدتر بروید به بد رای بدهید!!!!!""
واقعا اگر روند آن تورم تا الان ادامه داشت چه رخ می داد؟
اتفاقا رای دادن به بد بجای بدتر، استراتژی برخی از دوستان من بود که سال 88 به احمدی نژاد رای داده بودند
اتفاقا" اين خيلي هم خوب است ، زيرا باعث مي شود نامزد اصلاحات ، خود را وامدار و نيازمند آراي مردمي ببيند نه لابي هاي سياسي .
در همه كشورهاي پيشرفته هم موضوع سبد راي اثبات شده است ،
در امريكا هم ، كاهش مشاركت مردمي كه ناشي از كنار گذاشتن سندرز بود باعث پيروزي جمهوري خواهان شد
1- برگردوندن ساعات کار دولتی ازدو نیم به 4 که کل کارکنان دولتی شاکی شدن
2- وضعیت بازار سرمایه و بورس
3-افزایش کم حقوق کارمندان و رسوندن اون به ده درصد
4-روی کار آمدن ترامپ و نا امیدی مردم از میوه برجام
فرق شما و اونها اینه...
خوشم میاد نظراتم انقدر سنگین هست که از هر ده تاش هشت تاشو نمیتونید چاپ کنید و از این بابت اون هشت تا خیلی خوشحالم چون میفهمم که کجا رو بزنم که درد بیاد!!!
اونها می خواهند به مردم نشان دهند که هیچ کاری از دست دولتهای اصلاح طلب بر نمیاد و بنابراین بهتره رای نداد و در خانه نشست.
با همین استراتژی به کمک سبد رای 20% سنتی خودشون، انتخابات رو می برند.
یعنی من میزنم و در میرم
من زودتر محکوم میکنم که بعدا کم نیارم
در ضمن عصری جون دلمان به حال کدام اقدام روحانی خوش باشه میدانم انتشار نمیدی
برای همین سالهاست که برام مردی عصر ایران