عصر ایران- محمد جواد روح تحلیل گر سیاسی در یادداشتی در کانال تلگرامی « راهبرد» با لحنی کاملا متفاوت و پُرطعنه درباره فرمان های محدود کننده اخیر دونالد ترامپ رییس جمهوری جدید آمریکا و ممنوعیت سفر اتباع چند کشور و از جمله ایرانیان واکنش نشان داده و چنین نوشته است:
- با برخی سياستمداران نمی توان با زبان تحلیل حرف زد. خود اهل تخریب اند و جز تخریبشان نباید کرد. برای ما ایرانیان، این نوع سياستمداران ملموس و مشهودند.
- دونالد ترامپ اینک تازه ترین محصول از این دست سياستمداران است که در سطح جهانی ظهور کرده و نه "شهرآشوبی" که "جهان آشوبه" ای به راه انداخته است.
-پیش از این گفته بودم میان محمود احمدی نژاد و دونالد ترامپ، باید در صف احمدی نژاد ایستاد. او هرچه بود و هرکه بود؛ نژادپرست و نفرت آفرین (در سطح مردمان) نبود. حتی در سطح حاکمان هم، علیه کسانی می ایستاد و دوقطبی شکل می داد که تصور می کرد (و درست هم تصور می کرد) که رای منفی و "پتانسيل تخریب" دارند؛ او صرفا جرقه بر باروت می زد و اخگر به هیمه می افکند.
- ترامپ اما آمده تا همه ارزش ها را برهم بریزد. او نه تنها دشمن دموکراسی و آزادی و تنوع فرهنگی شکل گرفته در جامعه آمریکا که نیرویی معارض با سنتی ترین تلقی ها و فهم ها از حقوق، اخلاق و دگرپذیری است؛ چنانکه پاپ فرانسیس هم خیلی زود علیه او خروشید و در سیمای او، سودای هيتلر شدن را دید.
-این نفرت پراکنٍ خشم آفرینٍ نالایقٍ تحلیل، حال شعبده دیوار و بستن مرز و فرودگاه را از آستین به درآورده است و در این میان، ایرانیان را هم در لیست سیاه خود قرار داده است.
-پاسخ ترامپ نه خشم و خروش است؛ چنانکه او می پسندد. نه به توصیه قرآنی، سکوت و خاموشی که کردار او، از شقاوت است و نه بلاهت و جهالت.
-ترامپ را صرفا باید به طعن کشید. پوشالی بودن او را آشکار کرد. چنانکه در تابلوهای دست راهپیمایان و کامنت ها و پست های منتشرشده در فضای مجازی، هر دم می بینیم.
-ترامپ را باید گفت: ما ایرانیان فارغ از هر گرایش و اختلاف و حتی تضاد و تعارضی که با هم داریم؛ همچنان این سطح از عقلانیت و روح جمعی برایمان مانده که بدانیم در برابر دزدی دریایی چون تو، ما در یک کشتی نشسته ایم.
- باید ترامپ را گفت که ما خود می دانیم که در کشتی ایران، مسافرانی هستند که جز سوراخ کردن عرشه و بدنه هنری ندارند؛ اما در عوض، هستند دلسوزانی که همچنان با بند و پی خود، تخته پاره ها را با هم نگاه داشته اند و از توفان ها می گذرانند.
- یکی از آنها هاشمی رفسنجانی بود که شبیه داخلی ترامپ هرچه در چنته داشت، کرد تا او را به حضیض کشد؛ اما رای پارسال و تشییع امسالش نشان داد چه عزیز هست و رفت.
- ترامپ را باید گفت ایرانیان خیلی هم خوشحالند که آنسوی دیواری باشند که تو ملک طلق خویش می دانی و البته، نیست.
- بین ما و تو دیواری است که اگر هم تو آن را برنسازی؛ ما خود به کارٍ ساختنش خواهیم شد. دیواری که مرز بین جامعه مبتنی بر عقل و تدبیر است؛ با دارالمجانینی که ستاره اش سودای تخته کردن نیویورک تایمز را بر زبان می آورد!
-این نکته را هم در پایان بگويم و بگذرم: جناب پرزيدنت! گرچه بعید است حداقلی تاریخ بدانی؛ اما احتمالا داستان تسخیر سفارت آمریکا در تهران را شنیده ای...
- تسخیر سفارت آمریکا با آنکه کاری اشتباه و بحران ساز برای جامعه و انقلاب ایران بود؛ اما امروز این کاربرد را دارد که به تو بگوییم: "ما مردمی هستیم که در عصر دیوار برلین و جهان دوقطبی، از دیوار گذشتیم و حلقه اتصال با آمریکا گسستیم؛ پس ما را از دیوار و دیپورت نترسان!"