۰۲ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۱۷۵۹۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۲ - ۲۶-۱۰-۱۳۹۵
کد ۵۱۷۵۹۵
انتشار: ۰۸:۳۲ - ۲۶-۱۰-۱۳۹۵

گزیده سرمقاله روزنامه های امروز

روزنامه کیهان مطلبی با عنوان «در پی سراب ندوید!» نوشته شده توسط  حسین شمسیان در ستون یادداشت روز خود به چاپ رساند:

امروز یکسال است که برجام بین ایران و 5+1 اجرایی شده است. هرچند مسئولان ما از چندماه زودتر مشغول انجام تمامی تعهداتشان بودند و در اصل 27 دی 1394، روز شروع اجرای تعهدات دشمن است.
اکنون با گذشت یکسال از آن روز، بهتر و دقیق‌تر می‌توان به نقد برجام نشست و حقیقت و ماهیت آن را ارزیابی کرد. همه داده‌ها و ستانده‌های برجام پس از یکسال کاملا روشن است و دیگر هیچ نقطه مبهمی وجود ندارد تا کسی منتقدان را به بی‌اطلاعی از آن یا عجول بودن و منتظر نماندن برای نمایان شدن آثار عملی برجام متهم کند.(هرچند که همچون هشت سند محرمانه خارج از برجام که اخیرا منتشر شد، ممکن است در آینده اسناد تعهد‌آور دیگری هم منتشر شود و نشان دهد که تیم ایرانی‌، بیش از آنچه اعلام شده‌، متعهد گردیده است!)
برای نیل به این هدف، بهترین کار مقایسه بین وعده‌های پیش از برجام و همچنین وضعیت معیشتی آن روز با وعده‌های پسا برجام و وضع معیشتی امروز است.
پیش از برجام روز و شبی نبود که در فضیلت مذاکرات سخنی گفته نشود و به نا‌حق، رفع همه مشکلات به آن نسبت داده نشود. با آنکه رئیس‌جمهور محترم در آستانه انتخابات‌، حدود 20 درصد از مجموع مشکلات کشور را ناشی از تحریم‌ها و 80 درصد را ناشی از سوء‌ مدیریت دولت دهم می‌دانست، اما ناگهان و پس از پیروزی در انتخابات، همه چیز تغییر کرد تا آنجا که آقایان روحانی « بهبود هوا و فراوانی آب و منابع آبی‌» را هم منوط به برجام کردند!

روزنامه شرق مطلبی را با عنوان« آغاز گفت‌وگو درباره «پساحقیقت»»در ستون یادداشت خود و به قلم احسان نبوی اختصاص داد:

سال گذشته میلادی در حالی دقایق پایانی خود را گذراند که بسیاری از تحلیلگران و کنشگران سیاسی هنوز در حال کلنجاررفتن با دلایل دو رخداد بزرگ سیاسی آن سال؛ یعنی برگزیت و انتخاب ترامپ به ریاست‌‌جمهوری آمریکا بودند؛ دو رخدادی که برای چندین روز، نفس‌ها را در سینه حبس و جهانیان درباره آینده نگران‌تر از گذشته کرد. آنچه در سال ٢٠١٦ اتفاق افتاد، باعث شد بسیاری به‌ویژه «متخصصان» و «دانشمندان» به فکر بازگشت به آغوش سرد «سیاست» بیفتند؛ چیزی که به صورت سنتی خود را از آن مبرا می‌دانستند و همیشه از گفتنش طفره می‌رفتند. این دو رخداد از آن نظر برایشان تلنگری جدی بود که نمی‌فهمیدند چرا توصیه‌های علمی و کارشناسی‌شان در برهه‌های حساسی مثل رفراندوم، اثرگذاری پیشین را در سطح جامعه ندارد که اگر می‌داشت، نمی‌شد آنچه که شد. در جامعه اما حرف‌های جدیدی هم به گوششان می‌رسید؛ حرف از دورانی جدید؛ دورانی که حتی نام و عنوانش، دل آنها را به‌عنوان کسانی که خود را همیشه رسولان و محافظان «حقیقت» می‌دانستند، به‌شدت می‌لرزاند؛ «دوران پساحقیقت». «پساحقیقت» در ٢٠١٦ به‌یک‌باره از فرش به عرش رسید، بر سر زبان‌ها افتاد و نقل دکان بسیاری از نشریات شد. حرفش اما چه بود؟ به طور خلاصه این بود که دوره‌ای در سپهر سیاسی آغاز شده که در آن «فکت»ها و همه آنچه ما به‌عنوان واقعیت‌های عینی می‌شناسیم (که غالبا از سوی متخصصان و دانشمندان علوم مختلف صورت‌بندی می‌شوند) تأثیر کمتری در شکل‌دادن به افکار عمومی دارند. درعوض این «احساسات» و «باورهای شخصی» هستند که به تصمیم‌گیری‌های درونی یک جامعه جهت و معنا می‌دهند.

در ستون سر مقاله روزنامه اعتماد مطلبی با عنوان « حقير كيست؟» نوشته شده است که بخشی از آن را می خوانیم:

به نظر مي‌رسد كه نيروهاي تندرو توان درس‌گيري از رويدادها را ندارند. چنان دچار حب و بغض مي‌شوند كه از ديدن بديهي‌ترين مسائل عاجز مي‌شوند. پس از نشستن نخستين ايرباس خريداري شده از فرانسه در فرودگاه مهرآباد و مراسمي كه به همين مناسبت و با حضور برخي از شخصيت‌هاي سياسي و اقتصادي كشور از جمله وزير راه و شهرسازي برگزار شد، توپخانه تندروها بي‌هدف به كار افتاد و پياپي شليك كردند و حتي با كلمات تمسخرآميزي از اين واقعه ياد نمودند و نشستن اين هواپيما را فرود تحقيرآميزي معرفي كردند.
واقعيت اين است كه اگر مساله فقط خريد يك هواپيماي مسافربري بود، قطعا تدارك ديدن چنين برنامه‌اي و حضور وزير در آنجا شايسته نبود و ترديدي نيست كه براي ورود هواپيماهاي بعدي ايرباس نيز چنين برنامه‌اي اجرا نخواهد شد. ولي كيست كه نداند، آمدن اين هواپيما، معنايي نمادين و آغاز يك دوره از روابط تجاري و اقتصادي و پاسخي روشن به مخالفان برجام در ايالات متحده و اسراييل است. اين خريد بيش از آنكه داراي وجه اقتصادي باشد مفهومي سياسي دارد. اين فرود بيش از هر چيز پاسخي است به كساني كه مثل گربه هر طور بيندازي‌شان چهار دست و پا پايين مي‌آيند و اصلا هم عين خيال‌شان نيست كه تا ديروز عدم تحويل يا فروش اين هواپيماها را به منزله شكست برجام معرفي مي‌كردند و امروز استقبال از حضور و فرود آن را امري حقارت‌بار معرفي مي‌كنند. مساله فقط خريد هواپيما در هر اندازه‌اي حتي بزرگ از آن نيست، بلكه مساله اصلي اين است كه اگر اين هواپيما در هر اندازه‌اي بود كه ندادنش به منزله تداوم تحريم‌ها بود، آمدنش به منزله اجرايي شدن عملي بخشي از توافق برجام است و از اين نظر مهم تلقي خواهد شد. چه در اندازه يك هواپيماي چند صد نفري باشد و چه در اندازه يك كيس كامپيوتر پيشرفته. تندروهاي مخالف دولت چندان تمايلي يا تواني ندارند كه از نحوه برخوردشان با آقاي هاشمي درس بگيرند.

روزنامه آرمان مطلبی را با عنوان « ایرباس و دستاوردهای برجام» به داود ‌هرمیداس‌باوند در ستون سرمقاله خود به چاپ رساند که در زیر بخشی از آن را مطالعه میکنید:

چند روز پیش بود که اولین سفارش ایران به شرکت هواپیمایی ایرباس در ایران به زمین نشست، جدا ازحواشی که دلواپسان بعد از اجرایی شدن برجام به وجود آوردند، به نظر می‌رسد که دستاورد‌های عملی برجام درحال عملی شدن است و به‌طورمحسوس‌تر و بعد از افزایش میزان فروش نفت ایران به میزان سقف تولید اوپک، این دستاورد محسوس ترین دستاورد مذاکرات هسته ای با کشورهای غربی و اجرایی شدن برجام است. قبلا همگان معتقد بودند که آمریکایی‌ها در برداشته شدن تحریم‌ها آن‌گونه که باید وشاید به تعهدات خود عمل نکردند وحتی آنها تحریم‌های موسوم به«داماتو» که در زمان بیل‌کلینتون علیه ایران به تصویب رسیده بود را مجددا به تصویب رساندند و این تمدید موجب شد که انتظار از دستاوردهای عملی برجام تا میزان زیادی بی‌رنگ شود. اما امضای قرارداد با ایرباس و بوئینگ این انتظار را به وجود آورده بود که با اجرایی‌شدن این قراردادها به صورت عملی دستاورد برجام دیده شود وانتقال اولین هواپیما به ایران از سوی فرانسه موجب شد که همگان متوجه شوند به رغم تصویب داماتو هنوز هم اروپایی‌ها خواهان مراودات تجاری با ایران هستند. زیرا تحریم‌های آمریکا تحریم‌های یک جانبه مضاعف است وسرمایه گذاران اروپایی هم مجبورند درمقابل تحریم‌های مضاعف آمریکا در پروژه سرمایه‌گذاری در ایران که به انتقال تکنولوژی می‌انجامید، نپردازند. انتقال اولین هواپیما به ایران می‌تواند زمینه‌ساز انتقال تکنولوژی آن به ایران در نتیجه توافق هسته‌ای و اجرایی شدن برجام باشد. این امید وجود دارد که کل قرارداد‌های خرید هواپیما تمام و کمال انجام پذیرد و هیچ مشکلی به وجود نیاید، چرا که با روی‌کارآمدن ترامپ در آمریکا این نگرانی به وجود آمده است که شاید ترامپ بتواند با تحریم‌های یک جانبه جلوی سرمایه‌گذاری در ایران را بگیرد.

مطلبی با عنوان "تأثیر درگذشت هاشمی بر تندروهای اصولگرا" در ستون اول دفتر روزنامه ایران توسط عباس عبدی منتشر شد:

درگذشت آقای هاشمی دو دسته بحث را در کوتاه‌مدت دامن خواهد زد. یک دسته مباحثی است که درباه نقش و عملکرد آقای هاشمی انجام خواهد شد. این مباحث معطوف به گذشته است. زمان برای ورود به آنها دیر نشده است ضمن اینکه برای ورود به این بحث‌ها نه تنها دیر نشده بلکه تا دهه‌ها و قرن‌ها ادامه خواهد یافت و شاید لزوماً هم کسی به نتیجه قطعی نرسد. همچنان که تمام پرونده‌های یکصد سال اخیر ایران هنوز هم باز هستند و همچنان با شدت و حرارت در مورد آنها نوشته می‌شود. حتی پرونده برخی موارد که در مقاطع زمانی خاصی بسته به نظر می‌رسید دوباره باز شده‌اند و طبعاً این روند ادامه خواهد داشت. این دسته از مطالب وجه تاریخی - سیاسی دارند. دقت و اعتبار بررسی آنها با گذشت زمان، بیشتر خواهد شد. زیرا از یک سو حب و بغض‌ها به موضوع و فرد کاهش پیدا خواهد کرد و از سوی دیگر اطلاعات و داده‌های جدید منتشر می‌شود و بالاخره اینکه فاصله گرفتن از موضوع موجب می‌شود که نگاه ما به جزئیات ماجرا کمتر شود و به ابعاد مهم تری از آن نگاه کنیم. البته این نوع تحلیل‌ها در بسیاری از موارد بیش از آنکه بازتاب دهنده کامل واقعیت باشند به نوعی به بیان آرزوها و آمال تحلیلگر از موضوع مورد نظر می‌پردازند. گویی که او دوست داشته که این طور ببیند به همین دلیل است که با انبوهیاز تحلیل‌های متضاد مواجه می‌شویم در حالی که فرد مورد تحلیل نمی‌توانسته تا این حد متضاد باشد. بلکه توصیف‌کنندگان او متفاوت و متضاد هستندکه تصاویر ذهنی خود را در وی بازتاب می‌دهند. در هر صورت این نوع مباحث در مورد آقای هاشمی فوریت ندارد و هر چه زمان بگذرد دقیق‌تر هم خواهد شد.

علیرضا رضاخواه ستون یادداشت روز  روزنامه خراسان را به مطلبی با عنوان  بی توجهی پوتین به«اوباما در عصر "پسا حقیقت"» آمریکا اختصاص داد که در ادامه می خوانید:

 لغتنامه آکسفورد، واژه «پسا حقیقت» (post truth) را در سال 2016 به عنوان لغت بین‌المللی سال معرفی کرد، صفتی که موقعیتی را توصیف می‌کند که در آن «حقایق عینی تاثیر کمتری از  حرف‌های تحریک کننده دارند». یعنی جایی که حقیقت تحت الشعاع بازی با احساسات قرار می‌گیرد.
 کمتر از یک هفته دیگر دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب و جنجالی آمریکا سوگند یاد خواهد کرد و به صورت رسمی سکان هدایت کاخ سفید را از باراک اوباما تحویل خواهد گرفت.
حضور ترامپ در عرصه سیاسی و موفقیت او در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در کنار رای مثبت مردم بریتانیا به برگزیت، طرح خروج از اتحادیه اروپا، از جمله عوامل انتخاب واژه پسا حقیقت به عنوان واژه سال توسط لغتنامه آکسفورد بوده است.
موسسه پلیتی‌فکت  (PolitiFact) ، موسسه‌ای رسانه‌ای در آمریکا که به راستی آزمایی سخنان سیاستمداران آمریکایی می‌پردازد، در  گزارشی در تحلیل گزاره‌های مورد استفاده‌ ترامپ در جریان رقابت‌های ریاست جمهوری 2016 آمریکا تصریح کرده است که ۷۰   درصد سخنان ترامپ و ادعاهای او «غالبا اشتباه»، «اشتباه»، و «دروغ محض» هستند.
در همه‌پرسی برگزیت در بریتانیا، جبهه طرفدار جدایی معتقد بود که عضویت در اتحادیه اروپا برای بریتانیا هزینه‌ای بالغ بر ۳۵۰ میلیون یورو در هفته به دنبال دارد، اما درباره سرمایه‌ای که در مقابل دریافت می‌شد، صحبتی نشد.

روزنامه آفرینش مطلبی را با عنوان «خطرات بازبيني دربرجام» در ستون سرمقاله خود به قلم حميدرضا عسگري اختصاص داد:

شايد هيچ زمان ديگري به اندازه امروز، تغيير و تحولات آمريكا تا اين حد مورد رصد رسانه‌ها و كارشناسان حوزه سياست خارجي قرار نداشته است. چراكه همواره گزينه‌هاي رياست جمهوري از اشخاص سياسي شناخته شده دو حزب ايالات متحده بودند كه مي‌شد از كارنامه قبلي آنها پيش بيني‌هايي را نسبت به سياست‌هاي آينده دولت آمريكا به دست آورد. اما هم اينك انبوه تفاسير سياسي در مورد عملكرد ترامپ به وجود آمده كه هيچ يك قابل استناد نيستند و نمي‌توان با قطعيت درمورد عملكرد احتمالي آن سخني به ميان آورد.

عملكرد ترامپ درمورد برجام حساس ترين بخش از اقدامات اجرايي وي خواهد بود كه ارتباط مستقيمي در وضعيت اقتصادي و سياسي ايران خواهد داشت. جداي از اظهارات انتخاباتي ترامپ كه درابتدا برجام را قبول نداشت و پس از آن از موضع قبلي عقب نشيني كرد، اخيراً گزينه وزارت خارجه دولت وي اظهار داشته است كه بايد برجام را مورد بازبيني قرار داد. اين صحبت‌هاي وي در حالي است كه مفاد برجام از سوي سايركشورهاي حاضر در مذاكرات مورد تاييد است و از آن حمايت مي‌كنند.

البته مقامات وزارت خارجه كشورمان به اين اظهارات واكنش نشان داده‌ و اعلام كرده‌اند كه به هيچ وجه اجازه بازبيني در برجام را نخواهند داد. اين ادعاي وزيرخارجه احتمالي آمريكا درحالي است كه مذاكره كنندگان ايران و آمريكا در وين در حال گفتگو پيرامون شكايت كشورمان از نقض برجام و بدعهدي‌هاي طرف مقابل هستند. هيئت آمريكا در وين درمورد قانون تحريم‌هاي ده ساله آيسا ابراز داشته‌اند كه هيچگونه تبعات اجرايي نداشته و تهديد براي برجام نخواهد بود. اما در مقابل از سوي دولت آينده آمريكا شاهد نگرش ديگري در اجراي برجام هستيم.

از اين واكنش‌ها بايد دريافت كه مسلماً برخورد دولت آمريكا با برجام وراي رويه كنوني خواهد بود. لذا بايد با نوع برخوردهاي سياسي و تعاملات لازم با ديگر اعضاي 1+5 مانع از دخل و تصرف و يا بازبيني احتمالي ويا هر خللي در روند اجراي برجام شد. بايد به اين مسئله اذعان داشت كه برهم خوردن برجام ضربه سنگيني بر ساختار و برنامه‌هاي اجرايي ما خواهد زد و ترامپ و حمايان داخلي و خارجي وي نيز دقيقا به دنبال همين موضوع است.

به لحاظ اقتصادي برهم زدن برجام موجب تعليق بسياري از فعاليت‌هاي تجاري ما خواهد شد. برداشته شدن تحريم‌ها همچون روزنه‌اي بود كه تنفس را به اقتصاد ما برگرداند. حال اگر بسياري از مراودات اقتصادي ما به سبب سياست‌هاي آمريكا به حالت تعليق درآيد، تامين هزينه‌هاي كشور و رونق كسب و كار با خلل جدي مواجه خواهد شد. اين موضوع به هيچ وجه به نفع ما نخواهد بود و حفظ برجام براي حفظ حداقل‌هاي اقتصادي كه فعلا از آن برخورداريم، امري واجب و ضروري است.
برچسب ها: گزیده ، سرمقاله
ارسال به دوستان