ساعت از ١١شب گذشته بود که خانهای در ورامین فرو ریخت و سه نفر از ساکنانش زیر آوار جان دادند؛ یک مادر و دو فرزند. حادثه دوشنبهشب اتفاق افتاد و مردم شهر را شوکه کرد اما در شلوغی خبرها گم شد و شبیه حادثه های مشابه در شمال شهر، سر و صدا نکرد.
روزنامه شهروند نوشت: هنوز در بلوار هنر، تصویر خانه مخروبه کنار زمین گودبرداری شده، پیادهها و سوارهها را میترساند.
نیمی از ساختمان چهار طبقه ریخته و درچند متر باقیمانده از واحدهای مسکونی، اوضاع زندگیِ پیش از اتفاق پیداست؛ درعروسکهای اتاق کودک و آینه و کنسول شکسته و مبلمان خاکی و لوستری که درباد تکان میخورد: خانه و زندگی از هم پاشیده است.
به جز بازماندگان این حادثه، ساکنان ساختمانهای تخلیهشده کناری هم هرکدام به خانه فامیلی رفتهاند تا تکلیفشان روشن شود.
دیروز مراسم خاکسپاری مادر و فرزندانی برگزار شد که اجسادشان صبح روز بعد از حادثه زیر خاک بیرون آمد.
فردای ریزش ساختمان دستور بازداشت مدیر منطقه شهری و رئیس پلیس ساختمانی شهرداری ورامین و مالک ساختمان صادر شد و همین دیروز شهرداری ورامین هم در پیامی اعلام کرد که درصورت قصور استعفا خواهد داد.
وقتی که آوار ریخت
«سه نفر مردند، زن پسرعمویم (بغضش میترکد)، علیرضا کلاس اولی بود و ریحانه کلاس ششم. دو پسرعمویم هم زخمی شدند و سرشان شکست، اما خوبند. ولی با این درد چه کنند؟»
صبح دوشنبه، ساعتی پس از پیداشدن آخرین اجساد، مردم هنوز آوار را هاجوواج تماشا میکنند، عکس میگیرند و به حال رفتگان و بازماندگان غصه میخورند.
مصطفی بوربور، پسرعموی ساکنان ساختمان فرو ریخته است و خانه سه طبقه او هم تخلیه شده و خانوادهاش هرکدام جایی پناه بردهاند. او در گفتوگو با «شهروند»، درباره این حادثه که چند روزی است شهرستان ورامین را در شوک فرو برده، چنین میگوید: «ساعت ١١:١٥ دقیقه شب بود. خانه تکان خورد و صدای ترکخوردن شنیدم.
انگار زلزله میآمد. درِخانه را باز کردم، راهرو پر از گردوخاک بود؛ آنقدر غلیظ که هیچ چیز نمیدیدم. دیوار راهپله ریخته بود. دست زن و بچههای خودم و زن و بچههای برادرم را گرفتم و آمدیم پایین. دم در دیدیم انفجار شدید است و آتش از سیم برق میریزد.
گیر کرده بودیم. نمیتوانستیم بیاییم بیرون برای همین رفتیم حیاط تا بعد از چند دقیقه آتش خاموش و برق قطع شد.» ساختمانی که حالا فرو ریخته، ٤ طبقه داشت و سه برادر و خانوادههایشان در آن زندگی میکردند.
چند دقیقه قبل از اینکه خانه خراب شود، ساکنان طبقه اول و میهمانان از آنجا خارج شده بودند. «علی» ساکن طبقه چهارم صدای ترکخوردن را شنیده و با زن و بچه بیرون آمده بود، واحد خالی سوم را رد کرده بود و «عباس» را که درطبقه دوم زندگی میکند، بیدار کرده بود.
«بهشان گفتند؛ خانه دارد میریزد و رفتند. آنها پشتسرشان آمدند. عباس پایش را از در بیرون گذاشت، آوار روی سرش ریخت اما زنده ماند. زن و بچهها پشت سرش بودند، گیر کردند زیرخاک.»
همسایههایی که دور بازماندگان سیاهپوش را گرفتهاند، خبر دارند که گودبرداری از دوماه پیش بدون نظارت و جواز ساخت انجام شده و دراین مدت عمقش را به ٦متر هم رساندهاند.
مصطفی میگوید: «چندینبار به صاحب زمین که تالار پذیرایی روبهروی همین خانه قدیمی ما دارد، هشدار دادیم که ادامه ندهد اما انگار درشورای شهر آشنا دارد که وسط شهر اینطور حفر کرد و هیچکس بهش ایراد نگرفت که این بلا به سرمان نازل شد.»
آخرین عملیات صاحبان زمین کناری، سه چهار روز پیش بوده و تمام کنارههای ساختمان را گود کردهاند. «ما بارها دعوا کردیم با آنها.
صدبار گفتم رحم کن به این آدمها و شمع بزن و مهار بگذار برای ساختمان ولی نزد.»
داماد خانواده هم توضیح میدهد: «گودبرداری از اول بدون جواز بود. پیش هر مسئولی رفتیم و هرجا شکایت بردیم، اتفاقی نیفتاد. اما مگر ما زن و بچهمان را از سر راه آوردیم که کسی گوش به حرفمان نداد؟ بعد از اتفاق مالک زمین هنوز خودش را نشان نداده.»
آتشنشانی تجهیزات نداشت
با زبانه کشیدن آتش، چند دقیقه بعد، آتشنشانی که ٥٠٠متری تا خانه فاصله داشت، رسیده بود اما ساختمان ٤ طبقه به خاطر گودبرداری زمین همسایه از هم پاشیده بود و اینطور که شاهدان میگویند، تجهیزاتی برای خاکبرداری نداشت. داماد خانواده میگوید: «عملیات امدادونجات ضعیف بود.
هیچ امکاناتی نداشتند. آخر خودمان بیل مکانیکی و جرثقیل آوردیم برای آواربرداری. بعد گروه آواربردار از تهران آمدند با سگ زندهیاب. آنها بهتر میدانستند چه کار کنند. خودرو و پروژکتور داشتند اما آتشنشانی حتی وسیلهای برای نوردادن نداشت. فرماندار آمد و رئیس شورای شهر هم تا صبح کنار آوار بود اما بدون امکانات چه کاری از دستشان برمیآمد؟»
میثم ملکی، مأمور اداره برق منطقه هم میگوید بعد از افتادن ساختمان روی تیر برق و انفجار، گروه بحران را خبر کرده و شبکه برق را جمع کردهاند تا اوضاع از این بدتر نشود اما «ازدحام مردم دستوپاگیر بود و نیروهای امداد هم نمیتوانستند کارشان را درست انجام دهند. به خاطر شلوغی کار کُند پیش میرفت.»
هلال احمر و آتشنشانی ورامین و تیم مدیریت بحران شهرستان و مدیران شهری سر رسیدند و دست آخر ٩ساعت بعد سگهای زندهیاب هلالاحمر و نیروی زمینی ارتش جسد مادر و فرزندان ٦ و ١٢ساله را از زیر آوار بیرون کشیدند و دادستان دستور شناسایی عاملان حادثه را صادر کرد.
متخلفان بازداشت میشوند
دادستان شهرستان ورامین همان شب حادثه برای تحقیق درباره چگونگی ریزش ساختمان، دستور بازداشت مدیر منطقه شهری شهرداری ورامین و رئیس پلیس ساختمانی شهرداری ورامین و مالک ساختمان را صادر کرد و فرماندار ورامین هم اعلام کرد که ریزش این ساختمان به خاطر گودبرداری غیراصولی باید تحت پیگرد قرار بگیرد، «باید مشخص شود چگونه دریکی از خیابانهای اصلی شهر ورامین فردی بدون رعایت اصول گودبرداری اقدام به عملیات کرده است.» و «متخلفان باید بازداشت شوند.»
اگرچه سکوت اعضای شورای شهر درساعات پس ازحادثه انتقاداتی را به دنبال داشت اما درنهایت درجلسه فوری که به دستور شهردار و ریاست شورای شهر ورامین درشهرداری تشکیل شد، مصوب شد که ساختمانهای مجاور زمین پلمپ و تخلیه شوند و محوطه پاکسازی و ایمن شود.
محمد وصالپور، رئیس شورای شهرستان ورامین هم با عذرخواهی از مردم به خاطر «نبود نظارت مدیریت شهری بر ساختوسازهای سطح شهر و تخلفات مشهود» قول داد که هیچگونه مماشاتی در رسیدگی به این پرونده رخ ندهد و فوری و جدی پیگیری کند و منتقم این خونهای ریختهشده باشد.
او همچنین اعلام کرد که با فرد یا افراد خاطی در هر پست و سمتی که باشند، برخورد قاطع خواهد شد و «مردم مطمئن باشند حتی اگر به قیمت آبرو و اعتبارمان نیز باشد، برای احقاق حق این سه همشهری عزیزمان درمقابل هرجریان و گروه احتمالی خواهیم ایستاد و هیچ فردی خط قرمز نیست و هیچکس درحاشیه امن نمیتواند با قربانیکردن دیگران به آسودگی برسد.»
شهردار ورامین: استعفا میدهم اگر...
خبر بازداشتها به گوش همه رسید اما پارچه نوشتهای روی یکی از ساختمانها هنوز عابران را برای تماشا نگه میدارد؛ واکنشها کافی نبوده و این نوشته شهردار ورامین را خطاب قرار داده: «خرابی این ساختمان و از دستدادن سه نفر از عزیزانمان نشانه بیمدیریتی شماست» و درخطوط بعدی از امام جمعه، فرماندار، دادستان و شورای شهر خواسته که با برکناری شهردار، دل بازماندگان تسلی یابد.
دیروز علی حیدریان، شهردار ورامین هم در واکنش به این نوشته، درپیامی خبر داد که درصورت قصور دراین حادثه از سمتش استعفا خواهد داد: «اینجانب همانطور که وجدانهای بدون غرض شاهد هستند، از اولین لحظات این اتفاق تلخ ضمن حضور درمحل حادثه و بعد از آن درساختمان شهرداری و شورای اسلامی پیگیر به حداقلرساندن میزان خسارت وارده و جلوگیری ازحوادث بعدی متصور بودم و هستم.
لازم میدانم مراتب تأسف عمیق خود از بروز این حادثه تلخ را ابراز کنم و به شما بزرگواران عزادار اطمینانخاطر دهم که با بررسی همهجانبه تحت نظارت دستگاههای نظارتی نسبت به معرفی عوامل مقصر اقدام کنم.
بدیهی است؛ درصورت توجه قصور به اینجانب به احترام آن بیت بزرگوار و مردم منصف و دارای منطق ورامین از سمت خود استعفا خواهم داد.»