این مترجم در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه درستنویسی در رسانهها کمتر رعایت میشود اظهار کرد: طی سالهای اخیر رادیو و تلویزیون بخصوص تلویزیون، جملههایی را که از نظر دستوری اشتباه است رواج دادهاند و این اشتباهها در جامعه جا افتاده است.
او افزود: اغلب دست به قلمهای نسل جدید بدون اینکه شعر و نثر قدیم و معاصر را که از دوره مشروطه به بعد است بخوانند دست به قلم میبرند و بسیاری از این اشتباهها در آثارشان دیده میشود. به طور مثال «را»ی نشانه مفعول را بعد از فعل میآورند در حالی که «را» علامت مفعول بیواسطه است و باید بعد از مفعول بیاید یا با فاصله یک شبهجمله. در بسیاری از موارد «را» را بعد از فعل بهکار میبرند که این غلط رایج و مصطلح امروز است که در داستان کوتاه، رمان و جاهای دیگر میبینیم.
غبرایی با بیان اینکه در فضای مجازی اشتباهها بیشتر است توضیح داد: در فضای مجازی هیچ کنترلی بر نوشتهها وجود ندارد و هیچکس نیست که اشتباهها را اصلاح کند. البته برخی از ناشران بزرگ نیز بر متنها کنترلی ندارند.
او در ادامه متذکر شد: اشتباهها در نوشتهها به فراوانی وجود دارد. اگر فرصت باشد آنها را میتوان مدون کرد؛ مثلا «پیشخان» کتابفروشی را باید با «الف» بنویسند. اگر به منابع و مآخذ نگاه کنید «پیشخان» به معنای جلو خان، برآمدگی و برجستگی جلو میز است اما «پیشخوان» به معنای پیشخواننده است. این اشتباه بسیار رایج است و اغلب با «واو» مینویسند.
این مترجم درباره آسیبهای درست ننوشتن گفت: در درازمدت به جای اینکه در داستاننویسی نثر شسته رفته کسانی مثل گلشیری را داشته باشیم، نثر اجق وجق و دور از زبان رایج فارسی جای آن نثر را خواهد گرفت. اگر نهادهای مسئول به فکر نباشند مسلما در درازمدت آسیبهای فراوانی به نثر فارسی وارد میشود.
او یکی از راههای جلوگیری از آسیبهای زبان را جذب ویراستار صاحب صلاحیت دانست و اظهار کرد: یکی از راههای جلوگیری در مطبوعات و نزد ناشران جذب ویراستاران صاحب صلاحیت است. از مارکز نقل است درست است که من داستاننویس هستم اما ممکن است کلماتی را درست ننویسم و این کار ویراستار است که آنها را درست کند.
غبرایی متذکر شد: رواج ویرایش و ویراستاری یک اصل است. باید به آن دامن بزنیم و هزینه کنیم. بخصوص روی صحبتم با ناشران بزرگ و نهادهایی مانند تلویزیون و رادیو است. در رادیو خوشبختانه هنوز کسانی از قدیم هستند که صاحب صلاحیتند اما تلویزیون بسیار رها و شلخته است. اگر نثر شلخته فارسی به مرور زمان بدین شکل ادامه پیدا کند ۲۰ سال دیگر ما نثر اجداد فرهیخته خود را فراموش میکنیم.
او درباره اینکه تغییرات زبانی مقتضی تغییر زمان است با بیان اینکه این مسئله را به هیچ وجه نمیپذیرد متذکر شد: این بحث بین ادیب و زبانشناس است. زبانشناسان میگویند ترکیبات، تشبیهات، کلمات و عبارات جدید اگر در زبان به کار رود و مورد پذیرش مردم باشد باید آنها را پذیرفت؛ مثلا اصطلاحی مانند «دوش گرفتن». این اصطلاحات مانعی ندارد، یا اصطلاحاتی که نسل جدید به کار میبرد مانند «خفن» و امثالهم زمانی که مورد پذیرش عامه مردم باشد باید آنها را قبول کنیم، اینها به زبان غنا میبخشند و بحث غلطنویسی جداست. یا به طور مثال در ساخت فارسی داریم «زمین خوردن» این «خوردن» به معنای عمل بلع غذا از راه دهان نیست اما ساخت زبان این را میگوید زمین خوردن. ما نمیتوانیم سلیقهای عمل کنیم و بگوییم «زمین رفتن». این مضحک و خندهدار میشود.
این مترجم افزود: زبان تابع سلیقه فردی و شخصی نیست. زبان هنجارهایی دارد که باید این هنجارها رعایت شود؛ این هنجارها مطابق دستور زبان است. آخرین کسی که دستور زبان مدون دارد استاد خانلری است که عموم اهل قلم آن را میپسندند و ممکن است کسانی ایرادهای کوچک به آن وارد کنند. بحث لغات و اصطلاحات جدید و تازه چیزی نیست که شخصا چندان مخالفتی با آنها داشته باشم یا خیلیهای دیگر داشته باشند؛ بحث بر سر نحو زبانی است.
او درباره عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در زمینه درستنویسی گفت: فرهنگستان در برخی موارد عملکرد درستی دارد؛ آنجایی که مورد قبول عامه مردم است. فرهنگستان قدیم برخی لغات و اصطلاحات را پیشنهاد داده که با پذیرش عامه مردم روبهرو شده و این واژهها جا میافتد مانند خودکار یا خودنویس و... . اینها جا افتاده و به درستی استفاده میشود. اما مثلا فرهنگستان به جای «هلیکوپتر» واژه «چرخبال» را پیشنهاد داده است که من نپسندیدم و عموم مردم هم که با آنها برخورد میکنم همچنان از «هلیکوپتر» استفاده میکنند.
مهدی غبرایی خاطرنشان کرد: فرهنگستان در رابطه با بحث درستنویسی کاری نکرده است مگر اینکه موازینی را ارائه دهد. البته در خصوص درستنویسی آثاری را داریم مانند کتاب نشر دانشگاهی. اما وقتی نهادی به یک نهاد اداری تبدیل میشود، کارهایی که انجام میدهد چندان مورد پسند عامه مردم نیست.
او با اشاره به اینکه درستنویسی برای او در درجه اول اهمیت قرار دارد، گفت: من با تمام وجود سعی میکنم که هرچه درستتر و صحیحتر بنویسم. در این مورد کم و بیش چیزهایی نیز در فضای مجازی نوشتم و منتشر کردم اما به شکل مدون کاری نکردم زیرا در صلاحیت خود نمیدانم. من مترجم هستم و سعی میکنم در ترجمههایم درستنویسی را رعایت کنم. به نظر من دستور زبان و درستنویسی در وهله اولِ کار ترجمه است.
این مترجم افزود: از پیشکسوتهای ترجمه محمد قاضی، رضا سیدحسینی، ابوالحسن نجفی و نجف دریابندری چیزهایی آموختم، در دبیرستان رشته ادبی تحصیل کردم و علاقهمندی به نثر و شعر کهن به من کمک کرد که عبارات، اصطلاحات و تشبیهات درست را برگزینم. من در آغازِ کارِ ترجمه، اثر استاد خانلری را مجددا خواندم. این کتاب مجموعه مقالاتی دارد مثلا درباره به کار بردن ضمیر منفصل «من» یا «او». مثلا آمده در زبان فارسی وقتی میگوییم «رفتم» یعنی «من رفتم» و احتیاج نیست «من» را به کار ببریم، و یا وقتی میگوییم «رفت» یعنی «او رفت» پس «او» احتیاج نیست. سعی کردم اینها را در کارهایم رعایت کنم.
او در پایان درباره تأثیر اهل قلم در ترویج درستنویسی گفت: قطعا تأثیر دارند؛ چنانچه قبلا من از امثال محمد قاضی، رضا سیدحسینی و دیگران یا نویسندگانی مانند صادق هدایت، صادق چوبک تا محمود دولتآبادی، احمد محمود و دیگران آموختهام. در نتیجه اگر من یا عبدالله کوثری و منوچهر بدیعی درست بنویسیم دیگران هم شاید نکاتی از ما یاد بگیرند. امیدوارم کسانی که به زبان فارسی علاقهمند هستند هرچه بیشتر از گنجینه نثر فارسی استفاده کنند.