۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۱۴۳۴۲
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۷ - ۰۹-۱۰-۱۳۹۵
کد ۵۱۴۳۴۲
انتشار: ۱۸:۰۷ - ۰۹-۱۰-۱۳۹۵

آقای فرهادی چرا نسنجیده نامه می‌نویسید؟!

«آقای فرهادی عزیز چرا بی‌گدار به آب می‌زنید و نسنجیده نامه می‌نویسید؟ شما هنرمند نامداری هستید و می‌دانید که نامه نوشتن شما بی‌تردید در تمامی رسانه‌های داخلی و خارجی پخش می‌شود.»
صادق کرمیار - نویسنده و کارگردان - در واکنش به نامه سرگشاده اصغر فرهادی خطاب به رییس جمهور درباره گورخواب‌ها، یادداشتی را در اختیار ایسنا قرار داده است.

در متن این نامه که با عنوان «درباره اصغر فرهادی و گورخواب‌ها و با پوزش از مدیران جان برکف و ملحقاتشان» ارسال شده، آمده است:

«آقای فرهادی عزیز چرا بی‌گدار به آب می‌زنید و نسنجیده نامه می‌نویسید؟ شما هنرمند نامداری هستید و می‌دانید که نامه نوشتن شما بی‌تردید در تمامی رسانه‌های داخلی و خارجی پخش می‌شود.

گویا سفرهای فرنگی شما باعث شده فراموش کنید که اگر جامعه مدیران و ملحقاتشان در ایران تحت فشار افکار عمومی و به ویژه هنرمندان و مخصوصا هنرمندان مردمی و جهانی ایران قرار گیرند برای حل مشکل و معضلی که خواب از شما ربوده چه راهکارهایی دارند؟

کاش قبل از نوشتن نامه به عالی‌ترین مقام اجرایی کشور با من تماس می‌گرفتید و مشورت می‌کردید تا شما را از این کار پرهیز دهم. به هر حال من دو تا پیراهن بیشتر پاره کرده‌ام و می‌دانم این گونه نامه‌ها که احتمالا از روی درد و با هدف اصلاح است، چه نتیجه و سرانجامی دارد.

مطمئن باشید برای این مشورت نیز ریالی از شما درخواست نمی‌کردم و کاملا رایگان عاقبت این نامه دردآور (البته برای مدیران نازک نارنجی) را سکانس به سکانس و پلان به پلان برایتان ترسیم می‌کردم.

سکانس۱: مخاطب نامه شما، پاسخ متین و البته بدون ذکر نام شما منتشر می‌کند و ناگهان صف خود را تغییر می‌دهد و ابراز همدردی می‌کند. همزمان ملحقات مدیران در حال گریم شدن و دورخوانی فیلمنامه هستند.

سکانس۲: ملحقات مدیران وارد صحنه می‌شوند و به شما حمله می‌کنند که چرا جای دیگر تخم می‌گذاری و قدقدش را برای ما می‌آوری.

سکانس۳: در یک عملیات ضربتی تمام گورخواب‌ها را با چوب و چماق از بیت المال مسلمین بیرون می‌کنند و به آنی صورت مساله پاک می‌شود.

سکانس۴: تفسیرها و یادداشتها در این باره شروع می‌شود تا معلوم شود شما با چه انگیزه‌ای این نامه را نوشته‌اید. این کار تا مخدوش شدن اصل موضوع ادامه دارد. همزمان گزارشگر معلوم الحال هم نامعلوم می‌شود.

سکانس۵: گورخوابهای متجاوز به حریم بیت المال در نمازهای یومیه به شما لعنت می‌فرستند و نفرینتان می‌کنند که باعث شدید همین یک تکه قبر هم از آنان دریغ شود.

سکانس۶: (نقطه اوج) تلویزیون با گورخوابها مصاحبه می‌کند و آنها از رسیدگی فوری مسئولان تشکر می‌کنند و به شما ناسزا می‌گویند و فیلم‌هایتان را نقد میکنند، گرچه در عمرشان به سینما نرفته‌اند نمی‌دانند فیلم چیست. حتی یکی از آنها در مصاحبه به حال مسئولان گریه می‌کند که اینقدر مظلومانه مورد تهاجم هنرمندان اجنبی پرست قرار گرفته‌اند.

سکانس۷: (نقطه اوج تر) هنرمندانی خودساخته در اینستاگرام و تلگرام و تویتر و غیره به شما یادآوری می‌کنند که نباید کاسه داغتر از آش باشی و اگر نوشتن چنین نامه‌ای لازم بود، بی شک ما هنرمندان دردآشناتر باید این نامه را می‌نوشتیم که هیچ فیلمی در اسکار نداریم.

سکانس۸: تمام مردان گورخواب و کارتن خواب در عملیات ضربتی بعدی با دریافت قسطی هزینه‌ها وازکتومی می‌شوند و زنانشان نیز عقیم می‌شوند تا مشکل به صورت ریشه‌ای حل شود.

سکانس ۹: من نامعلوم می‌شوم و بقیه داستان با پایان باز به آخر می‌رسد تا بیننده هرجور دوست دارد برداشت کند.»

ارسال به دوستان