مهدی امیرپوز ؛ آی اسپورت- وداع دردناک با حجازي در بهار 90 و خداحافظي غمبار با پورحيدری در پاييز 95؛ دو اتفاق تلخی که شباهتهاي زيادي با هم دارند. دو بزرگي که در دهه 60 کاري میکردند ورزشگاه امجديه، 90 دقيقه در فرياد تماشاگران غرق شود، حالا در دهه 90 غايب هستند تا در ورزشگاه آزادی به احترامشان يک دقيقه سکوت کنند؛ يکي در 62 سالگی رفت و ديگري در 70 سالگی.
يکي حالا در پنجمين سالگرد نبودش هستيم و ديگري در آستانه چهلمين روز غياب. فرقي ندارد. چه تلخ که ما در تاريخ، ورزشکاران زيادي داريم که زودتر از تصورمان از بين رفتند. هم ناصر، هم منصور در تقويم ورزشکارهاي حرفهاي، جوانمرگ شدهاند. شايد فقط يک دليل براي اين وداع زودهنگام به ذهن ما برسد: سرطان؛ بيماري مهلکی که اين روزها ورزشکار، سينماگر، فقير و دارا نميشناسد اما سرطان هم علتی نيست که بتوان سفر هميشگی حجازی و پورحيدری را به آن ارتباط داد. سرطان بيش از اينکه علت باشد، خود معلول است.
زمان خوبی نيست در سالروز تولد ناصرحجازی از «نقش سيگار در افزايش احتمال به ابتلا به سرطان» بنويسيم اما شايد زمان بدی نباشد که بنويسيم چرا دو ورزشکار حرفهاي بايد در روزهاي ميانسالي بهخاطر مصرف بالای سيگار به مشکل بخورند؛ دو ورزشکاری که در جواني، سمبل زندگي سالم بودند، چرا بايد در روزهاي پايانی زندگی، با آن حالت غمانگيز در بستر بيماری، درد را تحمل کنند؟
دو ورزشکاری که از خانوادهدوستترين فوتباليستها به حساب ميآمدند و بیحاشيهترين زندگي را داشتند و از محترمترين چهرههای تاريخ فوتبال ايران هستند، چرا بايد با ابتلا به اين بيماريیهای سخت ما را ترک کنند؟ چرا هر دو بايد پس از روزهای اوج دوران فوتبال، در دوران بازنشستگي سراغ مرهمی بروند که اينطور به کابوس ما تبديل شود؟
جواب اين سؤال را شايد بتوان در سالهاي غمگين دهه 60 جست؛ دوراني که حجازي بهعنوان محبوبترين فوتباليست استقلال با حکمي فرافوتبالي از تيم ملي کنار گذاشته شد و منصور پورحيدري بهعنوان سرمربي استقلال با صدها مشکل فرافوتبالي روي نيمکت بدون سرپناه ورزشگاه آزادي مينشست.
ما که حالا به احترام هر يک از اين بزرگان بارها يک دقيقه ساکت ايستادهايم، کاش بخواهيم تا بدانيم چه بر ستارههاي دهه 60 فوتبال ايران گذشته است.
ستارههايی که تحصيلات دانشگاهي داشتند، مؤدب بودند، زود ازدواج کردند و سرشان با خانواده گرم شد، چرا اينطور بايد غمبار از ميان ما بروند؟ اين فوتبال بیرحم با آنها چهکار کرد که به سراغ مرهمی رفتند که اينطور ذرهذره ما و خودشان را آب کنند. فوتبال ايران، روايتهای زيادي دارد که بايد نوشته شود.
نسلهای بعد بفهمند که اسطورههای اين فوتبال چگونه از بين ما رفتند اما تا پيشازآن ما به نيکي از نامشان ياد میکنيم؛ اينبار به بهانه سالروز تولد ناصر حجازی در 23 آذر 1328. تولدتان مبارک گلر دوستداشتني و ما را ببخش که اينقدر بیرحم با شما تا کرديم.