عصر ایران؛ مازیار آقازاده - دونالد ترامپ رییس جمهور منتخب آمریکا تا حدود زیادی مثل یک "هندوانه دربسته" می ماند، هندوانه ای که ممکن است "سفید و بی مزه" و یا "قرمز و شیرین" و یا حتی "خراب و گندیده" و یا "حد میانه" باشد؛ البته قضاوت درباره مزه و کیفیت این هندوانه تا حدود زیادی به مذاق ها نیز بستگی خواهد داشت؛ ممکن است شیرینی برای یک طرف عین تلخی و شرنگی برای طرف دیگر باشد؛ برای مثال مقابله با جمهوری اسلامی ایران ولغو یا بازنگری در برجام می تواند برای طرف هایی چون اسراییل یا دولت عربستان سعودی عین حلاوت و شیرینی باشد اما به طور طبیعی این مساله برای دولت حسن روحانی در ایران یک چالش جدی خواهد بود.
این که مجبور هستیم رییس جمهور منتخب آمریکا را به هندوانه تشبیه کنیم البته دلایل منطقی خاص خود را دارد:
1- او سابقه سیاست ورزی ندارد؛ دیکته ای جز در امور تجاری شخصی ننوشته است.
2- او پایگاه حزبی ندارد ( با وجودی که او خود را به عنوان نامزد حزب جمهوریخواه به این حزب تحمیل کرد اما کم نیستند بلند مرتبگان و استخوان خرد کرده های این حزب که با ترامپ مخالف اند و یا اینکه نگران تاثیرات مخرب اقدامات و سیاست های او بر روی حزب متبوعشان و یا آمریکا هستند ؛وانگهی ترامپ به لحاظ سابقه نه جمهوریخواه است و نه دموکرات و نکته جالب اینکه حتی سابقه کمک های مالی او نشان می دهد او در دهه های گذشته به حزب دموکرات بیشتر کمک مالی کرده است.
3- در جریان کارزار انتخاباتی تیم ترامپ بسیار کمتر از تیم رقیب اصلی دموکرات او در مقابل دیدگان بود. واقع این است که ترامپ خود به عنوان یک پدیده انتخاباتی سایه سنگینی روی کمپین انتخاباتی اش داشت و همه چهره ها و فعالان ستاد و تیم همکار او زیر سایه خودش بودند؛ اما با استقرار او در کاخ سفید او مجبور است به صورت تیمی عمل کند و همینجاست که تاثیر چهره هایی که او برای همکاری با دولت خود به کاخ سفید فراخوانده یا فراخواهد خواند، مشخص خواهد شد.
بنا به دلایل پیش گفته، پیش از تشکیل کابینه ترامپ و استقرار او در کاخ سفید سخت می شود روی سیاست های احتمالی او و جهت گیری دولتش پیش بینی کرد، هر چند با مشخص تر شدن ترکیب تیم همکار او می توان حس هایی زد، از جمله اینکه این حدس نزدیک به یقین که رویکرد دولت ترامپ نسبت به جمهوری اسلامی ایران بسیار سخت تر از رویکرد دولت آمریکا در دوره 8 ساله اوباما خواهد بود.
بسیاری به درستی از تعبیر " پایان ماه عسل " درفضای روابط تهران – واشنگتن با روی کار آمدن ترامپ سخن گفته اند که البته این سخنی به غایت درست به نظر می رسد.
نکته دیگر اینکه ترامپ با به کار گرفتن افرادی که منفی ترین دیدگاه ها را نسبت به اسلام سیاسی و حکومت ایران دارند تا اینجای کار نمایی نه چندان امید بخش در روابط خارجی دولت خود در قبال جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته است.
اما در عین حال دولت ترامپ در مورد برخی دیگر از مسایل سیاست خارجی آمریکا می تواند جمع نقیضین هم باشد ، از جمله اینکه به نظر می رسد در موضوع مهمی چون رابطه با روسیه دیدگاه های او و معاونش (مایک پنس) به طور آشکاری مغایرت دارد، ترامپ مدافع ایده بهبود روابط با روسیه و همکاری با مسکو برای مبارزه با تروریسم در خاورمیانه – به ویژه در سوریه و عراق- است در حالی که پنس در جریان مناظره انتخاباتی خود با " تیم کین " ( نامزد معاونت کلینتون ) رویکرد دیگری را نسبت به روسیه به نمایش گذاشت و با لحن بدی نسبت به ولادیمیر پوتین صحبت کرده و رییس جمهوری روسیه را "دیکتاتوری حقیر" توصیف کرد.
از سوی دیگر برخی از چهره های محافظه کاری که در روزهای گذشته به عنوان گزینه های احتمالی ترامپ برای پست هایی چون وزات امور خارجه آمریکا نام برده شده اند- که از جمله محتمل ترین آنها می توان به "جان بولتون" و "میت رامنی" و "رودی جولیانی" اشاره کرد - دیدگاه هایی به شدت منفی نسبت به مسکو دارند، در حالی که ژنرال "مایکل فلین" مشاور امنیت ملی کابینه ترامپ بر خلاف آنها معتقد به همکاری با روسیه در زمینه مبارزه با تروریسم در خاورمیانه است و خود ترامپ نیز در کارزار انتخاباتی اش اشاراتی چند باره در این راستا داشته است.
ترامپ در کنار جیمز ماتیس یکی از گزینه های او برای وزارت دفاع آمریکا - "بدمینستر" ایالت نیوجرسی
اما جان بولتون در همین شنبه گذشته در توییتی نوشته بود: "مقابله با روسیه، چین، ایران و کره شمالی باید اولویت اساسی دولت آینده آمریکا باشد."
به طور طبیعی به نظر می رسد ترامپ در کابینه خود " جمع اضداد " خواهد داشت و مشخص نیست رویکرد جمعی کابینه او در قبال برخی موضوعات اصلی مطرح در سیاست خارجی آمریکا به چه سمت و سویی خواهد رفت؟
از سوی دیگر باید به اختلافات ترامپ با حزب جمهوریخواه و کنگره اشاره کرد. ترامپ احتمالا 4 سال سختی در پیش خواهد داشت، او پیشتر وعده انجام اصلاحات در کنگره (محدود کردن لابی گری و محدودیت برای دوره های نمایندگی کنگره ) را مطرح کرده است و پس از پیروزی در انتخابات نیز عملی کردن این شعارها را دوباره مورد تاکید قرار داده است.
به نظر می رسد او به طور نمادین نیز از واشنگتن فاصله گرفته تا آن گونه که پیشتر وعده داده خود را مسحور "جو فاسد واشنگتن و سیاستمدارانش" نشان ندهد.
او ترکیب اصلی کابینه خود را در دیدارهای خصوصی اش در باشگاه گلف خود در شهر " بد مینستر" ایالت نبوجرسی می چیند و اخیرا نیز اعلام شد همسر و پسر کوچکش به واشنگتن دی سی نخواهند رفت و همچنان در پنت هاوس مجلل ترامپ در منهتن نیویورک زندگی خواهند کرد. ظاهرا اعلام شده که عدم تغییر مدرسه "بارون " پسر خردسال ترامپ دلیل عدم نقل مکان خانواده سه نفری ترامپ به واشنگتن خواهد بود. به هر جهت رییس جمهور چهل و پنجم آمریکا ممکن است در "جو مسموم واشنگتن" نباشد و شاید در 4 سال آینده آن گونه که باید و شاید در کاخ سفید استقرار نیابد و بیشتر ترجیح دهد در قلعه تجاری سابق خود (نیویورک) اقامت داشته باشد.
گذشته از این ، اگر ترامپ بخواهد " پا روی دم کنگره و لابیست ها" بگذارد احتمال فراوان وجود دارد که با حزب جموریخواه دچار مشکل شود و حتی تا پای استیضاح نیز کشانده شود، به ویژه اینکه همین الان هم به نظر می رسد دهها چهره متنفذ جموریخواه از انتخاب او به عنوان چهل و پنجمین رییس جمهور آمریکا دل خوشی نداشته و نگران اجرای سیاست های او هستند افزون بر این ها ترامپ با دلیل نداشتن پشتوانه قوی حزبی می تواند رییس جمهوری به غایت آسیب پذیر در برابر فشارهای کنگره باشد.
اما درباره ایران خاطر ترامپ می تواند راحت باشد؛ چون مقابله با ایران احتمالا یکی از معدود دستور کارهای سیاست خارجی ترامپ خواهد بود که بدون چالشی جدی از جانب کنگره و حزب جمهوریخواه و اعضای کابینه او به مورد اجرا گذاشته خواهد شد.
جمهوریخواهان و کنگره تحت تسلط آنها از پیش از حصول توافق برجام تا همین اکنون نیز شمشیرها را برای لغو یا بازنگری برجام و مقابله جدی تر با جمهوری اسلامی ایران از رو بسته اند و اعضای کلیدی و محتمل کابینه ترامپ نیز دیدگاه هایی به شدت منفی نسبت به حکومت ایران دارند و در راس همه آنها ترامپ خود نیز در جریان کارزار انتخاباتی وعده لغو برجام یا دستکم" بازنگری" در بخش هایی از این توافق و مقابله با نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران را داده است.
4 سال آینده دولت آمریکا، می تواند آبستن اتفاقات بی سابقه باشد.
ترامپ قمارباز بی کله ای است لیکن با ایران هم حالت قمار را شروع خواهد کردو باخت اول مساویست با بازی بعدی و باخت بعدی . با آمدن ترامپ شانس به ایران رو کرده است . ان شا الله