سرمقاله نویس روزنامه آفرینش در شماره امروز نوشت:
براساس رفتار شناسي اجتماعي نوع رفتار افراد در برخورد با قانون بيانگر ميزان رشد مولفههاي مدنيت و دموكراسي در آن جامعه ميباشد. به عبارتي پذيرش، رعايت و حفاظت از قانون در جامعه نشانگر ميزان تعهد در مقابل حقوق و وظايفي ميباشد كه قانون براي افراد و نهادهاي مختلف مشخص كرده است. اين نگرش به قانون در واقع ريشه و بنيان رفتار شناسي اجتماعي را تشكيل ميدهد.
رعايت قانون اصلي ترين مولفه رشد جوامع در عرصههاي مختلف ميباشد. لذا مشاهده مي كنيم كه ميزان رعايت و تعهد به قانون در كشورهاي توسعه يافته نسبت به جوامع درحال توسعه و سپس توسعه نيافته، روندي نزولي پيدا ميكند. اين روند نزولي اجراي قانون تبعات گستردهاي در عرصههاي مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به دنبال خواهد داشت.
اما يكي از نشانهها و آفتهاي رفتاري افول قانون مداري در جوامع استفاده موضوعي از قوانين براي تحقق خواستهها و منافع شخصي و گروهي ميباشد. دركشورما اين آفت اجتماعي و رفتاري به شدت ريشه دوانده است و به كررات شاهد مصادره قانون براي ميل به خواستههاي مختلف هستيم. مصادره قانون به معناي آن است كه ما تعهد به قانون را براي تحقق خواستههايمان مورد تاكيد قرار دهيم و ديگران به نقض قانون متهم كنيم، اما خودمان به هنگام اجراي قوانين بي توجه به بايدها و نبايد، منافع و مقاصد فردي و نهادي را دنبال كنيم.
مصداق عيني بحث خود را گفتههاي شهردار تهران مبني برعدم شركت در نمايشگاه مطبوعات، قرار ميدهيم. شهردارتهران با انتقاد از برگزاري نمايشگاه مطبوعات درمصلي تهران گفته است:« به رغم ميل باطني، به دليل پايبندي به قواعد و مقررات شهر که ضامن سلامت، پاکيزگي و آرامش است، از حضور در جمع اين عزيزان محروم شدم. با احداث مجموعه شهرآفتاب و مصوبه شوراي اسلامي شهر تهران مقرر شد همه نمايشگاههاي پربازديد در اين مکان برگزار بشود. رعايت اين مصوبه و مقررات مشابه آن هست که در کاهش ترافيک و آلودگي شهرمان مؤثر است. اي کاش دولت محترم هم به قانون احترام ميگذاشت و اين نمايشگاه و نمايشگاههاي مشابه، که پربازديد هستند را در شهر برگزار نميکرد. علاوه بر اين مصلي کارويژه خود را دارد و جاي برگزاري نمايشگاهها و فعاليتهاي اقتصادي نيست. وقتي ما متوليان امر و مسؤولان به قانون و حقوق مردم احترام نگذاريم چه توقعي از شهروندان ميتوانيم داشته باشيم؟».
اين جمله آخر شهردار تهران را بايد با طلا نوشت و بر سر در تمام نهادها و ادارات و منجلمه بر سردر شهرداري تهران نصب نمود!. اگر نمايشگاه مطبوعات مشمول مصوبه شوراي شهر ميشود، قطعاً خلاف قانون رفتار كرده و بايد نسبت به عمل خود پاسخگو باشد. اما نكته اصلي بحث نگراني شهردار تهران نسبت به ترافيك و آلودگي شهر است كه از بابت آن حاضر نشده به مصلي بروند و احتمالا بارترافيكي و آلودگي شهر را تشديد نمايند.
سوال ما از شهردار تهران اين است كه آيا قانون در مورد قطع درختان و تغيير كاربري فضاي سبز تهران تاكيدي دارد يا خير؟ مسلماً درمورد قانوني بودن تمامي تغييركاربريهاي صورت گرفته و مجوزهاي صادره براي قطع درختان، اسناد بسياري براي ارائه در دست دارند. اما اين ابهام باقي است كه آيا آلودگي كلان شهر تهران با قطع درختان پاركها و تغيير كاربري فضاهاي سبز بهبود مييابد؟
اگر آلودگي شهر و سلامت شهروندان براي شهردار تهران از چنان اولويتي برخوردار است كه ايشان حتي حاضر نشدند تا در مسير پرتردد نمايشگاه مطبوعات حضور يابند، پس چگونه تخريب فضاي سبز و درختان را مورد توجه قرار نميدهند.
بيان اين مثال عيني صرفاً از اين جهت بود كه توجهي به رفتارشناسي اجتماعي حاكم درجامعه داشته باشيم. متاسفانه اين رفتار از همه ما سر ميزند و تبعات به نسبت اهميت تخلف و جايگاهي كه درآن قرار گرفتهايم افزايش مييابد. تمامي تخلفات و فسادهاي مختلفي كه امروز شاهد آن هستيم از برخوردهاي سليقهاي و مصادره گونه قانون نشأت ميگيرد و به يك رويه خطرناك در كشور مبدل شده است.
فصل الخطاب بودن قانون اصلي ترين ضمانت براي اجراي آن و تحقق تاثيرات مثبتي خواهد بود كه قانونگذار پيش بيني كرده است. لذا اگر اين مولفه اصلي از قانون گرفته شود، شاهد هرج و مرج سليقهاي خواهيم بود كه رفتار و كلام افراد نسبت به مفاد قانوني ارجحيت مييابد و نحوه رفتار ها براساس خواستههاي شخصي و نهادي شكل ميگيرد.
«مسلماً اگر متوليان امر و مسئولان به قانون و حقوق مردم احترام نگذارند، چه توقعي از شهروندان بايد داشته باشيم؟ »