جالب اینکه دو بازیکن از سه بازیکن مدنظر علی آبادی برای خط خوردن (بختیاری زاده و گل محمدی) دو گل تیم ملی در رقابت های جام جهانی 2006 را به ثمر رساندند تا غیرکارشناسی بودن حرف علی آبادی و دستورش بیشتر به چشم بیاید.

جام جهانی 2006 از عجیب ترین دوران فوتبال ایران است، تورنمنتی که فوتبال ایران در آن بی سابقه ترین تنش ها را تجربه می کرد.

به گزارش "ورزش سه"، رئیس فدراسیون فوتبال امروز در گفت وگویی بلند با روزنامه شرق دوباره به اتفاقات 10 سال پیش کانال زده است. دادکان در این گفت و گو افشا می کند که علی آبادی می خواسته دایی، گل محمدی و بختیاری زاده را از تیم ملی خط بزند. علی آبادی در آن روزها رئیس سازمان تربیت بدنی بود و میل وافاری به حضور در فوتبال داشت که البته دادکان هرگز این اجازه را به او نداده و در نهایت شغل خود را از دست داد.

دادکان در این باره می گوید: فدراسیون فوتبال باید مستقل باشد. حتی ما بگوییم کوچک‌ترین فدراسیون ما از نظر اجرائی هم باید مستقل باشد. ولی اینکه نقش وزارت ورزش دخالت باشد، نه. ولی نظارت و راهبری، بله. اعلام نظر مثبت‌ کردن، بله. چه کسی هست که نپذیرد؟ ولی در فدراسیون فوتبال زمان من، مسئول ورزش وقت آقای علی‌آبادی که هیچ‌چیز از ورزش و فوتبال نمی‌دانست، می‌آمد و به من می‌گفت: «علی دایی، یحیی گل‌محمدی و سهراب بختیاری‌زاده را کنار بگذار». من هم به او گفتم: «باشد»، ولی این کار را نکردم.

او با انتقاد از علی آبادی ادامه می دهد: آدم از حرف آقای علی‌آبادی نمی‌ماند؟ نباید به او گفت شما با چه تخصصی این حرف را می‌زنید؟ ورزشکار بوده‌اید؟ علم، تجربه و دانش در این زمینه دارید؟ والله قبل از جام جهانی به من گفت: «این سه بازیکن سن بالایی دارند و به جام جهانی نروند». می‌شود کاپیتان تیم ملی ایران را ١٠ روز مانده به جام جهانی خط بزنید؟ این دخالت‌هاست که فدراسیون‌ها را کوچک و آدم‌ها را زخمی و نحیف می‌کند و قدرت‌ها‌ی آنها را می‌گیرد. ولی شما می‌آیید و می‌گویید آقای دادکان تیم ملی می‌خواهد مثلا به دوبی برود، من برای شما به‌عنوان وزیر ورزش با سفیرمان صحبت می‌کنم شما به یک کشور بهتر بروید. کلان‌بودن یعنی این، نه فلان بازیکن برود در زمین، فلان بازیکن نرود. فلان مربی را بیاور، فلان مربی را نیاور.

اما بخش های دیگر حرف های دادکان هم به وزارت ورزش برمی گردد. دادکان با وجود آنکه دل خوشی از فدراسیون فوتبال ندارد به وزارت ورزش تذکر می دهد که نباید در موضوع اداره ریز فوتبال دخالت کند: اگر وزارت ورزش فعلی می‌خواهد مربی تیم ملی را بردارد، حقش نیست. من از فدراسیون دفاع نمی‌کنم از فوتبال دفاع می‌کنم و از آدم‌ها در فدراسیون فوتبال دفاع نمی‌کنم. اگر می‌گوید آقای فلانی را نگذارید، این حق وزیر ورزش نیست. اگر بگوید این شخص را دبیر یا نایب‌رئیس کنید، باز هم حق او نیست. شما ببینید نایب‌رئیس دخترها چگونه تحمیل شد و چگونه رفت. از ایشان می‌خواستند خبربیار باشد. نوع برخورد ایشان، کار ایشان و دانشگاهی‌بودنشان قبول نکرد و رفت.