رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران: باید تمام سازمانها و نهادهای مرتبط دست به دست هم دهند تا جامعه تاب آور شکل گیرد.
به گزارش شهروند؛ «در زندگی ما آدمها حوادث بسیار بد و ناگواری پیش میآید؛ اما همیشه ما به بهترین شکل با آن کنار میآییم!» این شاید سادهترین یا سرراستترین برداشتی باشد که درباره «تابآوری» وجود دارد. حوادث ناگواری که در شکل بحران برای هر کدام از ما پیش میآید؛ بحرانهای شخصی و گاه بحرانهای جمعی و اجتماعی! حوادثی که گاه کل زندگی را تحتتأثیر قرار میدهد و جوانب مختلف آن را به تعطیلی میکشاند اما ما (البته نه همهمان) با آن کنار میآییم و حتی هستند کسانی که از دل این تهدیدها، فرصت ایجاد میکنند.
زلزله بم احتمالا یادتان است؛ زلزلهای مخرب که سال ١٣٨٢ آمد و تعداد زیادی از هموطنانمان را از ما گرفت. صحنههای آن روز صحنههایی بسیار دلخراش بود. صحنههایی که دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری ثبتشان کرد و هنوز بعد از گذشت ١٣ سال، تاب دیدنش را نداریم. پیرمرد بازمانده لای آوار جستوجو میکرد، او مانده بود و دیگران رفته بودند! کودک اشکهایش خشک شده بود. مادر شیون میکرد. خواهر داغدیده بود. تصاویر این لحظات همه و همه ثبت شده است.
تصاویری از یک بحران واقعی که جامعه آن روز ما را فراگرفت. زلزله بم نمونه کامل یک بحران پیشرونده بود؛ اما یک واقعیت وجود داشت، بازماندهها باید زندگی میکردند. زندگی در جریان بود. زندگی در جریان است. بازماندهها باید «تاب» میآوردند؛ باید تحمل میکردند و از درون این بحران پیشرونده دوباره زندگی را از سر میگرفتند. از دست دادن عزیزان سخت است. از دست دادن هر آنچه که طی سالها ساختهای و یکشبه از بین میرود، یک بحران بزرگ است؛ اما این توانایی در انسانها وجود دارد که شرایط را بازسازی کنند، تواناییای که به مدد «تابآوری» در ما به وجود میآید؛ مثل ققنوس. ققنوس پیری که آتش میگیرد و خاکستر میشود و از زیر خاکستر آن، ققنوسی جوان و پرنشاط برون میآید.
«تابآوری» در اصل مفهومی در روانشناسی است. طبق آنچه سید احمد جلیلی، استاد روانپزشکی دانشگاه تهران و رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران به «شهروند» گفته، تابآوری یک توانایی است؛ تواناییای که برخی از افراد دارند و برخی هم نه. جلیلی میگفت: تابآوری در اصل نوعی توانایی است که به انسان کمک میکند با شرایط سخت و بحرانی کنار بیاید و خود را با اوضاع بد و اتفاقات ناگوار وفق دهد. بنابر گفته این استاد پیشکسوت روانپزشکی، تابآوری نوعی آمادگی ذهنی است که افراد در برابر مشکلات پیدا میکنند و باعث میشود در برابر چالشهای زندگی مقاومتر شوند.
رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران که با «شهروند» به گفتوگو نشسته بود، در ادامه بر این موضوع تأکید کرد: زندگی از بدو تولید تا پایانش با خوشیها و ناخوشیهایی همراه است. در این مسیر کسی موفقتر است که بتواند در مواجهه با این مشکلات، مقاومت بیشتری از خود نشان دهد و از اساس توان تطبيق خود با شرایط موجود را داشته باشد؛ یعنی بتواند در گیر و دار مشکلات مختلف که برخی از آنها ممکن است در قد و قواره بحران ظهور پیدا کنند، به بازیابی خود بپردازد و از دام این مشکلات با موفقیت برهد. این را هم باید گفت که آنچه بهعنوان «تابآوری» معرفی شد هم ریشه ژنتیکی دارد که همین عامل باعث میشود این توانایی در افراد مختلف متفاوت باشد و هم متأثر از عوامل محیطی است. به هر حال هر چه فرد دارای شخصیتی قویتر و ساختارمندتر باشد، باعث میشود که در تابآوری نمره بالاتری بگیرد.
به گفته این استاد دانشگاه: اگر فرد با آموزشهای مناسب تابآور شود، دچار افسردگیهای ناشی از بحرانهای زندگی نمیشود و در مقابل استرس و مواردی از این دست مقاومت بیشتری خواهد داشت؛ حتی این فرد میتواند در تنگناها انعطافپذیری بیشتر از خود نشان دهد و با شرایط انطباق پیدا کند.
جلیلی میگفت: دشمن تابآوری نوعی از تربیت است که به فرزندان رسیدگی بیش از حد میکند؛ یعنی سعی میکند همه چیز را در اختیار فرزند خانواده قرار دهد. وقتی فرزند یک خانواده همه چیز را در اختیار خود میبیند و والدین به او «نه» نمیگویند، تحمل خود را در برابر محرومیت از دست میدهد. در واقع چنین فردی در طول زندگی آمادگی پیدا نکرده است که با محدودیت روبهرو شود. قطعا این فرد در بحرانهای زندگی نمیتواند رفتار درستی از خودنشان دهد. این نوع تربیت و رفتار سلامت روانی را از فرد میگیرد و اگر این نوع تربیت در جامعه غالب شود، سلامت روانی جامعه به مخاطره میافتد. نکته مهمتری که رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران میگفت این بود که: جامعه تابآور را فقط یک نهاد نمیتواند شکل دهد.
جلیلی بیان کرد: باید تمام سازمانها و نهادهای مرتبط با این موضوع دست به دست هم دهند تا چنین جامعهای شکل گیرد. در این مسیر باید پیشگیری را در متن برنامههای خودمان قرار دهیم. این موضوع امکانات زیادی میخواهد که در توان یک نهاد یا وزارتخانه نیست؛ کل دولت باید پای کار بیاید.
جلیلی معتقد است: باید برنامهها برای نیل به جامعه تابآور را در سه سطح پیگیری کنیم؛ نخست اینکه برنامههای آموزشی را تدارک ببينیم تا شهروندانی تابآور تربیت کنیم که هنگام بروز بحران به سادگی دچار استرس و افسردگی نشوند.
در سطح دوم باید پروتکلهای مناسبی برای آدمهایی که بیمار شدهاند، داشته باشیم و در سطح سوم باید تمهیداتی بیندیشیم تا انسانهایی که ناتوان شدهاند، با تمهیدات درست و برنامههای توانبخشی به زندگی برگردند. اگر این موارد را در برنامه داشته باشیم، میتوانیم اطمینان بیابیم که جامعهای تابآور خواهیم داشت.