هفته دولت، یادآور شهادت مظلومانه دو دولتمرد انقلابی، شهید رجائی و شهید باهنر، و فرصتی ارزشمند برای قدردانی از دولتمردان جمهوری اسلامی ایران به خاطر تلاش فزاینده در جهت کسب عزت و افتخار برای انقلاب و نظام و کشور است.
صرفنظر از جناح بندیهای رایج سیاسی لازم است همواره تلاش و کوشش خادمان و تلاشگران نظام اجرائی کشور مورد تقدیر قرار گیرد و به نشانه قدردانی به آنها یادآور شویم که آحاد ملت همواره پشتیبان نظام اجرائی در عقبههای سخت و سرنوشت ساز پیش رو هستند و از حمایت دولتمردان سخت کوش حتی برای لحظهای هم دریغ نخواهند کرد.
واقعیت اینست که در این دنیای پرمخاطره و در این شرایط پیچیده و بحرانی که دشمنان اسلام و مزدوران محلی آنها فضای پیرامونی کشور را دچار بحران و جنگ نمودهاند، یقیناً دولت جمهوری اسلامی در خط مقدم جبهه رویاروئی با دشمنان قرار دارد و لازم است همواره از بابت حمایت و پشتیبانی آحاد ملت، مطمئن و دلگرم باشد تا بتواند پنجه در پنجه دشمنان بیندازد و با سر انگشت تدبیر و کیاست به مدیریت در سطح داخلی و منطقهای بپردازد و مصالح کشور و بلکه دنیای اسلام را در فضای بینالمللی نیز تامین و تضمین کند. ناگفته پیداست که سایر قوا در تمامی سطوح نیز در این مصاف نفسگیر لازم است پا به پای نظام اجرائی به الزامات و اقتضائات امور توجه خاصی داشته باشند و در میدان عمل تمامی قوا همچون ید واحدهای به نقش آفرینی و تضمین منافع ملی – اسلامی – انسانی هم گمارند.
در این میان، حساسیت نقش رسانهها به ویژه رسانه ملی، بسیار برجسته و تاثیرگذار است. عقل و منطق ایجاب میکند رسانهها و به ویژه رسانه ملی نیز مسائل داخلی، منطقهای و بینالمللی را از دیدگاه فراجناحی مدنظر قرار دهند و به گونهای عمل نمایند که مصالح کشور و منافع ملی اقتضا دارد. گهگاه دیده میشود برخی رسانهها و حتی رسانه ملی در مورد مسائلی که جنبه ملی و فراجناحی دارد، از موضع تنگ نظرانه یک جناح خاص به مسائل مینگرند و در مسیری حرکت میکنند که نه تنها مصالح کشور و منافع جامعه را پوشش نمیدهد بلکه حتی گاهی به زیان همگان تمام خواهد شد. رفتاری که برخی نمایندگان مجلس نهم و صدا و سیما در آن روزهای حساس در دوره مذاکرات با 1+5 و مسائل برجام از خود نشان دادند، قطعاً قابل دفاع و توجیه نبود و خاطرات تلخی را در ذهن آحاد مردم و به ویژه دلسوزان نظام برجا گذاشت. جای سوال است که چرا به جای برخورد با بیگانگان و مخالفان منافع کشور، با نیروهای خودی که سنگینی بار مذاکرات را بردوش میکشند، برخورد منفی صورت میگیرد؟ این یک انحراف آشکار و غیرقابل درک و توجیه است که رقبای سیاسی در عین اعلام وفاداری به اسلام و انقلاب و کشور، برای مقابله با مسئولین دولتی هیچ حد و مرز یا خط قرمزی را قائل نباشند و کمر به نابودی برجام و دستاوردهایش ببندند و آرزو کنند گوشهای از کار خراب شود تا با بزرگنمائی همان مسئله، همه چیز را به زیر سئوال ببرند. اگر انصافی در کار میبود، کسانی که باعث و بانی تحمیل 7 قطعنامه علیه کشور بودند و همه چیز را کاغذ پاره توصیف میکردند، امروز به خودشان جرات بدهند سرشان را بالا بگیرند و طلبکار هم باشند و سعی کنند زحمات و دستاوردهای نظام در سالهای اخیر را به زیر سوال ببرند.
کسانی که تورم 48 درصدی را توجیه میکردند و از کنار آن به سادگی میگذشتند، امروزه تورم تک رقمی را به تمسخر میگیرند و فریبکارانه انتظار دلار هفت تومانی را القا میکنند! درحالی که نرخ برابری دلار را یک شبه چند برابر کردند و آنرا به «مشتی افراد سودجو» نسبت دادند. کسانی که با دستکاری در تعریف «فرد شاغل» مدعی بودند «هر کس یکساعت کار در هفته داشته باشد، شاغل است» و بر این اساس ادعا کردند که در سال 1391 توانستهاند برای یک میلیون و ششصد هزار نفر شغل ایجاد کنند، اکنون شکایت دارند چرا مردم بیکارند و در عین حال توضیح نمیدهند که با کدامین سرمایهگذاری بنیادی توانستهاند ظرف یکسال به چنان رقمی در ایجاد اشتغال دست یابند که میدانیم از اساس دروغ است. قطعاً دولتها معصوم نیستند و لازم است عملکرد و تصمیمات آنها در معرض نقد ناصحانه و دلسوزانه قرار گیرد تا زمینههای سستی و انحراف در عملکردشان ایجاد نشود ولی مجیرگوئیهای دیروز به رجزخوانهای امروز تبدیل شدهاند و برخوردهایشان نوعی رفتار کینهتوزانه و مغایر مصالح ملی را تداعی میکند.
نقد ناصحانه و دلسوزانه، هدیهای است که دلسوزان و عناصر کارآزموده و کارآشنا به دولتمردان ارائه میدهند تا بهتر و موفقتر بتوانند مسیر ناهموار کارهای اجرائی را با حفظ منافع و رعایت مصالح جامعه طی کنند. دولتمردان باید از نقد ناصحانه استقبال کنند ولی نقادان هم لازم است الزامات و اقتضائات نقد مسئولانه را رعایت نمایند تا از مواضع انتقادی آنها بوی تند تسویه حساب گروهی به مشام نرسد.
هفته دولت، فرصتی برای بررسی منصفانه کارنامه دولت و اعلام همبستگی و همراهی با دولتمردان در مسیر پرپیچ و خم فرایندهای اجرائی است. به همین مناسبت، به دست اندرکاران اجرائی خسته نباشید میگوئیم و به آنها اطمینان میدهیم که آحاد ملت و دلسوزان نظام، آنها را در این راه پرفراز و نشیب، تنها نخواهند گذاشت.