حميدرضا عسگري در سرمقاله امروز روزنامه آفرینش نوشت: سالها بود كه كفه ترازوي مجلس يكطرفه سنگيني ميكرد و اكثريت غالب هرگونه تغيير وزن در پارلمان را تحمل نميكردند و به انواع و اقسام بهانهها، محكوميت اقليت را صادر ميكردند. البته همواره بودند كساني كه برمدار تعادل حركت ميكردند و حق را مطالبه مينمودند، اما كلامشان در بين حجم گستردهاي از ناملايمات و بداخلاقيهاي سياسي راه به جايي نميبرد.
اما مسير يكطرفه در قاموس خواستههاي انقلاب و ملت جايي ندارد و جامعه به دنبال تغيير وضعيت بودند و با حضور خود در انتخابات سرنوشت ساز نشان دادند كه رأي و نظرشان اگر نتواند به لحاظ كيفي وضعيت ايدهآل را فراهم سازد، اين توانايي را دارند كه قدرت را از مسير انحراف خارج و به مدار تعادل برگردانند، هرچند كه مطلوب آنها نباشد.
پس از انتخاب رئيس و هيئت رئيسه موقت مجلس، آن دسته از افراد و جريانهايي كه به خواسته مردم از ورود به بهارستان بازماندند، چينش اعضاي هيئت رئيسه را به گونهاي مصادره به رأي كردند و آن را به منزله واهي بودن تغييرات مورد نظر ملت و جريان اميد جلوه دادند. آنچنان در رسانههاي منصوب به خود از واژه "شكست" استفاده كردند كه گويا فاتح نبردي سهمگين برعليه دشمنان خوني خود شدهاند.
برخلاف اين مشي منفعت طلبانه، نگاه و بينش جريان تعادل حركت به سمت خواسته عمومي است. لذا نمايندگان مجلس ازبين دو كانديداي با صلاحيت رياست مجلس يكي را انتخاب كردند و طرف مقابل نيز درعين منطق اين انتخاب را پذيرفت. اما درادامه كار با انتخاب دكترمسعود پزشكيان و دكتر علي مطهري، تمام آن شانتاژهاي تبليغاتي مبني بر بي وزني جريان اميد در مجلس دهم خنثي شد و نقطه اميد ديگري دربين مردم به وجود آورد كه مشاهده كنند، افرادي كه به عنوان نماينده خود به مجلس فرستادهاند، از اين توانايي برخوردارند كه بتوانند نمايندگان خود را به عنوان دو بال رياست مجلس بر سكوي هيئت رئيسه بنشانند.
البته با سهم خواهي از قدرت در قواي سه گانه مخالفيم، اما بايد تجلي رأي و انتخاب مردم كه بر محور تغيير و عقلانيت استوار بود، مشخص ميشد. همچنين بايد آن دسته از افراد و گروههايي كه قدرت را ميراث سياسي خود ميپندارند، متوجه شوند كه بينش و درك سياسي جامعه به حدي رسيده است كه با ابزار انتخاباتي خود ميتوانند مانع از حركت كشور به سمت افراط و تفريط شوند.
به نظر ميرسد چينش سياسي مجلس دهم به گونهاي است كه ميتوان بر حركت روند تصميم سازيها براساس عقلانيت و منافع ملي، اميدوار بود. از يكسو ميتوان بر پتانسيل و توانايي رياست مجلس به عنوان يكي از معقولترين اصولگرايان متعادل در اداره پارلمان و تصميم سازيهاي استراتژيك اميدوار بود. از سوي ديگر حضور دو نفر از اعضاي جريان اميد كه به عنوان دو بازوي رياست عمل ميكنند، اين نويد را ميدهد كه روند پرهيز و مقابله با افراط گرايي با جديت و توان بيشتري به مسير خود ادامه خواهد داد. بايد اميدوار بود با چنين وضعيت ساختاري درمجلس، روند تصميم سازيها در راستاي تغييرات مورد نظر ملت قرار گيرد و همچون گذشته توان مديريتي كشور صرف زد و خوردهاي سياسي و تحميل فشارهاي مختلف به جامعه نگردد.
همانطور كه در ابتداي بحث گفته شد، مسلماً ايدهآلهاي ملت و توقعاتي كه از نمايندگان خود در خانه ملت دارند، در يك مدت كوتاه و با تعادل نسبي ميان جريانهاي سياسي حاصل نخواهد شد. اماانتظار ميرود اين بينش اميدآفرين در جامعه در جهت تغيير و اصلاح امور مختلف حفظ گردد و نتايج آن را در آيندهاي نه چندان دور مشاهده كنيم...
منبع: روزنامه آفرینش