تصور کنید در همین جغرافیایی که ما (بنا به جبر جغرفیایی) در آن روزگار می گذرانیم، روزی نوجوانی معلول نامه ای به ارگانی که مسئولیت حمل و نقل در شهر محل سکونت او را بر عهده دارد نوشته و از این موضوع گلایه کند که بسیار علاقه مند به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی نظیر اتوبوس های شهری برای رفت و آمد در طول شهر است؛ اما در عین حال معلولیتی که او به طور مادرزاد گرفتار آن بوده، این اجازه را به او نمی دهد که بتواند به تنهایی و بدون مشکل خاصی سوار اتوبوس شود. پر واضح است که این نامه بی حرف پیش، به طور مستقیم (و مایکل جوردن وار!) راهی سطل زباله خواهد شد و نوجوان مورد بحث ما هم بی هیچ تردیدی تا آخر عمر خود از سوار شدن به اتوبوس محروم خواهد ماند. اما در نقاط دیگر دنیا سطل های زباله کاربرد های دیگری دارند و معمولاً به عنوان گورستان آرزو های انسان های معلول مورد استفاده قرار نمی گیرند.
چندی پیش یک جوان امریکایی اهل ایالت نیو جرسی به نام پیتر بایرن توسط ایمیلی که برای شرکت سونی فرستاده بود به شکوه از نوع معماری کنترلر کنسول Play Station 4 پرداخت و بر این نکته تاکید ورزید که به دلیل محل قرار گیری پد لمسی کنترلر کنسول 4PS او قادر نیست به انجام برخی بازی های کامپیوتری محبوب خود نظیر The Division بپردازد. در واقع پیتر به نوعی از فلج مغزی مبتلا است که موجب بروز برخی اختلال های عصبی در اندام های حرکتی او شده است و از همین رو این گیمر جوان قادر نیست به شکل عادی از تجربه ی بازی های کامپیوتری محبوب خود لذت ببرد. به عبارت بهتر این گیمر معلول برای انجام بازی های مورد علاقه ی خود توسط کنترلر اختصاصی کنسول 4PS ناچار است به شکل ناخودآگاه فشار مضاعفی به بخش بالایی کنترلر و پد لمسی آن وارد آورد. به همین دلیل در عناوینی نظیر بازی The Division که فشردن پد لمسی کنترلر 4PS موجب گشودن نقشه ی بازی می شود (یا به انواع و اقسام دیگری روند بازی را متوقف می سازد)، این فرآیند نوعی اختلال ناخوشایند را در روند انجام بازی توسط پیتر پدید آورده و مانع از لذت بردن او از انجام این قبیل عناوین می شود. به همین دلیل او از طریق ایمیلی که چندی پیش به شرکت سونی فرستاد به شرح مشکل خود پرداخت تا شاید آن ها راهی پیش پای او قرار دهند. و در کمال نا باوری اعضای شرکت سونی به جای دلداری دادن کلامی به پیتر و یا نادیده گرفتن ایمیل او، اقدامی عملی را در پیش گرفته و یک کنترلر اختصاصی برای او طراحی کردند.
کنترلری که به محض دریافت ایمیل پیتر، توسط یکی از کارکنان سونی به نام Alex Nawabi برای این گیمر معلول طراحی شد و همراه با نامه ای برای او ارسال گردید (این تصاویر توسط خود پیتر منتشر شده اند)
بر اساس آن چه که در نامه ی Alex Nawabi آمده است او پس از دریافت ایمیل پیتر به مدت ده ساعت بر روی طراحی یک کنترلر اختصاصی برای این گیمر معلول زمان صرف کرده تا عاقبت موفق به طراحی کنترلر مد نظر خود شده است. در واقع او برای حل کردن مشکل پیتر، پد لمسی کنترلر 4PS را در این نسخه ی اختصاصی از کنترلر کنسول سونی غیر فعال ساخته و در عوض وظایف مربوط به پد لمسی کنترلر 4PS را به دکمه ای در پشت کنترلر مخصوص پیتر منتقل کرده است. با این حال او از این موضوع مطمئن نبوده که این کنترلر ویژه تا چه حد بتواند به کار پیتر بیاید و مهم تر از آن این که چقدر برای او عمر کند. در واقع الکس در ابتدا قصد داشته تا دو عدد کنترلر اختصاصی برای پیتر ارسال کند تا اگر یکی از آن ها بنا به دلایلی از کار افتاد و دیگر قابل استفاده نبود، این گیمر معلول از انجام بازی های محبوب خود محروم نشود و بتواند بدون هیچ مشکلی از کنترلر دوم برای این منظور استفاده نماید. اما در نهایت این عضو دلسوز از شرکت سونی تصمیم گرفت تا در گام نخست ابتدا تنها یک کنترلر اختصاصی برای پیتر ارسال کند و در ادامه ی کار پس از دریافت بازخورد های پیتر، نسبت به طراحی و کنترلر دوم اقدام نماید. اگر چه با بازتاب یافتن این اقدام مثبت شرکت سونی و Alex Nawabi توسط پیتر، ساخته شدن این کنترلر اختصاصی توسط سونی خیلی زود به موضوعی رسانه ای تبدیل شد و حتی توسط کانال 12 اخبار تلویزیونی ایالت نیو جرسی مورد پوشش قرار گرفت، اما تا این لحظه نه شرکت سونی و نه Alex Nawabi هیچ کدام حاضر نشده اند در رسانه های عمومی صحبتی از این موضوع به میان بیاورند یا به عبارتی این اقدام خود را همه جا در بوق و کرنا نمایند (قابل توجه کسانی که سالی یک بار با لباس پلو خوری و همراه با یک دو جین عکاس و خبر نگار، آن هم با اعلام قبلی (و بعدی!) در تمامی اکانت های رسمی خود در شبکه های مجازی، سری به موسسات خیریه می زنند و با این اقدام خود چشم عالم و آدم را کور می کنند!). البته باید به این نکته توجه داشت که این اقدام بیش از آن که اقدامی رسمی از سوی شرکت سونی بوده باشد بیشتر اقدامی شخصی و خیر خواهانه از سوی شخص الکس بوده است. به هر حال اگر چه در بخش پایانی نامه ی Alex Nawabi به پیتر آمده است که شاید او نتواند به تمام کسانی که از مشکل پیتر رنج می برند کمک کند، اما در عین حال نباید از این نکته به راحتی عبور کرد که شاد کردن دل حتی یک نفر که به دلایل مادر زادی از انجام امور مورد علاقه ی خود در زندگی محروم شده است هم خود جای بسی تقدیر و ستایش دارد.
منبع: سخت افزار
واقعا عالي گفتيد .لايييييييييييك