تو می توانستی تاج سرم باشی
که انگار من پادشاه عاشقان جهانم
و تو ملکه ی رشک برانگیزِ شعرها
چه فایده
حالا هر دو آدم هایی معمولی هستیم
*********************
امشب
دریاها سیاهاند
باد زمزمهگر سیاه است
پرنده و گیلاسها سیاهاند
دل من روشن است
تو خواهی آمد
*********************
آنقدر بر شیشه های بخار گرفته شهر
حرف اول نام تو را نوشته ام
دیگر مردم شهر می دانند
نام زیبای تو با کدام حرف شروع می شود
*********************
انگار
سالها طول کشید
که دسته یی بوسه
از دهانش بچینم
و در گلدانی به رنگ سپید
در قلبم
بکارم
اما
انتظار
ارزشش را داشت
چون عاشق بودم
*********************
منتظر آمدن همه نباش
یک نفر
هیچ وقت نمیآید
*********************
بعضی آدمها مثل مواد شوینده بی کیفیت میمونن …
غیر از اینکه تار و پود آدم رو بریزن بهم ، کار دیگه ای ازشون بر نمیاد !
*********************
تو لیلی نیستی
من اما
مجنون حرف هات می شوم
دیوانه ی دست هات
مبهوت خنده هات
گل قشنگم
شیرین نیستی
ولی من
صخره های شب را
آنقدر می تراشم
تا خورشیدم طلوع کند
و تو
در آغوشم بخندی
*********************
بعضی ها مثل شله زرد می مونن
تا یکی از ما خوشگل تر می بینن شل میشن
تا مچشونو می گیری زرد میشن
اونجاس که باید رو پیشونیشون با دارچین نوشت: خوووش اومدی!
*********************
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺯ ﺟﺎﻳﻰ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﻪ
ﺑﻌﻀﻰ ﻭﻗﺘﺎ ﻛﺴﺎﻳﻰ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﻮﻥ ﺧﺎﺹ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻛﻪ
ﺧﻴﻠﻰ ﻋﻤﻮﻣﻰ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺑﻘﻴﻪ ﺑﻮﺩﻥ !
*********************
یک زن
اگر بخواهد
حتی می تواند با صدایش
تو را در آغوش بگیرد