حميدرضا عسگري در روزنامه آفرینش نوشت: معتبرترين و به روزترين نوع انضباط اجتماعي كه امروز در جوامع پيشرفته شاهد آن هستيم برگرفته از نگرش و ريشههاي فرهنگي است كه توانسته مردم اين جوامع را با كمترين دخالت حكومت و به صورت كاملا عادي به رعايت قانون و رفتارهاي انساني مقيد نمايد. به عبارتي هيچ نيرو و نهادي براي تفهيم نظم به جامعه فشار نميآورد ، چه برسد به اينكه بخواهند با استفاده از نيروهاي پليس به مواجهه با مردم بروند.
چراكه اين موضوع براي آنها اثبات شده است كه برخورد مستقيم در هدايت اخلاقي كارايي نداشته و اساساً پليس وظيفه فرهنگ سازي ندارد. مسلماً با رعايت خواستههاي فرهنگي و احترام به سلايق جامعه اين خود مردم هستند كه در مسير صحيح اخلاقي حركت خواهند كرد و فرهنگ مناسب با نيازهايشان را بارور خواهند ساخت.
هنجار شكني در هر مقولهاي غيرقابل پذيرش است، اما بايد ديد كه ملاكهاي برخورد با هنجار شكني تا چه حدي با واقعيتها و آسيبهاي احتمالي همخواني دارد. آيا برخورد پليسي و ورود نيروهاي انتظامي با لباس و ادوات و ماشينهاي نظامي كه تداعي مانورهاي عملياتي را ميكند، راهكاري استاندارد و تجربهاي آزموده شده در مواجهه با فرهنگ و ناهنجاريهاي فرهنگي است؟
امروز با قرار گرفتن در ايام الله پيروزي انقلاب به مصاف بزرگترين رويداد فرهنگي هنري كشور رفتهايم و جشنواره فجر با تمام شوق و ذوقهاي اهالي و دوستداران هنر درحال برگزاري است. تنور اخبار و نشستهاي اهالي سينما داغ و همچون هميشه بسياري از دنبال كنندگان سينما و قشرهاي مختلف فرهنگ و هنر را در سرماي زمستان به دنبال خود كشيده است. اما در ابتداي فرش قرمز جشنواره شاهد حضور گسترده نيروهاي زحمت كش پليس هستيم كه مضاف بر وظايف خطير و فراواني كه برعهده آنها گذاشته شده، مسئول ارشاد علاقمندان و بازديدكنندگان كاخ جشنواره شدهاند.
ديدن تعداد زيادي از موتورسواران لباس پوش و خودروهاي منتسب به پليس ابتدا هر مراجعه كنندهاي را دچار وحشت مي كند كه اتفاق خاصي افتاده يا شخصيتي از رجال سري به محل برگزاري جشنواره فجر زده است. اما اين نيروها و ماشينها براي جلب افرادي است كه با الگوهاي مورد نظر ماموران همخواني ندارند.
جداي از قضاوت درمورد صحيح يا اشتباه بودن اين رويكرد نيروي انتظامي، صرفاً اين سوال پيش ميآيد كه آيا واقعا اين بازديدكنندگان و اهالي فرهنگ و هنر تا اين حد بد اخلاق، منحرف، ناهنجار، و... هستند كه لازم است براي برخورد با آنها كمين گذاشت و با آنها برخورد مستقيم و احتمال گرفتن تعهد در مراكز پليس داشت.
آيا جاي ديگري براي برخورد با اين ناهنجاريها وجود ندارد كه مستقيم درگلوگاه فرهنگي و درچنين ايام شادي كه همه مسرور از اين رويداد فرهنگي هنري هستند، بايد با مردم و به اصلاح هنجار شكنان برخورد كرد. آيا نهاد و گروهي نرم تر از پليس وجود ندارد تا با يك پديده و ناهنجاري نرم به نام بدحجابي برخورد كند.
اگر قدري تامل كنيم مشاهده ميكنيم كه اين مردم و افرادي كه توسط پليس ارشاد ميشوند، همان هايي هستند كه در زمان انتخابات و راهپيمايي چند روز ديگر 22 بهمن لنزهاي دوربينها به دنبال شكارشان ميباشد تا نشان دهد كه ايران و انقلاب متعلق به همه اقشار جامعه است و رشد فرهنگي اين انقلاب پس از چند دهه به جايي رسيده است كه مردم با سلايق و عقايد مختلف دركنار هم و به خاطر حفظ نظام و كشورشان در اكثر مناسبتهاي سياسي مشاركت ميكنند.
پس تصميم گيران و دلسوزان كشور قدري تامل كنند تا نتيجه و بازخورد چنين رفتارهاي سلبي و مستقيم خود را متوجه شوند، و ببينند كه ضربه و آسيب چنين برخوردهايي چگونه موجب تضعيف نظام و دلخوريها از حكومت ميگردد. اين مردم با انقلابشان رشد كردهاند و دل به كشورشان بستهاند، بيهوده آنها را به سبب نوع و سبك سليقه يك قشر خاص آزرده خاطر نكنيم و موجب از دست رفتن اعتمادشان به نظام و كشور نگرديم.