عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در پی رفع تحریمهای بانکی و آغاز عملیات اجرایی برجام، پولهای بلوکه شده ایران آزاد میشود. مضاف بر این سپرده ایران برای خرید تسلیحات نظامی نیز که بالغ بر 1.7 میلیارد دلار (اصل و بهره) پس از 37 سال در اختیار ایران قرار میگیرد.
درباره پولهای بلوکه شده به صورت غیر رسمی عدد 100 میلیارد دلار هم اعلام یا ادعا شده بود و منتقدان برجام با تاکید بر آن قصد داشتند و دارند که بر انتظارات دامن بزنند.
عدد واقعی اما 30 میلیارد دلار است چرا که بقیه در زمره تعهدات بانک مرکزی بوده یا قبلا معادل ریالی آن را هزینه کرده است.
اکنون این پرسش مطرح است که کدام سناریو برای این 30 میلیارد دلار بهتر است؟
رییس جمهور روحانی البته در نخستین اظهارات خود به روشنی گفت که قرار است که دولت با این 30 میلیارد دلار پول آزاد شده چه کند اما چرا این سناریو مطلوبترین گزینه است؟
گزینه یا سناریوی اول این بود که دولت این پول را به بازار تزریق کند. در نتیجه قیمت دلار پایین میآید و رضایتی نسبی نیز فراهم میشود که به کار تبلیغات هم میآید. اما اولا پایدار نیست چون این تزریق قابل دوام نیست. ثانیا با تشویق به واردات، تولید کنندگان و صادر کنندگان زیان می بینند و صاحبان سرمایه اقدام به واردات کالا میکنند که با هدف اشتغالزایی و کاهش نرخ بیکاری سازگار نیست.
مهمتر این که با کاهش فاحش قیمت نفت، دولت دچار کسری بودجه است و این کسری را یا از طریق استقراض و چاپ پول باید جبران کند یا افزایش مالیات یا با برداشت از صندوق توسعه ملی و راه آخر تبدیل دلار به ریال است.
بنا براین با نفت 25 تا 30 دلاری دولت 30 میلیارد دلار را به بازار تزریق نخواهد کرد. چرا که درآمد دولت به دلار است و هزینه های غالب آن به ریال و به دست خود دلار را ارزان نمیکند بلکه در صدد تثبیت آن است.
گزینه یا سناریوی دوم این است که معادل ریالی این پول را در اختیار سرمایهگذاران داخلی بدهد. این سناریو نیز به افزایش نقدینگی می انجامد و دستاوردهای دولت در مهار تورم را بر باد میدهد.
سومین سناریو این است که این پول را دولت در صندوق توسعه ملی یا حسابی خارجی دور از دسترس نگاه دارد.
صندوق اما به هر حال وسوسهبرانگیز است و محتمل است که با مصوبات مختلف برداشت از آن بر دولت تکلیف شود. حساب خارجی هم نامطمئن است. چون توافق هستهای به رغم چهارچوب های محکمی که دارد مصون از تهدید نیست و به بهانه های مختلف احتمال بلوکه شدن پولی که در یک حساب خارجی سپرده گذاری می شود وجود دارد.
در نتیجه بهترین سناریو همان است که رییس جمهوری نیز اعلام کرد و قطعا حاصل مشاوره و برنامهریزی است و پشتوانه علمی و اقتصادی دارد.
این که 30 میلیارد دلار در اختیار بانک مرکزی قرار گیرد اما نه برای این که وام دهد یا بدهی بپردازد یا به ریال تبدیل کند. بلکه تنها و تنها برای این که به سرمایهگذار خارجی تضمین بدهند.
در این حالت ارز به بازار تزریق میشود اما ارزی که سرمایه گذار خارجی میآورد.
در این صورت تکنولوژی وارد کشور میشود بی آن که دولت هزینه کرده باشد و دیگران هم انگیزه سرمایهگذاری پیدا میکنند.
با این اوصاف برای این 30 میلیارد دلار جایی بهتر از بانک مرکزی نباید متصور شد تا ضامن سرمایهگذاری خارجی شود. این سرمایهگذاری خارجی است که برای ما شغل میآورد و ما را به اقتصاد جهان متصل میکند. این سرمایهگذاری خارجی است که ما را از انزوا به در میآورد و مناسبات داخلی سیاسی را نیز بهبود میبخشد زیرا هر چه بیشتر تبادل داشته باشیم در همه رفتارها بیشتر مراعات میکنیم.
یادمان باشد هر گزینهای غیر از این، 30 میلیارد دلار آزاد شده را همان جایی میبرد که آن 700 میلیارد دلار در آن 8 سال رفت.
با دیوانسالاری فاسد و اختیارات فراوان پارهای مدیران پول بیحساب را در اختیار افراد قرار دادن زمینهسازی ناخواسته برای ظهور بابک زنجانیهای تازه است که هم وقت و انرژی دستگاه های نظارتی و قضایی را میبلعد و هم به مهمترین سرمایه یک حکومت که «اعتماد عمومی» است آسیب جدی میرساند.