عصر ایران - این جمله که «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» از عبارات مشهور شهید بهشتی است که طی 34 سال گذشته بسیار شنیده و دیده شده است.
این سخن آیت الله بهشتی که در اوج تنش بین دو جناح حاکمیت آن روز – یکی مشهور به خط امام و با نماد حزب جمهوری اسلامی و دیگری لیبرال ها با نماد رییس جمهور وقت بنی صدر- بیان شده بود، پاسخی بود به اتهام انحصار طلبی که مجاهدین خلق (منافقین) متوجه حزب جمهوری اسلامی می کرد.
در پاسخ به این اتهامات بود که دکتر بهشتی گفت:«ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» و به همین خاطر بود که در اولین نشست خبری پس از عزل بنی صدر احتمال کاندیداتوری خود را رد کرد. با این که امام عملا منع نامزدی روحانیون را با حوادث پیش آمده برداشته بودند.
شیفته خدمت، آن کسی یا گروهی است که در هر منصب و مسندی آماده خدمت است و تشنه قدرت آن کسی یا گروهی که از هر فعالیت و انتقاد یک هدف را بیشتر تعقیب نمیکند و آن کسب قدرت است و پس ازآن نیز جز به حفظ قدرت نمیاندیشد.
نقل این سخن مشهور شهید بهشتی اما از چه روست؟ در حالی که نه سالگرد هفتم تیر است و نه مناسبت دیگری از این دست در میان است.
بلکه به این سبب است که ارگان یکی از تشکلهای پر سر وصدای اصولگرایان رادیکال به تازگی نوشته است: « انشاءالله روحانی اولین رییس جمهوری ایران خواهد بود که حکومت او فقط یک دوره طول خواهد کشید.... روحانی همانگونه که در رسیدن به ریاست جمهوری رکورد زد و تنها رییس جمهوری است که با کمترین رای ممکن به قدرت رسید در ادامه مسیر هم رکورد خواهد شکست و لقب اولین رییس جمهوری ایران را به خود اختصاص خواهد داد که به دوره دوم نمی رسد...روحانی ریاست جمهوری دوره دوم را نخواهد دید...دولت روحانی حداکثر چهار سال دوام خواهد آورد...او اولین رییس جمهوری است که تنها یک دوره موفق به جلب رای اعتماد مردم شد...»
البته حتی اگر روحانی بار دوم به ریاست جمهوری نرسد باز هم اولین رییس جمهور یک دورهای نخواهد بود زیرا دوره اولین رییس جمهوری ( ابوالحسن بنی صدر) نیز تنها 18 ماه بود و حتی به 4 سال هم نرسید. دوره دومین رییس جمهوری (شهید محمد علی رجایی) هم کمتر از یک ماه بود. بنا بر این می توان گفت اطلاعات تاریخی دوستان کامل و کافی نیست. هر چند که شاید بگویند می دانیم و منظور ما شکل طبیعی قضیه است و عزل یا شهادت را پایان غیر طبیعی ریاست جمهوری اولین و دومی رییس جمهوری بدانند.
اما منظور این سطور یادآوری این اشتباه در نقل تاریخ هم نیست. طرح این سوال است که اینان که از بام تا شام مدعی خدمت اند و خود را شیفته آن میدانند چرا تا این اندازه به قدرت قداست و اهمیت میدهند؟ آیا تنها باید در قدرت و برخوردار از مواهب دولت باشند تا بتوانند خدمت کنند؟ آیا می توان هم در سرزنش قدرت و زخارف دنیوی سخن گفت و نوشت و داعیه زهد و بی توجهی به دنیا را داشت و هم چشم دیدن قدرت در آغوش دیگری را نداشت؟!
این همه آرزو و پیش بینی یک دورهای بودن ریاست جمهوری حسن روحانی از چه روست؟ آیا مانند شماری از حامیان نگران مشکلات اقتصادی هستند و پاشنه آشیل دولت روحانی را اقتصاد و به صورت مشخص رکود می دانند؟!
یا احساس می کنند خدای ناکرده خیانتی در حال وقوع است؟ در این صورت چرا ابعاد این خیانت ادعایی را افشا نمی کنند و چرا دو سال دیگر می خواهند تحمل کنند؟ چرا نمی کوشند به مجلس دهم راه پیدا کنند تا در انجا دوره ریاست جمهوری را از چهار سال هم کمتر کنند؟!
مشکل اما جای دیگری است؛ دلتنگی قدرت.. خروار خروار داعیه خدمت دارند اما در این دو سال که دولت از کف آنها رفته بی تاباند و آرزو می کنند زودتر به پایان رسد.
انگار تنها در دولت می توان خدمت کرد و انگار درهای بخش های دیگر حکومت به روی آنان بسته است. پیداست که رانت و امکاناتی که در دولت هست در جاهای دیگر شاید نباشد اما اگر کسی دغدغه خدمت داشته باشد هرگز منحصر به کار اجرایی نیست. می توانند خیریه تشکیل دهند ، یا به کارهای آموزشی و پژوهشی بپردازند اما مزه قدرت که زیر دندان می رود خاطره آن هم شیرین است. چه رسد به لمس و چشیدن آن.
شیفتگان خدمت برای پایان دوره گروهی از خدمتگزاران روز شماری نمی کنند وتنها آرزو می کنند خدمتگزاران به خدمت خود ادامه دهند و اگر در حال خدمت نیستند رسوا شوند و خود اسباب این رسوایی را فراهم میسازند.
این سخن مرحوم امام نیز زبانزد است که «ما مامور به تکلیف ایم نه به نتیجه». با این منطق این جماعت باید خوشحال باشند از این که تکلیفی چنین سنگین از دوششان برداشته شده نه آن که آرزو کنند عمر دولت زودتر تمام شود.
اگر در نشست 24 آذر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی پرونده «گذشته» و در واقع ادعاهای گذشته درباره فعالیتهای هسته ای ایران نیز بسته شود برجام وارد فاز اجرای قطعی خواهد شد و طبعا دولت روحانی و تیم ظریف باید فرصت داشته باشند تا این بار را به سر منزل مقصود برسانند.
اگر ایران را دوست داشته باشیم باید آرزو کنیم برجام به فرجامی نیکو برسد و در 10 سال پیش رو منافع مردم را تامین کند. اینها که دوست دارند دولت یک دورهای باشد در واقع دوست دارند برجام نیمه کاره بماند.
چنانچه پرونده پی ام دی ( ادعاهای مربوط به گذشته فعالیت های هسته ای) هم مختومه و عملیات برجایی برجام شروع شود، درصورت تحقق آرزوی اینان دولت بعدی یا باید برجام را ادامه دهد یا متوقف کند.
اگر قرار بر ادامه باشد چه کسی بهتر از روحانی و ظریف و عراقچی که با صفر تا صد برجام آشنایند و اگر قرار بر توقف باشد چرا آرزو نمی کنند از همین حالا اجرایی نشود تا دو سال به تعبیر آنها خسارت بیشتری وارد نکند؟ یعنی در در یک سال و نیم پیش رو بخشی از تجهیزات را جمع آوری کنیم و بعد دوباره از نو بچینیم؟
شاید گفته شود اینان تنها «پیش بینی» میکنند و حق هر تشکل سیاسی است که پیش بینی کند. یا «آرزو» میکنند که باز هم نمیتوان حق آرزو کردن را سلب کرد. کما این که خودشان هم تصریح کرده اند: « یک آرزو و پیش بینی است و امیدواریم ریاست محترم جمهوری تصمیم به تعطیلی نشریه نگیرند.»
نکته مورد اشاره و انتقاد این گفتار همین مظلوم نماییهاست. این که از همه مواهب قدرت برخوردار باشی و باز مظلوم نمایی و ابراز نگرانی کنی که نکند نشریه ات را ببندند! حال آن که میدانند اگر نشریات همفکر دچار مشکل شدند با حکم نهادهای فرا دولتی بوده است و به خاطر یک آرزو و پیش بینی نشریه ای را نمی بندند و اگر این جمله را دیگران قبلا می نوشتند همین ها مصداق اهانت و تشویش می دانستند.
رویکرد اخلاقی این است که یک تشکل سیاسی و از جمله همین منتقدین بگویند در انتخابات پارلمانی شرکت می کنیم تا اکثریتی تشکیل دهیم و رییس جمهوری و دولت را به خاطر برجام استیضاح و برکنار کنیم و در عین حال این حق را هم برای دیگران قایل باشد که در این مسابقه شرکت کنند نه این که دولت و قدرت را حق انحصاری خود بدانند و دیگران را هر بار با یک برچسب برانند.
اما این که تظاهر کنی قدرت ارزشی ندارد ولی از بام تا شام مثل ماهی دور افتاده از آب، بیتاب بازگشت به ظرف آب باشی عین تشنگی است نه شیفتگی.