شرق/ کریم ارغندهپور
بحثها درباره فیلترینگ تلگرام در روزهای گذشته مرا به یاد ممنوعیت ویدئو در اواخر دهه ٦٠ و اوایل دهه ٧٠ انداخت.
تصور رسمی این بود که ویدئو یک وسیله ناهنجار است و دارنده آن بهخاطر وجود فیلمهای غیراخلاقی ممکن است به فساد کشیده شود.
همین جناب غرضی در انتخابات گذشته کلید حل پارهای از مشکلات کشور را گوشیهای هوشمندی میدانست که بخشی جزئی از کاربری گسترده آنها ضبط و پخش فیلم است! همهگیرشدن شگفتآور ابزارهای ارتباطی شبیه تلگرام در زمانی کوتاه، نشان میدهد که جامعه چقدر نسبت به ارتباطاتِ وسیعتر پذیراست.
از دو سال پیش تاکنون دولت روحانی تلاش کرده این راهها را گشوده نگاه دارد. در مقابل، تلاشهای جدی برای مسدودکردن آنها نیز نیازی به گفتن ندارد.
بخشی از این منفیاندیشیها ماهیت سیاسی دارد ولی به نظر من نیاز جامعه بیش از آنکه به خاطر دریافت خبر - طبعا مشمول حساسیت و ضابطه و کنترل- باشد، نیازی اجتماعی و از جنس ارتباطات روزمره اجتماعی شبیه سرگرمی، توسعه دوستیها، ارتقای زمینههای شغلی و امثال آنهاست.
وقتی تقاضا بهشدت بالاست، امکان انسداد کامل وجود ندارد. بههرحال وقتی وایبر نشد، تلگرام و وقتی تلگرام فیلتر شود، از راهی دیگر جامعه به همدیگر پیوند میخورد. بهویژه که دسترسی و امکان ردشدن از ممانعتها چندان دشوار نیست. این بخشی از مکانیسم رفتار اجتماعی برای دستیابی به نیازهای خود است.
سالهاست که مخالفان، از وجود ناهنجاریهای گسترده اخلاقی در شبکههای اجتماعی و زمینهسازی برای به انحراف کشیدهشدن جوانان خبر میدهند. اینترنت و شبکههای اجتماعی جدا از واقعیات اجتماعی نیستند.
اگر شبکههای اجتماعی نباشند، آیا جامعه فاقد انحراف است؟ خیر! درون جامعه هزار نوع فساد کوچک و بزرگ هست.
این طبیعت جوامع بزرگ است. آیا شبکههای اجتماعی، جامعه را منحرفتر میکنند؟ پاسخ به این سؤال نیاز به تحقیق وسیع دارد.
حداقل در جوامع پیشرفته که تحقیقات اجتماعی گسترده شده است، جواب به این سؤال مثبت نیست.
آنچه در یک عبارت کلی میتوان گفت این است که شبکههای اجتماعی جامعه را فاسد نمیکنند همانطور که تلویزیون و رادیو و کامپیوتر بهخودیخود نمیکنند، اینها ابزارهای ارتباطی است و باید راههای استفاده مطلوبتر از آنها جستوجو شود. منع آنها نه پاسخ مناسبی است و نه ممکن است.