محمدحسین لطیفی، تهیهکننده و کارگردان سینما و تلویزیون در خصوص علت موفقیت فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» نسبت به دیگر فیلمهای سینمایی با موضوعیت اجتماعی، گفت: «چهارشنبه 19 اردیبهشت» از پس یک زحمت واقعی ساخته شد. یعنی انصافاً نویسندگان و کارگردان فیلم و بقیه عوامل وقت گذاشتند و جدای از تمام مشکلات سعی کردند، نوع گویش فیلم به لحاظ اجرا و موضوع که بسیار تلخ اما بسیار دلسوزانه بود، با بیشتر کارهای تولید شده متفاوت باشد. پس اینطور نبود که سریع قصهای را بنویسیم و بسازیم و بعد بخواهیم حسرت اینکه چرا بهتر کار نکردیم را بخوریم.
وی در مورد تأثیرپذیری وحید جلیلوند از سابقه او در جهت ساختن فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» بیان کرد: به نظر من وحید بسیار مستقل است و تأثیری از نوع کارگردانی من نگرفت. البته او نظرات گوناگون را میشنود و با منطق و فکر انتخاب میکند، اما طبق ضربالمثل معروف که میگویند کبوتر با کبوتر باز با باز...، من و وحید از لحاظ گویش و تجربه به هم نزدیک بودیم و او گونهای از گویش را تجربه کرد که شاید خود من آن را ریسک میدانستم اما ریسک را پذیرفت و کار را به بهترین شکل انجام داد.
لطیفی با بیان این مطلب که باید از کارگردانان با استعداد فیلم اولی حمایت کرد، گفت: جلیلوند با وجود اینکه اولین فیلم بلند سینمایی خود را تجربه کرد، اما پشت این موضوع تجاربی بود که طی سالها کسب کرده است. در «قلب یخی» (فصل دو) که وحید کارگردان دوم بود، میبینیم که به جای دستیار کارگردان، نام «یار کارگردان» حک شده است. در آن جا بخشهایی از مجموعه را وحید کارگردانی کرد. بنابر این او به عنوان یک کارگردان حرفهای محکهای لازم را از طرف من خورد. پس او را همه جوره قبول دارم، حمایت و اعتمادهای این شکلی به کارگردانان مستعد، با تجربه و ریسکپذیر به شکوفایی و پیشرفت سینما کمک خواهد کرد.
کارگردان «قلب یخی» در پاسخ به این سؤال که رفتار هنرمندان تا چه حد میتواند باعث فرهنگسازی در جامعه شود، عنوان کرد: یک هنرمند باید به لحاظ الگودهی به جامعه کاملاً حواسش جمع باشد. چون رفتار، اخلاق، پوشش، گویش و ... او تا حد زیادی تأثیر مستقیم روی افراد جامعه خواهد گذاشت و هر چقدر مثبتتر و انسانیتر باشد، مردم از جانب او تأثیرات مثبتتری را خواهند پذیرفت.
لطیفی در مورد اینکه حاشیهسازی و بازی رسانهای تا چه حد به فروش فیلمهای سطح پایین کمک میکند، عنوان کرد: افزایش فروش فیلمهای سطح پایین از طریق بازی رسانهای و حاشیهسازی بیماری است و میتوان گفت این بیماری بدون مبالغه 100 درصد به فروش هرچه بیشتر آنها کمک خواهد کرد. چون این فیلمها اغلب ژانر اجماعی دارند و حادثه تلخی را بیان میکنند، مورد توجه نیستند، اما وقتی در شبکههای اجتماعی مطرح میشوند مردم کنجکاو به دیدن آنها خواهند شد که داستان چیست و به سینماها میروند.
این کارگردان از حال و هوای این روزهای سینما اینگونه سخن گفت: سینما فعلاً در یک برزخ و دلسردی به سرمیبرد و سکتهای ناقص کرده است و این موضوع به 10 سال پیش برمیگردد و حرف امروز و دیروز نیست و آرامآرام اتفاقی که انتظار آن را نداشتیم افتاده است. اگر یک انرژی به آن ندهیم امکان سکته قویتر نیز وجود دارد.
لطیفی در پاسخ به این سؤال که چرا طی چند سال اخیر، نتوانستیم بازیگر ماندگار مانند سالهای قبل به سینما معرفی کنیم، اظهار داشت: مهمترین مشکل ما این است که نتوانستیم مانند دیگر صنوف در سطح کشور بازیگریابی کنیم و فقط تهران را مدنظر قرار دادیم. اگر برای جذب بازیگر غیر از تهران به دیگر نقاط ایران رجوع کنیم، خواهید دید چقدر اتفاقات خوبی خواهد افتاد.