شهابیارخان در نشست مشترک با گروه تاریخ دانشگاه اصفهان که با عنوان ارتباط و تأثیر ادبیات اشراقی در آثار شکسپیر برگزار شد، اظهار کرد: تمدن ایران بسیار غنی و سرشار از معنویت است. حضرت محمد (ص) فرمودند، اگر دانش در ثریا باشد، مردانی از پارس برای کسب دانش به آنجا میروند. در فرهنگ ایرانی یکی از مباحث مهم این است که خرد چیست.
وی افزود: خرد، آگاهی است، اما آگاهی از چه؟ هرگاه به خرد نگاه میکنیم میبینیم که ایرانیان در همهجا به دنبال آن بودند و این نشاندهنده تفاوت ذهن ایرانیها با سایر ملل است. ایرانیها به خرد بهعنوان نور و روشنایی نگاه میکنند.
عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه سارایوو گفت: تاریکی همیشه از روشنایی جداست. از نظر سهروردی که بنده علاقه زیادی به او دارم، نور مبنای همهچیز است. اشراق در نظر سهروردی مفهوم عظیم و گستردهای دارد. سه قرن بعد اشراق به ملاصدرا میرسد و آن را این فیلسوف میگیرد.
شهابیارخان با اشاره به اینکه در اواخر قرن شانزدهم سه قدرت بزرگ در جهان وجود داشتند، تصریح کرد: هند، ترکان عثمانی و صفویه در اواخر این قرن حاکمان حقیقی جهان بودند. از سوی دیگر فرانسه، ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی در مقابل این سه قدرت بزرگ جهان قرار داشتند. هرچند که قدرت آنها بسیار پایین بود.
وی افزود: البته در آن زمان یک استثنا هم وجود داشت و آن قدرتی بود که به تدریج در حال بالا رفتن بود و آن انگلستان است. در هند اکبرشاه، در ایران شاه عباس و در ترکیه شاه سلیمان، حاکمان بزرگ جهان به شمار میرفتند و البته در مقابل این سه پادشاه ملکه الیزابت در انگلستان قرار دارد. پیش از ملکه الیزابت، انگلستان هیچ قدرتی نداشت و زبان انگلیسی در پایینترین درجه اهمیت خود قرار داشت.
این استاد دانشگاه سارایوو اضافه کرد: به همین دلیل کلیسای کاتولیک دستور داد که انجیل را به 16 زبان مختلف ترجمه کنند. ملکه الیزابت نقش بسیار مهمی در پیشرفت و مطرحشدن زبان انگلیسی داشت و همانطور که میبینید امروز این زبان، زبان بینالمللی بشریت است.
شهابیارخان ادامه داد: مهمترین فردی که در زبان انگلیسی سر برمیآورد، ویلیام شکسپیر است. او حدود 25 هزار کلمه ابداع میکند که امروز حتی بهترین دیکشنریها فاقد این تعداد لغت هستند. البته این 25 هزار لغت فقط لغت بهحساب نمیآید، بلکه اندیشه والایی را متجلی میکند.
وی اظهار کرد: این سؤال مطرح میشود که چه کسی در بالاترین هرم قدرت قرار گرفته است؟ پیش از شکسپیر به این سؤال جواب داده نشده بود و مردم به بالاتر از شخص شاه فکر نمیکردند، اما شکسپیر این سؤال را مطرح کرد که چگونه یک نفر میتواند بر افراد کثیری حکومت کند. شکسپیر گفت کسی که نور مطلق دارد میتواند به بالاترین درجات برسد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه سارایوو در همین خصوص گفت: این دقیقاً مسئلهای است که ملاصدرا مطرح کرده است. ملاصدرا و شکسپیر در بسیاری از جهات همعقیده هستند. درباره نور ملاصدرا امام را یک شاه میداند. کسی که میتواند در رأس یک نظام اجتماعی قرار گیرد، قطعاً به نور دست یافته و آن همان امام است.
شهابیارخان تصریح کرد: جامعه از نظر شکسپیر زمانی پیشرفت میکند که زن پیشرو باشد. در آثار شکسپیر زن همهچیز را درست میکند و ازنظر او زنانی که سعی میکنند شبیه مردان باشند، زن نیستند. زنان جامعه امروز در کشورهای اروپایی چهره خام و زشتی از مردان هستند.
وی خاطرنشان کرد: از نظر شکسپیر زن مقام بالایی دارد، اما امروز در کشورهای اروپایی زن مقام خود را بسیار پایین آورده است و این به دلیل نداشتن حرمت نفس و آزادی است. زمانی که زن خود را در زندان مد اسیر کرده است، نمیتواند بهجایی برسد. همانگونه که در سارایوو شاهد این مسئله هستیم.
شهابیارخان افزود: از نظر برتراند راسل زمانی که جامعه پدرسالارانه باشد، هیچ آزادیای برای زن وجود ندارد. بنابراین در هر جامعه لازم است چند مؤلفه حاکم باشد، یکی نظام سیاسی و یکی نظام حقوقی خیلی قوی که دموکراسی از آن برمیخیزد. در آمریکا بعد از سه قرن زنان جایگاه زیادی در نظام سیاسی آن کشور ندارند.
وی گفت: یکی دیگر از مؤلفههایی که باید در جامعه حاکم باشد، نظام مذهب است که باید به درستی نقش خود را ایفا کند. از نظر مذهبی زنان نمیتوانند روحانی مسیحی شوند. در اروپا از تساوی حقوق زن و مرد صحبت میشود، اما زنان در جامعه جایگاه خاصی ندارند. شکسپیر بهوضوح در مورد نظام مردسالارانه صحبت میکند و اعتقاد دارد که باید این نظام از بین برود.
این استاد دانشگاه سارایوو تصریح کرد: شکسپیر اعتقاد دارد در پشت سر این نظام مرد سالارانه هیچ منطقی وجود ندارد. خلیفه یک نور مطلق است پس آیا زن نمیتواند خلیفه شود؟ چرا میتواند چون تفاوت زن و مرد در ظاهر است. زن میتواند انعکاسی از خداوند باشد. حضرت محمد (ص) میفرمایند من در زن یک نور میبینم که میتواند تجلی خداوند باشد.
شهابیارخان اضافه کرد: مردی که کامل نیست با یک زن میتواند به تکامل برسد. آیا خداوند جنسیت دارد؟ نه ندارد ولی در قرآن میگوید من شما را بیشتر از مادرانتان دوست دارم.
وی ادامه داد: به اعتقاد شکسپیر زن به چند عنصر نیازمند است، اجر و ارزش، خرد، چهره فرشتهمانند و فداکاری از عناصری هستند که زنان به آنها نیاز دارند. زن یک درجه عرفان را میتواند داشته باشد و آن فنا شدن است. زن در خانه هم میتواند به درجات عرفانی برسد اما مردان تنها در خانقاهها میتوانند به سیر و سلوک دست یابند. زمانی که زن این چهار عنصر را در خود داشته باشد، نظام زنسالارانه میتواند پیشرفت کند.
این استاد دانشگاه سارایوو گفت: حتی زنان نیز میتوانند به فلسفه اشراق برسند، حتی با پرورش یک فرزند. میدانیم یک نظام اقتصادی چگونه باید کار کند. زمانی که شما به ثروت زیادی برسید، میتوانید پادشاه شوید و تا زمانی که خودتان چیزی را احساس نکنید، نمیتوانید آن را درک کنید. همه چیز باید قلبی انجام شود، حتی زکات دادن و به کلیسا رفتن.
شهابیارخان افزود: هنگامی که شما ثروت دارید، باید سخاوت هم داشته باشید و آن را به دیگران هدیه دهید. سخاوت حضرت علی (ع) زبانزد خاص و عام است. روزی ایشان در مسجد نشسته بودند و نان در آب میزدند و میخوردند. یک نفر که نمیدانست حضرت علی خلیفه است و ایشان را نمیشناخت، باز هم از چنین نحوه غذا خوردنی تعجب کرد. امامان معصوم فقیر نبودند اما آنها میخواستند ساده زندگی کنند و مانند قاطبه مردم باشند.
وی تصریح کرد: اروپاییها از نهجالبلاغه دور هستند و چنین نعمتی را ندارند. تمام الگوهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در نهجالبلاغه پیدا میشود.
این عضو هیأت علمی دانشگاه سارایوو با اشاره به اینکه همه برادران شرلی را میشناسند، گفت: البته در برخی از کشورها هنوز برادران شرلی شناخته شده نیستند. برادران شرلی فامیل مادری شکسپیر بودند. رابرت شرلی در سال 1580 میلادی با ملکه الیزابت رابطه نزدیکی داشت. شکسپیر در پنج اثر خود از برادران شرلی نام برده است.
شهابیارخان اضافه کرد: هنگامی که برادران شرلی به انگلستان برگشتند با شکسپیر همنشین شدند. رابرت شرلی کسی بود که 20 سال در ایران زندگی کرد و بیشتر این مدت را در اصفهان بود. بنابراین کسی که 20 سال در ایران زندگی کرده است، غیرممکن است که به خانقاه نرفته باشد.
وی تصریح کرد: برادران شرلی اشراقی بودند و شکسپیر از آنها اشراق آموخت. برادران شرلی در زمان صفویه در اصفهان بودند و نظام پلیسی صفوی در آن زمان قدرت زیادی داشت و بدون شک برادران شرلی تحت نظر بودند. یکی از اهداف سفر ما به اصفهان پیدا کردن اسنادی است که ثابت کند برادران شرلی به خانقاهها رفتوآمد داشتهاند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه سارایوو اضافه کرد: به اینجا آمدهایم تا این اسناد را پیدا کنیم و از همه مورخان اصفهانی میخواهم اگر اسناد رفتوآمدهای برادران شرلی به خانقاهها را پیدا کردند ما را هم در جریان قرار دهند تا بتوانیم از این مدارک استفاده کنیم و به نوعی ثابت کنیم که شکسپیر تحت تأثیر برادران شرلی مکتب اشراق را آموخته است.
به گزارش ایسنا، در پایان این نشست دانشکده تاریخ دانشگاه اصفهان آمادگی کامل خود را برای همکاری در این خصوص و انجام پژوهشهای تاریخی مشترک با دانشگاه سارایوو اعلام کرد.