گروهی از هنرمندان پیشکسوت، با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران درباره مشکلات و مطالباتشان سخن گفتند.
به گزارش ایسنا، در ابتدای این نشست سیدعباس عظیمی - مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت - با اشاره به ارتباط این موسسه با رسانهها در سالهای گذشته، اظهار کرد: ما در طول دو - سه سالی که از فعالیت موسسه هنرمندان پیشکسوت میگذرد، با رسانهها مشارکت داشته و نتایج مطلوبی در این ارتباط کسب کردهایم. بعضی رسانهها کمرنگ، بعضی پررنگ و برخی دیگر نیز با وجود انتظارهای ما که تا جایی همراه بودند، بعدها در جهت عکس حرکت کردند و انتقاداتی را به این موسسه وارد کردند. البته ایسنا با مدیریت آقای متقیان، جزو خبرگزاریها و رسانههایی است که محبت خاصی نسبت به این موسسه داشته است.
او ادامه داد: کارهایی که ما در موسسه انجام میدهیم در راستای بالا بردن روحیه هنرمندان پیشکسوت است تا آنها کمتر گوشهنشین باشند و در وضعیتی که ممکن است دچار رکود کاری باشند، سعی میکنیم روحیه آنها را بالا ببریم. اگر این فعالیتها در رسانهها انعکاس پیدا کند، تأثیری چند برابر خواهد داشت. برخی از این فعالیتها عیادت از هنرمندان بیمار در بیمارستان و ملاقات با آنها در خانه است.
برخی کارها هم بهخاطر حفظ حرمت هنرمندان، بهصورت محرمانه انجام میشود و سعی میکنیم به هیچ عنوان دربارهی آنها اطلاعرسانی نکنیم. حتی موردی داشتیم که فرزند یک پیشکسوت پس از درگذشت هنرمند، در مصاحبهای اعلام کرد که موسسه هنرمندان پیشکسوت هیچ کمکی به آنها نکرده است. در حالی که اطلاعرسانی نکردن ما بهخاطر حفظ حرمت همان هنرمند بوده است.
عظیمی همچنین بیان کرد: سال گذشته، در نمایشگاه مطبوعات از روزنامههای اطلاعات و مردمسالاری بهخاطر ارتباط خوبشان با موسسه قدردانی کردیم و علاقهمندیم به بهانههای مختلف در خبرگزاریها و دفاتر روزنامهها حضور پیدا کنیم تا فرصتی باشد برای طرح مسائل و مشکلاتی که به هنرمندان این مملکت مربوط است. موسسه هنرمندان پیشکسوت با حمایت هنرمندان و اعضای خود، سریعتر از آنچه انتظار داشتیم رشد کرده است. ما از منفی شروع کردیم و یادم هست در ابتدای کار، حتی یک مکان هم برای موسسه نداشتیم. با همین حمایتها بوده که یک احساس تعلق خاطری در هنرمندان نسبت به موسسه وجود دارد. آنها مالکان اصلی این موسسه هستند.
علی متقیان - مدیرعامل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - نیز با تشکر از حضور هنرمندان پیشکسوت در ایسنا، اظهار کرد: خوشحالم امروز میزبان بزرگان و عزیزانی هستیم که با هنر خود در دلِ یکایک افراد جامعه جا دارند. بهخاطر موفقیتهایتان به شما تبریک میگویم و خدا را شکر میکنم که ما هنرمندانی مانند شما داریم که در جهت اعتلای هنر مملکت قدم برمیدارند. امیدوارم نام ایسنا در ذهن شما، نام خوشی باشد و از افتخارات ماست که در حوزه اطلاعرسانی هنر قدمهای خوبی برداشتهایم.
او ادامه داد: امسال در نمایشگاه مطبوعات، شعار «صداقت، اعتماد، اعتبار» را مطرح کردهایم. اساس کار ایسنا بر صداقت است. ما اخبار را صادقانه منتشر میکنیم. زمانی که این تصمیم را گرفتیم، هیچگاه بهدنبال حاشیهپردازی نرفتیم. ایسنا آنچه را که امانتی از سوی شما بوده، صادقانه به مردم منتقل کرده و بهجز انعکاس خبر کار دیگری نکرده است. اعتبار ایسنا از همین راه بهدست آمده است.
متقیان در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه ایسنا از نظر انعکاس اخبار در مطبوعات، در جایگاه نخست است، گفت: از ابتدای تأسیس ایسنا، این اعتماد وجود داشته که مطبوعات با علم به اینکه این خبرگزاری بدون دروغ و حاشیهپردازی کار میکند و صداقت بر آن حاکم است، اخبار خود را از روی این سایت برمیدارند. بعضی سایتها با خبر خبرگزاریها زنده هستند. ما در بیشتر موارد، رتبه اول را در این زمینه داشتهایم. بیطرفی اصل دیگری است که ایسنا براساس آن جلو میرود. اولین خبری که در ایسنا منتشر شد، بیانات مقام معظم رهبری بود که فرموده بودند: «اخبار خوب، مفید و امیدبخش مخابره کنید. انشالله موفق باشید». سرلوحه کار ما همین بیانات است.
در ادامه این نشست، محمود عزیزی - بازیگر و رئیس هیأت مدیره موسسه هنرمندان پیشکسوت - با اشاره به اینکه این موسسه میتواند آیینه پیش روی جوانان این کشور باشد، گفت: این موسسه میتواند به آنها بگوید که چطور حرکت کنند و پناهگاهی برای آیندگان باشند. به همین دلیل است که از جایگاه ویژهای برخوردار است. متأسفانه قبل و بعد از انقلاب در چارچوب قوانین نظام، جایگاهی برای مشاغل هنری تعریف نشده است. به همین دلیل بیمه، وزارت کار و تأمین اجتماعی میتوانند بیتفاوت نسبت به این موضوع حرکت کنند.
او اظهار کرد: در سالهای گذشته، بارها درباره این موضوع صحبت شده است که اگر اتفاقی به همت دولت و هنرمندان در زمینه حمایت از پیشکسوتان رخ دهد، این اندازه احساس نیاز وجود نخواهد داشت، چون جامعه وظایف خود را نسبت به پیشکسوتانش انجام میدهد.
وی افزود: هنرمندان قدرت کمنظیر جامعه هستند که در تاریخ، اعتبار دورهای را که در آن زندگی کردهاند، رقم زدند؛ اما از کنارشان بهسادگی عبور کردهایم. بهخاطر مشکلات عدیدهای که در این نظام نوپا وجود دارد، به این مسائل توجه نشده و اگر هم توجه شده، جانبی و موردی بوده است. در جایجای تاریخ ما، هنگام رقم خوردن جریانات سیاسی، مسؤولان و نمایندگان خواستهاند که از تأثیرگذاری هنرمندان استفاده کنند؛ اما هیچوقت از این پتانسیل در جهت دلسوزی برای فرهنگ و هنر استفاده نکردهایم.
او تأکید کرد: تمام کسانی که دوستدار تقویت بنیه فرهنگ و هنر کشور هستند، اگر گامی در جهت حمایت از هنرمندان بردارند و در عمل و گفتار آنها این نیت حس شود، هنرمندان از آنها حمایت خواهند کرد.
عزیزی همچنین اظهار کرد: در بخش اجرایی جامعه که رئیس قوه مجریه در رأس آن حضور دارد، کمتر توجهی به این موضوع شده است. گویا تمام معضلات جامعه در طول حیات بشر اقتصاد بوده، در حالی که اقتصاد منهای فرهنگ و هنر قطعا به نتیجه نمیرسد. اتفاق دلچسبی که شاهد آن هستیم این است که مشکلات و تحریمها برطرف میشوند. در پروتکلهای اقتصادی که بین کشورهای مختلف امضا میشود، معمولا بخشی از پولها در قرارداد برای فرهنگ و هنر اختصاص داده میشود که تا امروز ما نصیبی از آن نبردهایم.
او ادامه داد: اکنون که زمان تقسیمبندی بودجه برای سال بعد است، از مسوولان اجرایی میخواهم به این موضوع توجه کنند و سهم هنرمندان را از یاد نبرند. هنر، بخشی است که آبروی هر نظام و جامعه را حفظ میکند و اگر بودجهای در اختیار موسسه هنرمندان پیشکسوت باشد، میتوان به برطرف شدن مشکلات امیدوار بود.
این بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر اضافه کرد: جای تأسف است که چنین نهاد و تشکلی وجود دارد، اما از امکانات ناچیزی برخوردار است. اگر برای هر کدام از مسوولان، محدودیتهایمان را توضیح دهیم قطعا متأسف خواهند شد. اگر خود آنها هم مصرفکننده کالاهای فرهنگ و هنر نباشند، فرزندان و خانواده آنها هستند و باید این موضوعات رسانهای شود، بخصوص در «ایسنای عزیز». همانطور که آقای متقیان اشاره کردند، بخشی از فعالیتها در رسانهها باید به ذات فرهنگ و هنر اختصاص داشته باشد، چون افتخار تمام اولاد تاریخ به هنرمندانی است که هنری از خود باقی گذاشتهاند.
اکبر زنجانپور - بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینما - نیز در سخنانی با بیان اینکه پُزی که نسبت به هنرمندان پیشکسوت گرفته میشود قشنگ نیست، گفت: ما هنوز از پا نیفتادهایم و قدرت درگیر شدن با حرفهمان را داریم. میتوانیم کار تولید کنیم چون قدرت و تجربهاش را داریم. چیزی که یک جوان ندارد. ما ماحصل سالها تجربه، رنج، بینش و جامعهشناسی را با خود داریم که اگر شرایط کار فراهم باشد، خیلی کارها میتوانیم انجام دهیم.
او افزود: ما از طریق کارمان، حرف برای گفتن زیاد داریم. اینکه نگاه ملاطفتآمیزی به ما داشته باشند، اصلا قشنگ نیست. هنرمندان ذخیره و سرمایه ملی کشورند و میتوانند در دوران پیشکسوتی هم با حرفه خود درگیر شوند.
محمدعلی رجبی - استاد دانشگاه و عضو هیأت امنای موسسه هنرمندان پیشکسوت - هم در این نشست اظهار کرد: خوشبختانه در مملکتی هستیم که فرهنگ آن براساس فتوت بوده و پیشکسوت از گذشته جایگاه مهمی داشته است. «پیر» به معنی از کار افتاده نیست که بخواهیم به او لطفی بکنیم. در اشعار شعرای بزرگوار ما «پیر» به معنای کسی است که از مراتب عادی گذشته و به مراتب وِلایی رسیده است. اوست که میتواند جامعه را هدایت کند. متأسفانه ما معنای «پیر» را غلط فهمیدهایم و فکر میکنیم از کار افتادگانی هستند که باید به آنها توجه کرد.
او ادامه داد: موسسه هنرمندان پیشکسوت برای این کار درست نشده است. هدف این موسسه معرفی هنرمندان پیشکسوت به جامعه است. اینکه ایسنا پذیرای این جمع شده و از حضور آنها سپاسگزاری میکند، این پیام هشدار را در خود دارد که این افراد میخهای استوار جامعه هستند. متأسفانه امروز در دانشگاهها و مراکز دیگر، جایگاهی برای آنها در نظر گرفته نمیشود و میگویند جوانها باید بیایند. در حالی که جوانها میتوانند در امور اداری حضور داشته باشند، اما کسانی که این میزان تجربه، علم و هنر دارند باید باشند. متأسفانه ما معنای پیشکسوت را که در فرهنگ و فتوت ما بوده، از دست دادهایم. امیدوارم این موسسه بتواند با معرفی درستی که با کمک رسانهها انجام میدهد، معنای درست پیشکسوت را به جامعه گوشزد کند.
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: درست است که تحریمها برداشته میشوند، اما تحریم پیشکسوتان چطور برداشته میشود؟ هنرمندان پیشکسوت ما بین خودمان کنار گذاشته میشوند و از کارافتاده بهشمار میآیند. آنها را منباب تبرک به جلسات میآورند و دچار نوعی تحریم هستند. چشمان ما باید به آنها باشد که البته در موسسه هنرمندان پیشکسوت این هدف را دنبال میکنیم. متأسفانه هنوز مسؤولان متوجه هدف عالی این موسسه نشدهاند. امیدوارم با کمک رسانهها جایگاه این موسسه برای جامعه و مردم جا بیفتد.
همچنین داریوش ارجمند - بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون - با تشکر از ایسنا بهعنوان یک منبع اطلاعرسانی بزرگ در کشور، اظهار کرد: جسارت خاصی میطلبید که برای حمایت موسسه هنرمندان پیشکسوت بروی یقه رئیسجمهور را بگیری و انگ هم نخوری. من به آقای زنجانپور میگویم که کسی چنین غلطی نمیتواند بکند که بگوید ما از کار افتادهایم.
او ادامه داد: هنرمند وقتی پیر شد، تازه باید به جمع مردم وارد شود. جای ما وسط مردم است. فکر نمیکنم کسی این جسارت را داشته باشد که با ترحم و عطوفت به ما نگاه کند، یعنی ما چنین اجازهای به آنها نمیدهیم.
وی افزود: روزی که به این موسسه آمدم، حتی یک صندلی هم برای نشستن نبود. وقتی گفتم یک چادر از هلال احمر به ما بدهید تا در پارک، این موسسه را تشکیل بدهیم، به چند نفر برخورد و ساختمان کوچک و بیقوارهای را که بیشتر به درد قهوهخانه میخورد، به ما دادند. شما میتوانید با جمع و تفریق، عمر هنرمندانی را که دور این میز نشستهاند، حساب کنید؛ اما عمر هنر آنها از قرنها بیشتر میشود. دورهای بود که به ادبیات این مملکت تهاجم شد، ولی هر کسی به جایی رسیده، از ادبیات رسیده است. انقلاب ما حاصل ادبیات است، نه سیاست و اقتصاد. وقتی بحث اخلاق مطرح میشود، میبینیم در ادبیات متجلی است.
ارجمند با تأکید بر اینکه هنرمندان وارث و صاحب کشور هستند، گفت: در همین سرزمین، آیا اسمی از سیاستمداران بزرگ مانده است؟ این هنرمندان هستند که اسمشان میماند. ما وقتی میمیریم تازه متولد میشویم. بیاعتنایی به هنرمندان معنا ندارد.
او معتقد است: موسسه پیشکسوتان جایی است که هنرمندان ساعتی دور یکدیگر جمع میشوند و با اینکه حتی جایی نیست که بنشینیم و یک نامه بنویسیم، اما در آنجا حضور پیدا میکنیم. آقای عظیمی - مدیرعامل این موسسه - تلاش میکند قدمهایی برای این موسسه بردارد، ولی متأسفانه خبری نمیشود.
این بازیگر همچنین اظهار کرد: سرمایه هنرمندان شناخت، علم و تفکر آنهاست. ما نقشههای زیادی داشتیم و میخواستیم آموزشگاههایی برای هنرمندان پیشکسوت در نظر بگیریم تا در همین موسسه، جوانان بیایند و از آنها یاد بگیرند. مهم نیست این تجربه کی به ثمر برسد، مهم این است که بالاخره به ثمر میرسد. این حقناشناسیها مختص امروز نیست، بلکه سابقه طولانی دارد. وقتی محتوا غایب باشد و پیشکسوتی نداشته باشیم که جوانها به او نگاه کنند، باید هم شاهد این باشیم که جوانان ما این رفتارها و کارهای عجیب را بکنند. این نیروی عظیم هست پس چرا آن را به کار نمیگیریم؟ این را به تهیهکنندگان جوانی میگویم که برای همین تلویزیون سریالهای میلیاردی میسازند.
این هنرمند در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه ایسنا مزین به تقدس نام «دانشجو» است، گفت: خبرگزاری دانشجویان ایران باید روحیه دانشجویی داشته باشد، روحیه حقیقتگویی، شجاعت و اعتراض. ذات دانشجو این است که به هر بیعدالتی و نابسامانی اعتراض کند تا مسؤولان تکانی بخورند و نگاهی به اطرافشان بیندازند. موقع انتخابات که میشود تلفن دفتر سیاستمداران راه میافتد و میخواهند از هنرمندان در راهی که دارند استفاده کنند، اما متقابلا چیزی از سمت آنها وجود ندارد. اگر این موسسه را قبول ندارید، مثل همه سینماهایی که خراب کردید و جایش پاساژ ساختید، در آن را تخته کنید. اگر قبول دارید که این آدمها تجسم فرهنگ و هنر ما هستند، کاری بکنید. چرا نوبت ویژهای در صحنههای تئاتر این مملکت برای اجراهای پیشکسوتان وجود ندارد؟
ارجمند اضافه کرد: خوشبختانه ما رهبری داریم که فرهنگ و هنر را خوب میفهمند و وقتی میخواهند یک سال را نامگذاری کنند، میگویند «سال فرهنگ و اقتصاد» اما هیچکس این سخن رهبری را توجیه و تفسیر نکرد که چرا فرهنگ در کنار اقتصاد آورده شده است. اقتصاد بدون فرهنگ میشود گدایی و گردنهبگیری.
اسماعیل آذر - شاعر و پژوهشگر - نیز در این نشست با بیان اینکه غیرت پیشکسوتان قابل ستایش است، گفت: ایسنا در حوزه زبان و ادبیات فارسی عصای دست ما بوده است. به نظر من، بعد از قضات و پزشکان، باید جلوی پای خبرگزارها بلند شد و به آنها احترام گذاشت، چون آنها باعث ایجاد تحول در جامعه میشوند. من وقتی ایسنا را مرور میکردم به نام آقای متقیان رسیدم که از دوران نوجوانی در همین فن و حرفه دستوپنجه نرم کرده است. اینکه امروز ایسنا شرف حضور دارد، بهخاطر وجود خبرگانی است که در این مسیر حرکت میکند.
او افزود: من کتابی با نام «ادبیات ایران در جهان» نوشتهام که در آن، به این موضوع که همه جهان سر سفره هنر و مملکت ما نشستهاند، اشاره شده است.
آذر سپس مرثیهای چند بیتی را بهمناسبت ماه محرم و عاشورا برای حاضران خواند.
اسماعیل خلج - پیشکسوت حوزه تئاتر و سینما - نیز اظهار کرد: معنی پیشکسوت این است که یک نفر در هنری سرآمد شود و بقیه بتوانند به او تأسی کنند و لباس حرفهاش را به تن کنند. امام علی (ع) جملهای دارد که میفرماید: «کسی که کار خوب انجام میدهد خودش از کار خوبش بهتر است». ما نباید هنر و هنرمندان را جداگانه حساب کنیم. ارزش آنها از هنرشان بیشتر است، چون بهتر از هنرهایی را که تا کنون عرضه کردهاند، میتوانند انجام دهند. علم و تجربهاش را دارند و سرمایه کارشان در ذاتشان است. آنها میتوانند دوباره خلق کنند.
او ادامه داد: در ادبیات و شعر ما، هم همینطور است. شعرا فقط شاعر نیستند، هنرمند هم هستند. وقتی حافظ از کلمه «رند» استفاده میکند، درجه بالای درک است. او در حد نهایت فهم، کلمه رند را به کار برده است. آیهای در قرآن وجود دارد که میفرماید: «به سوی خدا فرار کنید». من هر زمان به موسسه هنرمندان پیشکسوت میروم این حالت را دارم که انگار به سوی خدا فرار میکنم. هر وقت خسته هستم و دلم تنگ میشود، در نظرم هست که به این موسسه بروم.
خلج همچنین بیان کرد: من نوک سوزنی ضعف در هیچیک از هنرمندان موسسه نمیبینم. خلاقیت چیزی نیست که فراموش شود. هنرمند اگر کاری انجام نمیدهد، بهخاطر نبودن وسایل است، نه اینکه خلاقیت نداشته نباشد. البته گاهی در نبودن وسایل هم خلق دیگری پیش میآید. در این زمینه میتوانم دو مورد از کارهای خودم را مثال بزنم که نمایشنامههایی بودند با محوریت زن و پُر از بازیگر مرد. با اینکه بازیگر زن نداشتیم، اما محوریت این نمایشنامهها زن بود.
او اضافه کرد: نشاطی که در هنرمندان پیشکسوت میبینم، من را وادار میکند که هرجا آنها هستند بروم. وقتی آقای عظیمی درباره حضور در ایسنا گفت، اعلام کردم که جای خوبی است چون با خبرگزاریها بیارتباط نیستم و هر شب خبرها را مرور میکنم.
سعید شریفیان - آهنگساز - نیز که یکی از معدود نمایندگان حوزه موسیقی در این نشست بود، گفت: معمولا برای یک هنرمند، سن و سالش را در نظر میگیرند. در حالی که متوجه نیستند مثلا 50سالگی تازه شروع کار و نقطه اوج یک هنرمند است. هنرمند در این زمان هم به حمایت نیاز دارد و باید کارهایی را انجام دهد.
او اظهار کرد: شاید هنرمندان در زمینه اقتصادی، بیمه و ... مشکلاتی داشته باشند، اما آنچه من را آزار میدهد و البته فقط مشکل من هم نیست، این است که «پیشکسوت بودن» را یک موضوع اداری در نظر میگیرند و در واقع معمولا پیشکسوت بودن و بازنشستگی را یکسان قرار میدهند. البته ایرادی هم نمیگیرم زیرا در این زمینه تجاربی داشتهام و میدانم که این حاصل ناآگاهی است.
خالق سمفونی «خسوف» ادامه داد: اینکه فکر میکنیم یک هنرمند در 60سالگی بازنشسته میشود و دیگر موقع استراحت اوست، اشتباه است. هنرمند از 50سالگی به بعد تازه به بلوغ کاری و فکری میرسد و در این سن نباید با دلسردی در خانه بنشیند، زیرا زمان اوج کارش است.
وی افزود: درست است که جوانان با استعداد هم این روزها در زمینه هنر فعالیت میکنند، اما جوانان هم وضعشان خراب است و همهچیز افت کرده و این افت در سیستم آموزشی، اجراها و ... احساس میشود.
شریفیان در بخش دیگری از سخنانش گفت: بهتازگی برای عضویت در هیأت علمی دانشگاه نیز شرایط سنی در نظر میگیرند و میگویند برای عضو هیأت علمی شدن شخص باید حداکثر 40 سال سن داشته باشد. فکر میکنم این یک تصمیم صرفا سیاسی است و اصلا هنری محسوب نمیشود. یک استاد باید حداقل 40 سال سن داشته باشد تا بتواند تجربیاتش را انتقال دهد. این موضوع نهتنها خوب نیست، بلکه میتواند در فرهنگ نیز تأثیر بگذارد.
اکبر زنجانپور - هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون - نیز که در این نشست حضور داشت، درپی صحبتهای شریفیان، توضیح داد: موضوع «پیشکسوتی» به حوزه ورزش برمیگردد؛ وقتی شخصی در سن 35سالگی دیگر نمیتواند ورزش کند و قهرمان باشد، به او میگویند پیشکسوت. فکر میکنم در زمینه هنر، استفاده از واژه پیشکسوت درست نباشد، زیرا ما درباره توان بدنی هنرمند صحبت نمیکنیم، بلکه درباره خلاقیتی حرف میزنیم که میتواند تا 100سالگی هم ادامه داشته باشد. در هنر، پیشکسوت وجود ندارد.
کامبیز درمبخش - کاریکاتورست - هم درباره آشناییاش با سیدعباس عظیمی و موسسه هنرمندان پیشکسوت سخن گفت و اظهار کرد: از وقتی آقای عظیمی را میشناسم، میبینم که او صمیمانه دنبال کار هنرمندان بوده و تلاش کرده تا بتواند از دولت کمکی بگیرد.
او ادامه داد: شاید هنرمندان آقا و خانمی که امروز اینجا دور هم جمع شدهاند، به ظاهر پیشکسوت باشند، اما همه ما جوانان 25 سالهای هستیم که به فعالیت هنریمان ادامه میدهیم. من بهعنوان یک هنرمند پیشکسوت، در سال چند نمایشگاه دارم؛ اما یک هنرمند جوان ممکن است در سال یک نمایشگاه هم نداشته باشد. در حالی که من 73 سال سن دارم و 60 سال است که کار هنری میکنم.
درمبخش با بیان خاطرهای از مراسمی که برای تقدیر از او برگزار شد، بیان کرد: بعضیها از من میپرسند، سوژهی کاریکاتورهایت را از کجا میآوری. در پاسخ به این سوال میتوانم بگویم که دو یا سه سال پیش، از من دعوت کردند تا برای تجلیل شدن به موزه قصر بروم. بعد از آنکه در صفی طولانی ایستادم تا بتوانم وارد مجموعه شوم، همهجور آدمی را دیدم بهجز هنرمند. در آن صف، یک ساندویچ و یک سبد شامل خوراکی و میوه که در مجالس ختم توزیع میکنند، به ما دادند. من مات و مبهوت مانده بودم. دیدم عدهای مشغول کار و طراحی صحنه و دکور هستند.
وی اضافه کرد: بعد از مدتی تقدیر از برندگان شروع شد و پس از آنکه اسم تعدادی را خواندند، نوبت به من رسید. 10 دقیقه سوابق من را پشت میکروفن خواندند، سپس یک لوح همراه یک جعبه مخملی به من دادند. هنگامی که گرسنه و تشنه به خانه رسیدم و جعبه مخملی را باز کردم، با یک کارت 500 هزار تومانی خرید از یکی از فروشگاهها مواجه شدم. بسیار ناراحت شدم و با خودم گفتم، چرا برخی اینطور به هنرمندان بیاحترامی میکنند. در همین حال، بسیار پیش آمده که من به پزشک مراجعه کردهام و بعد از آنکه پزشک اسم من را دیده، از من ویزیت نگرفته است، یعنی مردم ما را میشناسند و من به این مردم افتخار میکنم.
هنگامه اخوان - خواننده موسیقی سنتی - نیز اظهار کرد: دوست داشتم در این مراسم هنرمندان موسیقی را بیشتر ببینم. من 46 سال است که در حوزه موسیقی فعالیت میکنم، وقتی 11 ساله بودم به این راه وارد شدم. بهخاطرش هم خیلی کتک خوردم، اما روی پایم ایستادم. من از کشور آلمان اقامت دائم هنری گرفتم، اما آن را پاره کردم و به کشور خودم بازگشتم. خواستم اینجا بخوانم. کنسرتهای زیادی هم در تهران داشتم، اما متأسفانه در شهرستانها نمیتوانم بخوانم، زیرا استاندارها این اجازه را نمیدهند.
این هنرمند عرصه موسیقی همچنین گفت: ساعتی که برای کنسرت بانوان در نظر میگیرند، معمولا 3 بعدازظهر است، اما چه کسی ساعت 3 آواز میخواند؟! وقتی هم که روی صحنه میرویم، باید به سرعت صحنه را ترک کنیم، چون مثلا تئاتریها میخواهند در تالار وحدت اجرا داشته باشند. این در حالی است که من تالار را از یک سال قبل رزور کردهام.
او افزود: ما باید بتوانیم با شرایطی برابر با آقایان کار کنیم. به هر حال ما بهعنوان هنرمند زن، حق ضبط نداریم، نمیتوانیم عکس بگیریم و حتی حق فیلمبرداری هم نداریم تا بتوانیم با ایرادهای کارمان آشنا شویم. تا وقتی زنده هستیم باید به یادمان باشند.
ایرج راد - بازیگر سینما و تئاتر و مدیرعامل خانه تئاتر - هم در ادامهی این نشست، گفت: وقتی هیچ تعریفی از هنر بهعنوان شغل وجود ندارد، چطور میخواهیم درباره امنیت شغلی آن حرف بزنیم؟ انگار این موضوع، یک چیز تفننی است که در کنار کارهای دیگر انجام میدهیم.
او با اشاره به اهمیت موسسه هنرمندان پیشکسوت، اظهار کرد: آنچه بعد از آوردن نام موسسه هنرمندان پیشکسوت به ذهنم میرسد، گنجینهای است از هنرمندان این مملکت که سالهای عمر خود را به پای هنر این مملکت گذاشتهاند و هر کدامشان گوشهای از افتخارات بزرگ و اعتبار این مملکت هستند.
وی با اشاره به بزرگان عرصهی هنر و اعضای این موسسه، ادامه داد: متأسفم که این بزرگان همواره باید دست گدایی دراز کنند. همانطور که آقای زنجانپور گفتند، همهی این عزیزانی که الان پشت این میزها نشستهاند و دیگر کسانی که عضو موسسه پیشکسوتان هستند و در اینجا حضور ندارند، کارهای بسیار بزرگی انجام دادهاند و در تاریخ هنری ایران اثرگذار بودهاند، ولی امروزه عملا کنار گذاشته شدهاند.
این بازیگر تئاتر و سینما با اشاره به ناراحتیهایی که برای هنرمندان پیشکسوت وجود دارد، بیان کرد: از زمانی که بین پیشکسوت و هنرجویی که تازه میخواهد در این عرصه قدم بگذارد، فاصله گذاشتند و گفتند که هنرمندان ما در راهاند، رسما دو دسته ایجاد شد، یعنی شما بروید در یک گوشهای بنشنید و حرکتی نکنید. در اینباره متأسفانه میبینیم جوانانی که خیلی هم با استعداد هستند، بهدلیل اتفاقی که افتاده است، در عرصهی فرهنگ نتواستند اخلاق، منش، ارتباط و نگاه هنری را از پیشکسوتان بیاموزند.
مدیرعامل خانهی تئاتر اظهار کرد: ما دچار معضل عجیب و غریبی شدهایم که در جامعه، بسیاری از هنرمندان جوان اصلا هنرمندان پیشکسوت و قدیمی خود را باور ندارند. من همواره بسیار شنیدهام که به ما گفته میشود، شما یک کارهایی کردهاید که الان اثری هم از آنها باقی نمانده و معلوم نیست چه چیزهایی بوده و چه چیزهایی نبوده است و حالا هم که گذشتهها گذشته! یعنی با این نگاه برخورد میکنند که بسیار جای تأسف دارد.
او همچنین تصریح کرد: کسانی که این کارها را کردهاند هرگز بخشیده نخواهند شد، زیرا یک گسست فرهنگی ایجاد کردهاند و آنچه بهعنوان زمینههای فرهنگی در مسائل اخلاقی وجود داشت، در جامعهی هنری و هنر هنرمندان به نوعی دچار وقفه شد.
راد در قسمت دیگری از سخنانش، با گلایه از مسؤولان فرهنگی اظهار کرد: من بارها گفتهام و حتی در جلسهای که بهتازگی در رابطه با برنامه ششم توسعه با محوریت فرهنگ برگزار شد، حضور داشتم، اولین چیزی که به مدیران گفتم این بود که بعد از اینکه روی یک کلمه را خط کشیدید، دیگر چه صحبتی است که میکنید؟ میگویید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پس هنرش کجاست؟ چرا از هنر و واژهی هنر پرهیز میکنید؟
او گفت: خوب میدانیم که خیلی از جوانهایی که در این زمینه فعال هستند و استعداد هم دارند، مسافرکشی میکنند و بعد میآیند تئاتر و تمرین میکنند تا کارشان را به صحنه ببرند.
وی همچنین با گلایه از وضعیت تئاتر، اظهار کرد: اخیرا در دولت، متأسفانه آن کمکهزینه کوچکی که به آثار تئاتری داده میشد، هم قطع شده است و بهگونهای شده است که اگر کسی بخواهد کاری را به صحنه ببرد باید 20 درصد از گیشه را هم بدهد. تالار وحدت را برای اجرای تئاتر شبی پنج میلیون تومان اجاره میدهند!
راد اضافه کرد: ببینید که امروز با چه معضل و مشکلات و مسائل عجیب و غریبی روبهرو هستیم. آن وقت تمام تلاش ما این شده که وقتی یک هنرمند بیمار است و خدای نکرده دچار بیماری خاص است، دست گدایی به صد جا دراز کنیم تا بتوانیم به او کمک کنیم و افتخارمان هم آن شده است که توانستهایم به او کمک کنیم؛ ولی باید بدانیم که اینها همه بدیهی هستند. بیمه، بیمه تکمیلی، بیمهی طلایی جزو بدیهیترین مسائل است.
مدیرعامل خانهی تئاتر با اشاره به خانهنشینی برخی هنرمندان ادامه داد: بسیاری از آنها هنوز توان کار را دارند و از این نیروها همچنان میتوان استفاده و بهره برد؛ اما متأسفانه این کار انجام نمیشود.
راد با اشاره به بهوجود آمدن موسساتی مانند انجمن هنرمندان پیشکسوت، گفت: کسانی میآیند با خون دل موسساتی از این قبیل را تشکیل میدهند و سعیشان این است که این عزیزان را دور هم جمع کنند که احترام آنان را حفظ کنند. به این معنی که اگر آنها به جایی دعوت میشوند به آنها بیحرمتی و بیاعتنایی نشود. شما ببینید برخوردهایی که با این افراد میشود چگونه است؟! یعنی دائما دست گدایی دراز و التماس کردند.
مدیرعامل خانه تئاتر با اظهار تأسف از پر شدن قطعه هنرمندان، ادامه داد: تلاش برای حل این مشکل نتیجهای نداده است. این همه آدم و هزاران نفر از هنرمندان ارزشمند از این دنیا رفتند، حالا میگویند قبر دو طبقه! میگویند شما بروید با فلان شخص صحبت کنید که اجازه دهد روی قبر ایشان باز هم دفن کنیم! اگر آن هنرمند و خانوادهاش میدانستند که قرار است این اتفاق بیفتد، حاضر نبودند اصلا در قطعهی هنرمندان دفن شود.
راد همچنین اضافه کرد: درد دل و گفتوگوهایی از این دست بسیار است، من فقط خواهشم این است که حداقل خودمان قدر خودمان را بدانیم. خودمان به همدیگر احترام لازم را بگذاریم. خودمان در حقیقت، دلجو و احوالپرس یکدیگر باشیم و کسانی که توان مکتوب کردن این مسائل را دارند، این واقعیتها، رنجها و مسائل را مکتوب کنند تا حداقل جوانها و نسل آینده بدانند که چه کسانی در این مملکت چه کارها کردهاند.
ناصر آقایی - بازیگر سینما و تلویزیون - نیز در ادامهی این نشست، گفت: 30 سال است که عضو هیأت علمی دانشگاه تهران هستم و در رشته نمایش تدریس میکنم. در این سالها با جوانان سروکار داشتهام، یعنی نسلی که آمده تا تئاتر بخواند و روزی مثل ما پیشکسوت میشود. نمیتوانم بگویم جوانی که در زمینه تئاتر تحصیل میکند، کارش درست است یا نه.
این هنرمند ادامه داد: بارها در کلاسهایم تأکید میکنم که در حرفه ما، آینده شغلی به آن معنا وجود ندارد و به دانشجویانم میگویم که باید تلاش کنید تا خودتان را جمعوجور کنید، وگرنه کسی از ما حمایت نخواهد کرد و جایی هم جذب نخواهیم شد. در چنین شرایطی، یکی از دانشگاههای ما چند سالی است که هر سال 800 نفر دانشجوی تئاتر، آن هم بدون کنکور میپذیرد. نمیدانم این دانشگاه قرار است چه خروجیای داشته باشد؛ اما من از رسانهای مثل ایسنا انتظار دارم که در این زمینه با تکتک پیشکسوتان گفتوگو کند، گفتوگویی که بتواند راهگشا باشد.
همچنین عزتالله مهرآوران - بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون - در ادامه این نشست گفت: هنر، شغلی نیست که ما آن را انتخاب کنیم، بلکه او ما را انتخاب میکند. چیزی که اصلا در اختیار ما نیست و باید قبول کنیم که ما تافته جدابافته خلقت هستیم.
او افزود: هنرمند آراسته به لباس هنر است. لباسی که کهنه نمیشود. ما پیشتازان نسلی هستیم که هنوز در حال تجربه کردن است. شاید از کار افتاده باشیم، اما از بار نمیافتیم. ما مدام در حال رویش هستیم و این رویش ربطی به سن و سال ندارد.
محسن علیاکبری - تهیهکننده سینما و تلویزیون - نیز در این نشست گفت: مشکل اصلی ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی است، جایی که این موسسه را ثبت کرده است؛ اما به نظر میآید شورای عالی انقلاب فرهنگی صرفا برای ایجاد تشکیلاتی، موسسه هنرمندان پیشکسوت را راهاندازی کرده است. به هر حال، توقع بیشتری از این شورا میرود. مجلس هم باید برای این هنرمندان ردیف بودجه مستقل داشته باشد. هنرمندانی که یک عمر تلاش کردهاند و باید جایگاه ویژهای داشته باشند.
او ادامه داد: هنرمندان درخواستی از رئیسجمهور و رئیس دولت «تدبیر و امید» داشتند و نامهای برای ایشان نوشتند؛ اما دو سال است که جواب نامه هنرمندان را نمیدهند یا نامه به دستشان نرسیده یا اگر هم رسیده است، جوابش را ندادهاند. دولت «تدبیر و امید» در اینباره موظف است که پاسخ دهد.
داریوش اسدزاده - هنرمند سینما، تئاترو تلویزیون - نیز در سخنانی گفت: من دیگر به 93سالگی وارد شدهام. فکر هم نمیکردم که روزی به اینجا برسم. روزهای زیادی را در مدرسه تئاتر و دانشگاه گذراندم. میخواهم بگویم، قبل از انقلاب هیچکس توجهی به ما نداشت. نمیدانم چرا در این مملکت با سینما و تئاتر بهشکل خوبی رفتار نمیشود. بنابراین ما هستیم که باید خودمان را جمعوجور کنیم و کنار هم باشیم.
حجتالاسلام والمسلمین امینیان - مشاور بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - هم در این مراسم حضور یافت و پس از شنیدن سخنان هنرمندان، گفت: خوشحالم که در جمع روحانی و الهی شما هستم. باید بگویم حرفهایتان کاملا درست است اما مسوولیت ما را سنگینتر نکنید. من بهعنوان مشاور وزیر اینجا آمدهام و همه، خواستههایی دارند که باید انجام شود. شما تجربه دارید و میدانید که خیلی از آنها نمیتواند عملی شود.
او بخشی از سخنان خود را به پیشرفتهای ایران در ابعاد مختلف اختصاص داد و همچنین گفت: علم، هنر و صبر و شکیبایی سه مقولهای هستند که تا کشوری به آنها دست پیدا نکند، نمیتواند پیشرفت کند. هنر، اصل است. اگر هنر نباشد هیچچیز نیست. در واقع چیزی که به علم، شأن و جایگاه میدهد هنر است. امام حسین (ع) هنرمند است، زیرا سال به سال انسانها بیشتر به واقعه عاشورا علاقهمند میشوند و آن را دنبال میکنند، این یک هنر است. اگر هنر نباشد، دانشگاهها هیچ کاری نمیتوانند بکنند. هنر، دانشگاه را روی کرسی مینشاند.
وی معتقد است: در دنیای امروز، کار از دیپلماسی نظامی و سیاسی گذشته است. برای اینکه بتوانیم در جهان مخاطب پیدا کنیم و پیام انقلاب را به گوش جهانیان برسانیم، هنر میخواهیم، زیرا باید با هر کشوری یک جور وارد مذاکره شد. هنر این نیست که درِ کشور را ببندیم، بلکه باید شرایط را مدیریت کنیم. امروز بیش از همیشه به دیپلماسی هنری نیاز داریم.
حجتالاسلام والمسلمین امینیان همچنین بیان کرد: شما بزرگان هنر واقعا در کشور نقش دارید. دولت هم موظف است به شما پاسخ دهد؛ اما از آنجا که مشکلات کشور زیاد است، شاید شما رفتار دولت را بیتوجهی بدانید. قطعا دولت دوست دارد هر هنرمندی در کشور بدون مشکلات مالی زندگی کند. ما هم میخواهیم کار انجام دهیم، اما وسط راه میبینیم که بودجه نیست. ما تحریم ظالمانه بودیم، تحریمی که به ما فشار آورد. شما باید ما را به بزرگواری خودتان و هنر ببخشید.
او گفت: مردم شما را دوست دارند. رئیسجمهور هم شما را دوست دارد و ارج مینهد. شما جایگاه والایی دارید. شما از علمایید و نقش زیادی دارید.
در بخش پایانی این مراسم، خسرو حکیمرابط - نمایشنامهنویس - در سخنانی بیان کرد: ما آدمهای خوشبختی هستیم، بخصوص من و آقای درمبخش که هر دو همسایهایم و دلیل خوشبختیمان این است که هر دو دست به قلم داریم.
وی اضافه کرد: ما هنرمندان به حد کافی حرمت دیدهایم، چراکه هنرمند زبان بیزبانان زمانه است و هیچ خوشبختیای بالاتر از این نیست.
نویسنده نمایشنامه «سهراب و اسب و والی قبرستان» بیان کرد: انتظار ندارم حاکمیت زیر بال و پرم را بگیرد، چون حرمتی را داریم که در فرداهای دور هم همان را خواهیم داشت، زیرا زمانه خود را به درستی دیدهایم و تصویر کردهایم و به همین دلیل ماندگاریم.
حکیمرابط با تأیید این سخنن که هنرمندان با مرگشان نمیمیرند، گفت: هنرمندان همیشه هستند به شرط اینکه هنرمند، صادق و زبان اعتراض زمانه خود باشند. بنابراین اگر از طرف مسوولان هم توجهی به آنها نشود، اصلا اهمیتی ندارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به پر شدن قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) اظهار کرد: چندی پیش میخواستم قبری را که در این قطعه داشتم، بفروشم چون برای جراحی قلبم به پول نیاز داشتم. میخواستم در روزنامه آگهی فروش یک قطعه زمین کوچک در مکان مشهوری را که همان قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) است، بدهم.
او گفت: کسانی که امروز اینجا نشستهاند، درختان بادامی هستند که همه شکوفه میدهند. درست است که سن ما زیاد است اما هنوز زندهدل هستیم.
وی افزود: در همین چند سال اخیر، من دو کتاب منتشر کردهام که یکی از آنها حاصل نیم قرن تدریس دانشگاهی است. آنجا خودم را فریاد زدهام. من هنوز کار میکنم.
حکیمرابط ادامه داد: ما پیشکسوتانی هستیم که سالها کار کردهایم. جرأت داریم برگردیم و پشت سرمان را نگاه کنیم و ببینیم چه راهی را آمدهایم. ما از خودمان شرمنده نیستیم و از مسوولان هم توقعی نداریم.
او در پایان پیشنهاد کرد: در خانه هنرمندان غرفههایی ایجاد شده است که هنرمندان آثارشان را در آن ارائه میکنند. ای کاش غرفههایی هم برای هنرمندان پیشکسوت وجود داشته باشد تا آنها بتوانند کارگاههایی را برگزار کنند. جوانان میتوانند بیایند و ما تجربهمان را منتقل کنیم. هر کدام از ما 50 سال کار هنری کردهایم. شما تصور کنید هزار هنرمندی که هر کدام 50 سال تجربه دارند، حامل چند سال تجربه هنری هستند.