این دل نوشته را "حسین طارمی" مدیر گروه ارتباط با رسانه ها وزارت نیرو برای سید حمیدرضا حسینی، خبرنگار شبکه خبر در حوزه وزارت نیرو نوشته که در قربانگاه منا به دیدار معبود شتافت و امروز پیکر پاکش به خاک سپرده خواهد شد.
سلام
داداش مهربونم چیزی برات ننوشتم و تا امروز بغضم را نگه داشتم به امید این که برمی گردی ودر آغوشت با هم، هم سخن شویم. چگونه فراموش کنمآخرین خاطرات با تو بودن را ... ؟
نشست خبری وزیر نیرو ،آن جا گفتم نباید صحبت وسوال بپرسی تا قول بدی برای همه ما دعاکنی. اما گویا دعای عرفانی در حق خودت عروج عارفانه ات را رقم زد .
چگونه فراموش کنم آخرین پیامی که در تلگرام از من خواندی این بود " اللهم ارزقنا توفیق الشهاده".
بگو داداشی که بعداز آمین گفتن و برای خودت برای من هم دعا کرده ای؟
وقتی می بینم در حالی که مهدی در تلگرام برایت در روز عرفه پیغام گذاشته که برایش دعا کنی پاسخ داده بودی " جات خالی وان شاء ا... این دفعه با حاج حسین به جای توکیو دونفری خداروزیتون کنه سرزمین وحی "می سوزم واشک هایم را عاشقانه نثارت می کنم.
گویا همه چیز دست در دست هم داده تا عروج عارفانه تو، تا آخرین لحظات با معبود عاشقانه باشد.
بعد ازدیدار قبور ائمه بقیع. خواندن دعای عرفه پرواز در روز عید قربان ، با لباس احرام و پس از هزاران بار لبیک گفتن و...
راستی تا روز قبل از عید غدیر خبر عروج عارفانه ات را خیلی از دوستان بارها و بارها آوردند اما گویا نجوای عاشقانه ات چنان بود که همه آن خبرها تکذیب شد تا ما غدیر را با یاد تو سید عزیز در کنار خانواده ات گرامی بداریم . اما وقتی که پیکر پاکت 4 روز بعد از عید وارد میهن شد یقین کردم عرفه معبود را عاشقانه صدا کردی ونجوای عرفه امام حسین (ع) را زیبا تر از همیشه خوانده ای .
نمی دانم آنجا در میان دعا از خدای خود چه خواستی که پیکرتو در شب اول محرم به خاک سپرده شود تا دوستان و خانواده لباس مشکی خود را به خاطر عزای ابا عبدالله (ع) به تن کنند و شب اول قبرت شب اول محرم باشد.
وای خدای من چرا نتوانستم دوست خوبی چون تو را درک کنم؟
هنگامی که به عنوان خبرنگار پیشکسوت با 15 سال سابقه عشق به کار داشتی وبعد از کار خبر با 4 وزیر در وزارت نیرو هر روز پر تلاش تر از دیروز بودی و بین خبرنگاران برادری می کردی و بارها وبارها تاکید داشتی رابطه من با دوستان خبری صمیمی تر باشد . هیچ متوجه نشدم چرا این همه لطف و مهربونی وعروج عارفانه را حس نکردم. آری. درست است همه میگویند تا وقتی کنار هم هستیم. قدر یکدیگر را نمی دانیم.
اما سید جان، وقتی در شبکه خبر عروج عارفانه ات را با پیشوند مرحوم سید حمیدرضا حسینی خطاب کردند با خود گفتم این داداش ما برای کار رفته بود و در آموزه های دینی ما با روایت هایی از امام علی (ع) وامام رضا (ع) شنیده ایم کسی که دنبال کار وبرای کسب روزی حلال رفته باشد اگر مرگش به هردلیل فرا رسید مانند مجاهد در راه خداست، آرام شدم وگفتم اشکال نداره ما قرار گذاشته ایم تو را زنده یاد خطاب کنیم.
ای مجاهد،زنده یاد ،دلاور ،عزیز برادر یادت همیشه زنده وپایدار. و امید آنکه تا وقتی در کنار هم هستیم قدر بدانیم و همه و همه به یکدیگرمحبت و مهربانی کنیم و این دلنوشته ها را در زمان زنده بودن برای یکدیگر بنویسیم .
بیایید با هم مهربان باشیم.